به گزارش اصفهان زیبا؛ بر همگان مشخص است که استان اصفهان در همه مقاطع حساس درگیری و نبرد کشور جزو استانهای پیشتاز بوده و خواهد بود. شاهد این مدعا 24000 لاله سرخی است که این استان تقدیم انقلاب کرده است. شهدای استان وظیفهشان را در حد اعلا عملی کرده و کار را تمام کردند؛ اما با شهادتشان وظیفهای جدید برای جاماندگان و نسلهای پس از خود به جا گذاشتند که شاید مهمترینش، انتقال ارزشها و رشادتهای این عزیزان به نسلهای بعد باشد.
در عین حال نیز شاید تأثیرگذارترین و بهترین شیوه برای این انتقال، بهره از قدرت واژگان و نوشتهها باشد که همانا ماندگارترین و در دسترسترین شیوه است.ادبیات پایداری با شکلگیری اولین مقاومتها از سوی بشر شکل گرفت و در سبکهای مختلف در جهان ادامه یافت و یکی از ژانرهای پرطرفدار و ارزشمند ادبیات محسوب میشود.
ایران نیز بهعنوان کشوری همیشهپایدار و مقاوم حرفهای بسیاری برای گفتن در این ژانر ادبی دارد و استان اصفهان نیز با توجه به گفتههای بالا، جایگاه مهمی در این ژانر ادبی میتواند داشته باشد.
در این شماره از صفحه کتاب و ادبیات با سه نفر از فعالان ادبیات پایداری استان گفتوگو کردهایم تا ببینیم از نظر ایشان، وضعیت اصفهان در این ژانر ادبی چگونه است و چه قوتهایی داشته و با چه ضعفهایی مواجه است. محورهای مدنظر این شماره موقعیت اصفهان در تعداد نیروی نویسنده و ناشران تخصصی دفاع مقدس، قالبهای پرمخاطب این ژانر ادبی، چالشهای این حوزه و پیشنهادهای این افراد برای رفع چالشها و بهبود وضعیت اصفهان در ژانر ادبیات پایداری است.
سعید معتمدی
مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری استان اصفهان
اگر برای تولید اثر باکیفیت منتظر بمانیم، قطعا کاری تولید نخواهد شد
در ادبیات دو دسته کلی وجود دارد که ادبیات دفاع مقدس نیز مشمول آن میشود: داستان و ناداستان. در داستان تخیل راه مییابد و ناداستان وابسته به واقعیت است؛ مثل یادداشتها، روایتهای شخصی، خاطرات و… . علاوهبر اینکه هر دسته مخاطب خود را دارد و هر مخاطب نیز سلایق خود را دارد، کیفیت هر دوی این قالبها باید مناسب باشد تا اتفاق اصلی بیفتد. این میان، نکته کلیدی این است که دسته داستان، شامل رمان و داستان، از ناداستان مخاطب و طرفدار بیشتری دارد؛ زیرا از عنصر تخیل و حادثهپرداز برخوردار بوده و هیجان در آن پررنگتر است.
نگاشتن هرکدام از این دو دسته سختی خاص خود را دارد. در ناداستان نویسنده باید وابسته به واقعیت پیش برود و در واقع، عنصر جذابیت آن اثر همین واقعیت است، به اضافه پرداختی که در گزینش واژگان و اجزای داستان میکند. در حوزه داستان ممکن است از یک واقعیت بهره ببریم و به آن عنصر تخیل را اضافه کنیم و این شاید ظاهرا کار سادهتری باشد؛ ولی سختی داستان این است که چنین عملی نگاه جدی منتقدان ادبی را به دنبال دارد و باید بتوانیم مخاطب را جذب کنیم. متن داستان باید شامل تعلیق و کشمکش باشد تا مخاطب آن را تا پایان دنبال کند. در هر دو دسته باید دانست این متن برای چه مخاطبی نوشته میشود.
اصفهان از گذشته تاکنون، در عرصههای مقاومت تاریخ معاصر تا انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و جنگ اخیر، همیشه پیشتاز بوده و در جبهههای مختلف علیه باطل همیشه نماینده و افرادی از جبهه حق داشته است. به این نسبت اگر نگاه کنیم، در زمینه نگارش آثار ادبیات پایداری بسیار عقبیم. در استان بیش از 110هزار رزمنده داریم؛ ولی برای چه میزان از این افراد کتاب تولید و چاپ شده است؟ ما معتقدیم هر فردی که در جنگ حضور داشته، حتما حرفهایی برای شنیده شدن و ثبت دارد و از این لحاظ دستمان خالی است؛ بااینحال، جریانی در سالهای اخیر ایجاد شده و جوانانی به میدان آمدهاند که جنگ را ندیده، ولی آموزشهای تخصصی ادبی و تاریخ شفاهی در این خصوص میبینند و به ادبیات پایداری و دفاع مقدس علاقهمندند. در جنگ اخیر، فراخوانی داده شد تا علاقهمندان در دورهای برای نوشتن روایت وطن شرکت کنند. شرکتکنندگان استقبال چشمگیری کردند و برگزارکنندگان دوره این میزان از استقبال را پیشبینی نمیکردند.
فضای نشر را باید همزمان با اقتصاد دید و سنجید. پیچیدگیهای وضعیت اقتصادی، چه از سمت ناشر و چه از سمت مردم به عنوان خریدار، بازار نشر را پیچیده کرده است و نمیشود این موضوع را دستوری پیش برد. ولی بهصورت کلی هرچه فعالان بیشتری در این عرصه داشته باشیم و جدی و علمی و روی اصول کتاب تولید کنند، احتمال تولید آثار ممتاز و درخور اصفهان افزایش مییابد. یکی از جدیترین ناشران دولتی استانی دفاع مقدس در اصفهان کار میکند و چند ناشر خصوصی فعال نیز داریم؛ بااینحال، هنوز جای کار بسیار است.
در بخش رمان سرعت رشد خوبی داریم. در حوزه تاریخ شفاهی از نظر تعداد آثار در کشور جزو استانهایی پیشتازیم؛ اما در خصوص کیفیت باید گفت اگر تولید نداشته باشیم و اگر سعی نکنیم کیفیت تولید موجود را افزایش دهیم، و اگر بخواهیم مدام صبر کنیم تا کار شاخصی تولید شود، قطعا کاری تولید نخواهد شد. پس از لحاظ کمی، این میزان تولیدات را باید به فال نیک گرفت؛ اما مسئولان و بخش خصوصی و سازمانها و گروههای مردمنهاد باید روی ارتقای کیفیت و افزایش تعداد همافزایی کنند.
مریم فرخانی
مدیر نشر ستارگان درخشان
در عرصه ادبیات پایداری هنوز نتوانستهایم
فضایی علمی رقم بزنیم
قالب تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری و مستندداستان هنوز در میان مردم جای خود را باز نکرده و رمان طرفداران بیشتری دارد. مخاطب نمیداند چرا باید خاطرات ایثارگران را بخواند؛ وقتی میتواند کتابهای جدیتری بخواند. او به دنبال سود و فایده است. سوالی که بیشتر مخاطبان از ما میپرسند، این است که این کتاب را برای چه باید بخوانیم. او هدفش را از خواندن رمان سرگرمی میداند؛ اما نمیداند چرا باید داستان واقعی زندگی یک نفر را بخواند.
انتشارات ما وظیفهای به عهده دارد تا تاریخ شفاهی و خاطرات ایثارگران را جمع کند و خروجیاش این شود که نویسندگان بتواند از این متون مستند استفاده و به آنها استناد کنند و بابت صحت و سقم اطلاعات مطمئن باشد. بعد از آن نیز بتوانند با استفاده از این اطلاعات تولید اثر کنند. به همین دلیل، ما در بحث رمان ورود نکردهایم و صرفا اطلاعات را جمعآوری میکنیم و در مراحل بعدی، در قالب مستندداستان و خاطرهنگاری تولید اثر میکنیم.
کتابهایی که مربوط به شهدای اصفهان هستند، هنوز موفق به دریافت تقریظ رهبر انقلاب نشدهاند؛ ولی نشر اصفهان نیز مثل همه ناشران این حوزه رو به پیشرفت است و متوجه نکاتی شده؛ همچون درخواست مخاطب برای دریافت روایت صادقانه. چند سالی است میان ناشران و نویسندگان این گفتمان مثبت ایجاد شده که فضای کلیشهای و مطلقا مثبت زندگی شهدا و تبدیل آنان به فردی دور از دسترس را کنار بگذارند و سعی کنند روایتی صادقانه و امانتدار از شخصیت و زندگی این افراد ارائه کنند. حتی خانوادههای شهدا نیز در این خصوص همکاری خوبی نشان دادهاند.
تعداد نویسندگان ادبیات دفاع مقدس انگشتشمارند و افراد کمی به این حوزه روی میآورند و باید حق را به ایشان داد. نویسندگان این حوزه بسیار مظلوماند؛ چراکه به آثار دیگر نویسندگان در دیگر حوزهها در زمینه عرضه و توزیع و معرفی و تبلیغات بهای بیشتری داده میشود. آثار منتشرشده در ادبیات دفاع مقدس به بازنشرهای کمی دست مییابند؛ مگر با تلاش و تبلیغات فراوان. ادبیات دفاع مقدس نسبت به دیگر حوزهها بیشترین میزان تلاش و گذاشتن وقت و انرژی را از سمت نویسنده میطلبد و تولید و نگارش کتاب در این عرصه نسبت به دیگر کتابها نیاز به زمان بیشتری دارد.
برخی خانوادههای شهدا از رفتوآمدهای بسیار و بیثمر نویسندگان به منزلشان و گاهی اوقات سؤالات و صحبتهایشان خستهاند؛ چراکه ما نتوانستهایم فضایی علمی را رقم بزنیم. بخشی از خانوادههای شهدا نیز از این فضا خارج و دستخوش تغییرات شدهاند و بهطور کلی برای مصاحبه و تهیه کتاب همکاری نمیکنند؛ بااینحال، سعی ما این است که پیش از شروع کتاب، حالوهوا و فضای فکری آن خانواده را درک و به عبارتی راویشناسی کنیم تا ببینیم آیا این خانواده قابلیت و ظرفیت تولید اثر را دارد یا نه. در این صورت، نویسنده انرژیاش را هدفدار صرف خانوادههای شهدا میکند و اثری بدون استفاده تولید نمیشود. بعد از طی این مسیر نیز فضای مصاحبه را برای نویسنده فراهم میکنیم و هماهنگیها را انجام میدهیم.
ما دورههای تربیت نویسنده برگزار میکنیم. منتها ابتدا فضای ذهنی هنرجویان را در خصوص چرایی فعالیت در این زمینه آماده میکنیم؛ چراکه آنها میتوانند وارد نوشتن در دیگر حوزهها شده و به سود مالی بیشتری دست یابند. تاکنون دوره نهماهه رماننویسی را با تدریس حجتالاسلام مظفر سالاری برگزار کردهایم، یا آموزشهای مربوط به مصاحبه و پژوهش و نیازهای نویسندگان این حوزه را در قالب دورههایی با قیمت مناسب تدارک دیدهایم و شکر خدا این دورهها خروجی نیز داشته است. در حال حاضر، نویسندگان نوقلمی به ما اضافه شدهاند و تعداد خوبی مصاحبهگر آموزشدیده در حوزه تاریخ شفاهی داریم.
کبری خدابخش
نویسنده ادبیات پایداری
برای برقراری ارتباط با خانوادههای شهدا راهی نداریم
مستند داستانی و مستندرمان برای مخاطب جذابتر است؛ به این شرط که برای مخاطب قهرمانسازی بیهوده نشده باشد. به کتابهایی مثل «خداحافظ سالار» یا «یادت باشد» که زندگی شهید یا شخصیت اصلی به زبان داستانی بیان شده، اقبال بیشتری وجود دارد. کتاب «مرد ابدی» نیز کتاب بسیار خوبی است و فراز و فرودهای صنعت موشکی ایران را با زبان داستانی بیان کرده است. این آثار تمامی عناصر داستانی را در خود دارند.
انتخاب میان این قالبها بستگی به آموزشهایی دارد که نویسنده دیده است. انتخاب میان مستند یا داستان برای نویسنده به پایه آموزشهای نویسنده بازمیگردد و اینکه از کدام حوزه کارش را آغاز کرده است. برای من، داستانی نوشتن راحتتر و نوشتن مستند برایم مشکل است.
به نظر من استانداردی نیز در میان این سبکها وجود ندارد. برخی میگویند مستند صرف و برخی میگویند مستند داستانی گزینههای بهتری هستند؛ اما به نظر من، مخاطبپسندی عامل اصلی است؛ کتابی که طبق اصول نگاشته شده باشد، اما مطابق با ذائقه مخاطب هم باشد. اگر دهها کتاب پژوهشی در زمینه دفاع مقدس نوشته شود، اما اقبال مخاطب را جذب نکند، فایدهای ندارد. کتاب باید بتواند نسل جوان و میانسال را جذب خود کند.
بهطور کلی نسبت کتابها و شهدای اصفهان به هیچ وجه برابری نمیکند. اصفهان در عرصه تقدیم شهدا به کشور یک وزنه حساب میشود؛ اما کتابها پاسخگوی این نیازها نیستند. نیروی نویسنده بزرگترین مشکل و مانع است. به جز آن نیز موانع بسیاری وجود دارد. من درباره شهدای اصفهان، به جز زندگی مادر شهید تورجیزاده و کتابهای شهیدان زاهدی و نیلفروشان که اکنون در دست نوشتن دارم، کتابی ندارم؛ چون برای برقراری ارتباط با خانوادههای شهدا راهی ندارم. نهادهایی همچون بنیاد شهید به هیچ عنوان حاضر به همکاری برای برقراری ارتباط با خانوادههای شهدا نیستند. به همین دلیل، از نوشتن درباره شهدای اصفهان انصراف دادهام؛ درحالیکه در تهران و استانهای دیگر بهراحتی میتوانم با خانواده شهدا مرتبط شوم و بزرگترین مانع کار من این است.
ظاهراً دو نشر تخصصی بیشتر در اصفهان نداریم و کفاف ظرفیت استان و شهرستانهایش را نمیدهند. در نجفآباد خانوادههای چندشهیدی بسیاری داریم که ظرفیت بسیاری برای تولید اثر دارند؛ اما پدر و مادر این شهدا یا به رحمت خدا رفتهاند یا مریضاحوالاند و این گنجینهها در حال ازدسترفتن هستند؛ درحالیکه اصفهان ظرفیت بسیاری در این خصوص دارد.
در اصفهان کارهای خوبی در خصوص تربیت نیرو انجام و دورههای آموزشی مختلفی برگزار و قدمهای مثبتی برداشته شده است. در واقع کار راکد نیست و دغدغهمندانی در این حوزه در حال کارند؛ همچون حوزه هنری، هسته ادبی روایتخانه و حسینیه هنر.
برخی از آثار تولیدشده در اصفهان یا به قلم نویسندگان اصفهانی از قوت خوبی برخوردارند، همچون آثار آزاده جهاناحمدی و بهزاد دانشگر. ولی آثار ضعیف هم داریم که نمره کمی میگیرند. مجموعهای برای شهدای مدافع حرم در اصفهان منتشر شد که بیشتر از یک بار چاپ نشدند. ولی بهصورت کلی، کتب نویسندگان مجموعه ادبی روایتخانه آثار قابل اعتنایی هستند.
نویسندگان متخصص باید وارد این زمینه شوند تا سوژه شهید را شهید نکنند! نویسندگی نیز مانند باقی تخصصها یک تخصص محسوب میشود و علاقه به شهدا دلیل کافی برای نویسندگی نیست. علاقهمندان در این زمینه حتماً باید آموزش ببینند و دورههای متفاوت و خوبی در اصفهان برگزار میشود.
باید کارگروهی تشکیل شود تا خانوادههای شهدا و افراد محوری دفاع مقدس را پیدا کند و کار تولید اثر را به دست نویسندگان حرفهای بسپارد تا کارهای قوی تولید شود و بعد از آن نیز با توزیع و تبلیغات خوب به دست مخاطب برسد. میشود با وزارت آموزش و پرورش مذاکره کرد تا کتابهای مناسب را به دست مدارس و دانشآموزان و نسل برساند. این یکی از دغدغههای همیشگی من است و بارها در این راستا پیگیری و پیشنهادهایی را نیز مطرح کردهام؛ ولی تا کنون افاقه نکرده و پیگیری نشده است.















