
در کشورهای خارجی مالیاتهایی در حوزههایی مانند صنعت مد، فشن و محصولات آرایشی و بهداشتی مطرح میشود.

لباسهای پارهپوره، دراز و بیقواره یا استایلهای شلخته و درهمبرهم؛ این نمایی از لباس پوشیدن برخی از شهروندان است. این اتفاق را در بسیاری از فستیوالهای هنری و جشنهایی که هنرمندان به آن رفتوآمد دارند نیز دیدهایم.

مـد تقریبـا در تمـام جوانـب زندگـی امـروز نقـش دارد. پوشـش جمعـی جامعـه، رنـگ محصولات موجود در بازار، لوازم منزل و حتی طرز تفکرهای جدید، همه از مـد تأثیرپذیری زیـادی دارنـد. مدگرایی یک هیجـان زودگذر اسـت که میتوانـد به شـدت افـراد، به خصـوص نوجوانـان را تحـت تأثیـر خـود قرار دهـد. بـه همیـن دلیـل اسـت کـه صنعـت […]










هنوز نتوانستهام درک کنم چطور شد که ما ایرانیان اینقدر درگیر مد شدیم. یک زمانی فقط لباس پوشیدنمان روی مد بود؛ اما امروز از حرف زدن و غذا خوردن گرفته تا مهمانی گرفتن و راه رفتنمان را روی مد تنظیم میکنیم. یعنی من اگر چند نکته را بتوانم رعایت کنم، میتوانم ادعا کنم زندگی مد روزی دارم. اول از همه اینکه مثل آدمهای خسته که در تمام طول روز تریلی از رویش رد شده و او را خسته و کوفته کرده است رفتار کنم. کمی هم افسرده باشم و هیچوقت اشتهایی برای غذا خوردن نداشته باشم یا اگر هم غذایی خوردم آنقدر بیانگیزه باشم که اشتهای بقیه را کور کنم.





با شلواری پاره وارد خانه شد. وقتی دیدمش، از استرس قلبم به دهانم آمد و بلند گفتم: «چی شده؟» بهت زده نگاهم کرد و گفت: «وا هیچی!» گفتم: «مگر به زمین نخوردی؟!» و همزمان انگشت گرفتم سمت شلوار پارهاش. نگاهی به شلوارش انداخت و بعد بلند زد زیر خنده. ترسیده بودم و گمان میکردم موقع افتادن روی زمین، سرش هم به جایی خورده است و پاک قاطی کرده. خندهاش که قطع شد رو کرد به من و گفت: «از همه جا عقب هستیها! بابا شلوار مد روز است. از همان اول پاره بوده. نه اینکه خورده باشم زمین و پاره شده باشد!» شوکه نگاهش کردم و برای اولین بار به این فکر کردم که مگر هرچیزی مد میشود، نشان از درستبودنش است که ما هم طبق آن عمل کنیم؟ اصلا چه کسی گفته باید طبق مد پیش برویم؟ اصلا مد چیست؟ برای همین سؤالات ذهنی بود که افتادم به تحقیقکردن در این باره. اول از همه با گشتوگذارهای اینترنتی و بعد با گپزدن با دوستان نوجوانم تا حدی توانستم از این مقوله سر در بیاورم.