
نسترن مکارمی نویسندهای اصالتا جنوبی (خوزستانی) است ومثل بسیاری نویسندگان جنوب چنتهاش پر از قصههای شگفت است. به نظر میرسد نفت، جنگ، دریا و شرجی سرزمینهای جنوب را به بستری قصهخیز تبدیل کرده و راویان آنجا را به قصهگویانی بی نظیر و اینگونه است که نویسنده بزرگی مثل ساعدی ماهها خودش را در آبادیهای جنوب آواره میکند و با مردمان آن دیار میزید تا قصههای غریب ترسولرز را بیافریند. قصههایی که اولین نمونههای رئالیسم جادویی در ایران و شاید جهان هستند! نسترن مکارمی فرزند جنوب است. جنگ را به چشم خویش دیده و نفرین نفت را بیواسطه لمس کرده ست.













اولین بار که کتابهای «ماجراهای بچههای بدشانس» را بخوانید، واقعا باورتان میشود که چنین اتفاقهایی افتاده یا حداقل سه خواهر و برادر شبیه آنها در گوشهای از دنیا ماجراهایی مشابه را گذراندهاند. البته اگر کم سن و سال یا در اوایل نوجوانی باشید! با خواندن دوباره این سری کتاب، میفهمید که رخ دادن چنین اتفاقهایی خیلی دور از ذهن است. هر چند لمونی اسنیکت اصرار دارد که این ماجراها واقعی هستند و خودش به دنبال تحقیق و پیگیری در مورد سرنوشت سه بچه یتیم رفته. رمانها هم جوری نوشته شدهاند که ادعاهای نویسنده را در مورد بودلرها باور کنید.













در دنیای ادبیات داستان و داستان کوتاه به اندازهای که رمان مورد توجه قرار میگیرد، دیده نمیشوند. فکر میکنم همین باعث شده است که ناشرهای مختلف مجموعههای گوناگونی از داستانهای کوتاه یا بلند را به بازار روانه کنند. مجموعههایی که براساس جنسیت، ملیت و حتی مضمون دستهبندی شده است. نشر ماهی هم از این قائده مستثنی نیست و یکی از مجموعههای داستانیاش را به نویسندگان امروز آمریکا اختصاص داده است.













در تاریخ فرهنگ اصفهان این حقیقتی انکارناپذیر است که گروهی از اصفهانپژوهان که ارزشمندترین کارها را در این حیطه انجام دادهاند، کسانی بوده و هستند که از خارج این شهر کهن به آن آمده و بهواسطه عشق و آمیزش با این شهر، از خدمتگزاران و پژوهندگان این شهر شدهاند. دکتر سیروس شفقی نیز از این جمله اشخاص است. او در دهه چهل که دکترای جغرافیای خود را از آلمان گرفت، به اصفهان آمد و در دانشکده ادبیات اصفهان، گروه جغرافیا را بنیانگذاری کرد. عشق مفرط او به اصفهان موجب شد در نیمقرنی که در این شهر زندگی میکند، آثار ماندگاری درباره تاریخ و جغرافیای این شهر عرضه کند. در اینجا اولین کتاب او یعنی «جغرافیای اصفهان» را به بررسی و معرفی مینشینیم.













در آستانه هفتم تیرماه سالروز شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران باوفایش، مجموعه «آقای بهشتی» به قلم حسین حمیدی در ۱۰ جلد چاپ و منتشر شد. نویسنده مجموعه کتاب «آقای بهشتی» در گفتوگو با اصفهان زیبا آنلاین، گفت: این مجموعه ۱۰ جلد است که با استفاده از داستانهای کوتاه به معرفی وجهههای مختلف شخصیتی، شرححال، صفات بارز و ویژگیهای اخلاقی سید شهدای انقلاب میپردازد.













«1968، سالی که جهان را تکان داد» به قلم مارک کورلانسکی، نویسنده غیرداستانی و روزنامهنگار برجسته اهل آمریکاست. او در این کتاب به بررسی شورشها، جنبشهای مدنی، اعتراضات ضد جنگ ویتنام، تحرکات دانشجویی در کشورهای مختلف جهان، نقش رسانهها در وقایع آن سال و تحولات بلوک کمونیستی پرداخته است. کتاب شامل چهار بخش «زمستان نارضایتی ما»، «بهار پراگ»، «المپیک تابستانی» و «سقوط نیکسون» است که در بیستویک فصل تنظیم و روایتشده است. کورلانسکی به دلیل پیشینه روزنامهنگاری در این کتاب بیشتر به روایت رویدادها پرداخته است و کمتر اثری از تحلیل میتوان در بیان رخدادهای مهم این سال در این کتاب یافت.













«دموکراسی» برساخته از دو واژه یونانی است: دموس به معنای مردم و کراتوس به معنای حکومت؛ از همین رو آن را حکومت مردم یا مردمسالاری تعریف و ترجمه کردهاند؛ تعریفی که از کثرتِ تکرار، ملالآور و از شدتِ کلیت، پُرابهام و راهزن شده است. این ناروشنی در معنای دموکراسی مانند بسیاری دیگر از واژگانِ دلکش البته اگر آبی گوارا برای مردم به ارمغان نیاورده، برای شماری از اصحابِ قدرت، نانِ دندانگیری در انبان داشته است؛ به گــونــهای که بـــرخـــی از آدمیخوارترین دیکتاتورهای دوران ما نیز بر فرمانروایی خونریز و وحشتخیزِ خود نامِ دموکراسی نهادهاند.













آنچه میخوانید سه برش از کتاب «تاریخ اشکها» است که چند سالی است مشغول گردآوری و نوشتنش هستم، اثری که از آغاز، دوست عزیز زندهیادم محمود نیکبخت در جریان نوشتنش بود و گاهی بخشهایی از این را برایش میخواندم و اتفاقا دو هفته پیش که آخرین بار (با تلفن) با او حرف زدم سراغش را گرفت و گفت حیف است که همین طور بماند و سرانجام پیدا نکند.در این یک سال و نیم گذشته ما فقط با تلفن در تماس بودیم. همه احتیاطهای لازم را انجام میدادیم غافل از آنکه مرگ همیشه از دری وارد میشود که اصلا فکرش را نکردهای. ترفندهای زیادی در آستین دارد. فقط کاش محمود بود و اینها را میخواند. یعنی این خواسته زیادی است؟













«مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» عنوان کتابی به قلم ویتولد شابوفسکی است. شابوفسکی متولد 1980 در لهستان و فارغ التحصیل دانشگاه روزنامه نگاری و علوم سیاسی ورشو است. این روزنامه نگار لهستانی که اخبار و گزارشهایی را در کشورهایی چون کوبا، آفریقای جنوبی و ایسلند پوشش داده، به دلیل گزارشهایش درباره مشکلات مهاجرت غیر قانونی به اروپا و کشتار لهستانی ها در اوکراین جوایزی را برده است. او در سال 2014 کتاب «خرس های رقصان» را منتشر کرد که مجموعه گزارشهایی درباره ملل مختلف در اروپای مرکزی و راه رسیدنشان به آزادی است.













«امر روزمره در جامعه پساانقلابی» عنوان کتابی نوشته عباس کاظمی است. عباس کاظمی، جامعه شناس و استاد پیشین دانشگاه تهران است. این کتاب از این جهت حائز اهمیت و اثری قابل تأمل است که با ادبیات علوم اجتماعی کلیشهای در ایران فاصله گرفته و به مطالعه واقعیت عینی جامعه پرداخته است. علی میرسپاسی، استاد مطالعات اسلامی و خاورمیانه دانشگاه نیویورک درباره این کتاب مینویسد: «این کتاب با ظرافت و هوشمندی، ابعادی بسیار مهم و پیچیده از زندگی روزمره ایرانیان را در چند دهه اخیر بررسی کرده است.»













من عادت دارم وقتی دستگاه یا وسیله جدیدی میخرم، ابتدا دفترچه راهنمای آن را مطالعه کنم؛ مبادا آن وسیله قابلیتهای ویژهای داشته باشد و من ندانم و فقط به کارکردهای اولیهاش بسنده کنم؛ و مبادا کاری کنم که طول عمر آن کاهش پیدا کند. این میزان توجه من به دفترچه راهنما، با افزایش قیمت و پیچیدگی آن دستگاه، رابطه مستقیم دارد. اما به همه ما سالها پیش، یک دستگاه بسیار مجهز و پیشرفته به نام «مغز» داده شده است. چند نفر از ما دفترچه راهنمای آن را مطالعه کردهایم؟













«قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» جزو نمونههای سرککشیدن به دنیای مضامینی است که در ادبیات ایران کمتر به آن پرداخته شده است. کتاب همانطور که از عنوان تاحدودی عجیب و البته متفاوتش پیداست روایتهای مختلفی را از مقوله «مهاجرت» به تصویر میکشد و میتوان آن را در زمره آثار ادبیات مهاجرت طبقهبندی کرد. چهارده داستان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» ویژگیهای مشترک زیادی دارند. از مهمترین امتیازات داستانهای کتاب وحدت موضوعی آنهاست. داستانها تم، درونمایه و موضوع شبیه به همی دارند و به همین جهت علیرغم عدم پیوستگی روایی میان آنها، نوعی یکدستی و همبافتی مطلوب میان مجموعه این داستانها به چشم میخورد.