شماره 33
فقر زمین در محله خلجا
۱۷:۵۴ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
مدیر منطقه یک شهرداری اصفهان به پرسش ها و مطالبه های اهالی محله خلجا پاسخ می دهد

فقر زمین در محله خلجا

محله خلجا در استان اصفهان و در محدوده‌ مرکزی شهر اصفهان واقع شده است.

اجرای کف‌سازی گذر زرگرباشی
۱۷:۴۹ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
علی رضی‌زاده، مدیر منطقه‌یک شهرداری اصفهان، اقدام‌های انجام‌شده در این منطقه و محله خلجا را تشریح می‌کند

اجرای کف‌سازی گذر زرگرباشی

محدوده منطقه یک شهرداری اصفهان ۸۱۰هکتار است که از سمت شمال به خیابان شهید فروغی، از جنوب به خیابان شهید مطهری، از شرق به چهارباغ و از غرب به اتوبان شهید خرازی متصل است.

شیخ بهایی، میزبان مهربان کودکان و نوجوانان
۱۷:۳۸ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
نگاهی به برنامه‌های مسجد شیخ بهایی

شیخ بهایی، میزبان مهربان کودکان و نوجوانان

در گوشه‌ای از این شهر، مسجدی با تاریخچه‌ای غنی و داستان‌هایی ناگفته وجود دارد؛ مسجدی که سند رسمی آن به گفته امام‌جماعتش به سال ۱۳۲۶ بازمی‌گردد؛ اما قدمت واقعی آن به سال‌ها قبل از آن می‌رسد.

زندگی با خاطره‌های هم‌سنگری ها
۱۷:۳۵ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با منصور فرجادپور، مبارز انقلابی و پشتیبان جبهه

زندگی با خاطره‌های هم‌سنگری ها

در هر نهضتی، مردانی هستند که نامشان شاید بر پیشانی تاریخ ثبت نشود؛ اما حضورشان مانند ریشه‌هایی پنهان، درخت انقلاب را سرپا نگه‌می‌دارد.

خانه‌ای با نیم‌قرن طنین «یاحسین (ع)»
۱۷:۳۰ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گزارشی از خانه تاریخی مرحوم پوریای ولی

خانه‌ای با نیم‌قرن طنین «یاحسین (ع)»

در دل اصفهان، میان کوچه‌های پیچ‌درپیچ محله نارون (شمس‌آباد سابق)، خانه‌ای قدیمی با دیوارهای خشت و گلی ایستاده است؛ دیوارهایی که بوی خاک و صدای زمزمه‌های عاشقان حسین(ع) را در خود نگه‌داشته است. اینجا نه‌فقط یک‌خانه، بلکه خیمه‌ای است که هرسال با فرارسیدن محرم، زمزمه‌های حسینی‌اش به نوای سوگواران تبدیل می‌شود.

خانه‌ای تاریخی که به ویرانی سلام می‌کند
۱۷:۲۶ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گزارش بازدید از یک‌خانه تاریخی در دل محله خلجا

خانه‌ای تاریخی که به ویرانی سلام می‌کند

خوبی ویژه‌نامه «هم‌محله» این است که تو را از پشت میز کارت جدا می‌کند؛ مجبورت می‌کند بروی در دل محله، توی کوچه‌ها سرک بکشی، به‌دقت نگاه کنی و خوب بشنوی. وقتی راه می‌افتی توی کوچه‌های یک محله، چشمانت را بیشتر از همیشه باز می‌کنی تا ردی از گذشته پیدا کنی.

کوکو قندی؛ قدیمی‌ترین دسر اصفهانی در محله خلجا
۱۷:۲۳ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با محمد تربتیان، کاسب قدیمی شیرینی‌پزی

کوکو قندی؛ قدیمی‌ترین دسر اصفهانی در محله خلجا

محمد تربتیان، متولد سال 1337، از قدیمی‌ترین قنادان در محله خلجا و طباخ نوعی شیرینی سنتی اصفهانی به نام کوکو قندی است. او از 15سالگی به شغل شیرینی‌پزی روی آورد و به‌مرورزمان در این حرفه شیرین و ماندگار پیشرفت کرد.

مبل‌های مزین به منبت
۱۷:۱۹ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با علیرضا باطنی ، هنرمند منبت‌کاری مبل

مبل‌های مزین به منبت

منبت‌کاری روی مبل، یک هنر دست‌ساز و تزیینی است که در آن، طرح‌ها و نقش‌های مختلف با استفاده از ابزارهای مخصوص روی سطوح چوبی مبلمان ایجاد می‌شود.

خاطره‌های خوش کاسبی
۱۷:۰۸ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با کسبه قدیمی خیابان طالقانی

خاطره‌های خوش کاسبی

خیابان طالقانی یکی از قدیمی‌ترین خیابان‌های اصفهان است که انواع و اقسام مشاغل را می‌توان در آن مشاهده کرد؛ از شیرینی‌فروشی مشهور این خیابان گرفته تا مغازه‌های تعمیر لوازم‌خانگی و خیاطی‌های قدیمی… .

نگین تاریخی و کانون مذهبی خلجا
۱۶:۵۱ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گزارشی از تاریخچه فعالیت مسجد جعفر طیار

نگین تاریخی و کانون مذهبی خلجا

در قلب محله تاریخی خلجا، مسجد جعفر طیار به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین و فعال‌ترین مساجد اصفهان، نه‌تنها نماد دین‌داری و ایمان مردم این منطقه است، بلکه بخشی از میراث‌فرهنگی و هویت مذهبی شهر محسوب می‌شود.

اینترنت ورشکسته‌مان کرد
۱۶:۳۵ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با محمدرضا مهاجر، اولین‌کلوپ‌دار اصفهانی

اینترنت ورشکسته‌مان کرد

روزگاری صفحه‌های گرامافون بود که موسیقی را به خانه‌ها می‌آورد و مردم برای دیدن فیلم هم باید به سینما می‌رفتند؛ بعد کم‌کم نوار کاست مُد شد و نوار موسیقی تا سال‌ها بین همه دست‌به‌دست می‌شد و به فروش می‌رسید و فیلم‌های ویدئویی به خانه‌ها آمد و انگشت‌شماری از مردم که ویدئو داشتند، می‌توانستند فیلم دلخواه خود را ببینند.

گره‌گشای مردم بود
۱۶:۲۷ - سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
گفت‌وگو با خواهر شهید مرتضی بی‌ریا

گره‌گشای مردم بود

در دل کوچه‌های محلهٔ خلجا، هنوز رد قدم‌های پسری جوان پیدا می‌شود، پسری که ۴۲ سال پیش، در ۱۹سالگی، با لبخندی خاموش و نگاهی پر از آفتاب، رفت تا سهم کوچکی از آسمان را با خون خود روشن کند. اینجا خانه‌ای بود پر از صدای مادر، نگاه خسته پدر و دست‌های کوچک خواهرانی که حالا هر یک، پناهی از خاطره‌های گم‌شده‌اند.