دانش‌آموزان اصفهانی چه نظرها و پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت و افزایش جذابیت کتب درسی دارند؟

کتب درسی حافظه‌سوز یا حافظه‌ساز؟

روزهای آخر اردیبهشت سال جاری بود که رهبر فرزانه انقلاب در دیداری با معلمان، پس از ذکر نکات مختلفی که سالیان قبل درخصوص پربارشدن محتوای کتب درسی بیان کرده بودند، این بار به مسئله جذاب نبودن این کتاب‌ها اشاره کردند.

تاریخ انتشار: ۱۵:۱۹ - چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه
کتب درسی حافظه‌سوز یا  حافظه‌ساز؟

به گزارش اصفهان زیبا؛ روزهای آخر اردیبهشت سال جاری بود که رهبر فرزانه انقلاب در دیداری با معلمان، پس از ذکر نکات مختلفی که سالیان قبل درخصوص پربارشدن محتوای کتب درسی بیان کرده بودند، این بار به مسئله جذاب نبودن این کتاب‌ها اشاره کرده و فرمودند: «کتاب درسی باید از لحاظ محتوا شیرین و جذاب باشد؛ به‌گونه‌ای که مباحث سنگین علمی با زبان ساده و شیرین به دانش‌آموز منتقل شود و از لحاظ قالب و شکل ظاهری نیز منطبق با اصول زیباشناسی باشد؛ درحالی‌که اکنون این‌گونه نیست.»

اینکه شخص اول کشور پس از چهل و اندی سال از انقلاب اسلامی و عبور چندین دولت از مصدر مملکت و سپردن کار آموزش کشور به دست وزرای مختلف و تحویل میلیون‌ها دانش‌آموز به جامعه چنین نکته‌ای را گوشزد کرده و در این خصوص گلایه می‌کنند، شامل نکات و اشارات بسیاری است برای آنان که در مصدر امور نشسته‌اند.روزنامه «اصفهان‌زیبا» خردادماه امسال و هم‌زمان با مطالبه رهبر انقلاب درباره جذابیت کتاب‌های درسی، طی گفت‌وگویی با معلمان اصفهانی این پرسش را مطرح کرد که جذابیت کتب درسی را چطور می‌بینند و برای رفع این معضل چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنند که گزارش آن در 17 خرداد در صفحه کتاب و ادبیات منتشر شد. اما در این میان، نباید نظر دانش‌آموزان را که مخاطب مستقیم و هدف اصلی کتب درسی هستند نادیده گرفت؛ ازاین‌رو، هم‌زمان با گشودن مدارس و آغاز سال تحصیلی به سراغ شش دانش‌آموز اصفهانی دوره اول و دوم دبیرستان رفته‌ایم و با مطرح کردن سؤالاتی همچون توضیح درباره دروس موردعلاقه و خسته‌کننده، حجم مطالب منتقل‌شده در کتب، کاربرد دروس مدرسه در زندگی شخصی، طرح جلد و تصاویر داخل کتاب‌ها و وجود مطالب تکراری، نظر دانش‌آموزان را درباره کتاب‌های درسی مدارس جویا شده‌ایم. همچنین، از ایشان خواستیم تا پیشنهادشان را برای افزایش جذابیت کتاب‌ها و شیوه‌هایی برای رفع اجبار در خواندن دروس ارائه کنند.

محمدطاها غلامی
دانش‌آموز پایه یازدهم:

دروس پایه نهم باید ساده‌تر شود

بخش‌های آخر کتاب جغرافیا که به توسعه و اقتصاد مربوط می‌شود برایم جذاب است؛ چون درباره راهکارهای پیشرفت اقتصاد کشور بحث کرده است. مباحث کتاب تاریخ، مخصوصاً تاریخ ایران، چون با بی‌طرفی تمام نوشته شده و منصفانه قضاوت کرده، جذاب است و تأثیر زیادی روی من و زندگی شخصی‌ام گذاشته. جامعه‌شناسی برایم دوست‌داشتنی نیست؛ زیرا مدام درباره ایدئولوژی‌ها و گرایش‌های سیاسی طرح بحث کرده و غرب و توسعه را زیر سؤال برده و کل کتاب با جانب‌داری نوشته شده است.

حجم کتاب تاریخ سنگین است؛ چون دروسی درباره تمدن‌های غیرایرانی مثل هند و تمدن بین‌النهرین دارد. اگر دبیر تاریخ برخی از دروس را حذف نکند، برای امتحان نوبت دوم نمی‌توانیم این درس را بخوانیم و امتحان دهیم و معمولاً دبیر مجبور به حذف برخی دروس می‌شود. حجم درس جغرافیا نیز زیاد است و دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی و تجربی هم با این درس مشکل دارند. همچنین رویکرد اشتباهی وجود دارد که در برخی دروس، مثل علوم و فنون ادبی، آن‌قدر حجم مطالب خلاصه و کم شده که به محتوای کتاب آسیب رسانده است. این اختصار باعث می‌شود دانش‌آموز چیزی از ادبیات متوجه نشود و صرفاً تئوری‌ها را حفظ کند و امتحان بدهد.

کتاب علوم و فنون ادبی مهم‌ترین کتاب رشته علوم انسانی است که آن را یک زبان‌شناس، دکتر وحیدیان کامیار، نوشته است؛ اما اکثر دبیران ادبیات با علم زبان‌شناسی آشنا نیستند و همین باعث می‌شود مباحث دستوری را برای ما بسیار پیچیده تدریس کنند و در آموزش و انتقال مباحث به دانش‌آموزان ناموفق باشند.

دروس پایه نهم که دانش‌آموز هنوز انتخاب رشته نکرده، باید ساده‌تر شود. برای من که می‌خواهم علوم انسانی را انتخاب کنم، علوم پایه نهم واقعاً آزاردهنده بود و دروسش هیچ ربطی به انتخاب من نداشت. فارسی و مطالعات اجتماعی نیز برای دانش‌آموزان ریاضی و تجربی سنگین است و به‌طور کلی، کتاب‌های درسی سال نهم باید ساده‌تر شوند و از سوی دیگر، باید مقدمات انتخاب رشته از سال نهم چیده شود.
تصاویر داخل کتاب‌ها جذاب نیستند و باعث لذت بصری نمی‌شوند. شاید کلاً رویکرد آموزش و پرورش این است که دانش‌آموز کتاب را می‌خواند تا نمره بگیرد و تست بزند و در کنکور قبول شود و این باعث می‌شود به تصاویر توجهی نداشته باشند.

کتاب آمادگی دفاعی مطالب تکراری بسیاری دارد و اکثر مطالبی که در پایه نهم گفته شده، در پایه دهم هم تکرار شده و حتی برخی درس‌ها هم با هم تداخل دارند. حتی برخی مباحث کتاب در کتاب همان سال در فصول دیگر تکرار شده. همچنین، این کتاب در پایه نهم به‌شدت نیاز به ویراستاری دارد و جملاتش به‌دلیل داشتن اشتباهات بسیار، نمی‌توانند مفهوم را برسانند.

مبینا طاهری
دانش‌آموز پایه نهم

سطح برخی دروس مناسب نوجوانان دهه‌های قبل است

دروس مطالعات اجتماعی و علوم برایم جذاب‌اند؛ اما اگر وجه تاریخی مطالعات اجتماعی کمتر شود بهتر است و باعث جذابیت بیشتر و آموزش راحت‌تر می‌شود. درس پیام‌های آسمانی مطالبی را می‌آموزد که برای قشر مذهبی تازگی ندارد و نیازی به آموختنشان نداریم؛ اما این مطالب هر سال تکرار و بازگویی می‌شود و خسته‌کننده است.

حجم حفظیات درس مطالعات اجتماعی بسیار است و برای آموزش و یادگیری و حفظ با مشکل مواجه می‌شویم.

مجبوریم برخی دروس را که علاقه‌ای به آن‌ها نداریم بیاموزیم. کتاب‌های درسی به سه دسته تقسیم می‌شود: کتاب‌هایی که نیازند و دوستشان داریم؛ دروسی که نیازند ولی دوستشان نداریم. دسته سوم کتاب‌هایی هستند که وجودشان نیازی نیست یا اگر نیازمان است، مطالبش دم‌دستی و پیش‌پاافتاده گفته شده و این مطالب باید اصلاح شوند. مثلاً کتاب دین و سبک زندگی باید متناسب با نوجوان امروز باشد؛ درحالی‌که سطح مطالب این کتاب برای نوجوانان امروزی مناسب نیست و مناسب نوجوانان دهه‌های قبل است.

طرح جلد کتاب‌ها باعث جذب ما به سمت محتوا می‌شود؛ اما برای کتاب‌های درسی طرح‌های بی‌ربطی انتخاب شده است. تصاویر داخل کتاب‌ها نیز به‌روز نیست. مثلاً طرح یکی از دروس دختری است با ظاهری که متعلق به سال‌ها پیش است؛ تاجایی‌که دانش‌آموزان با خودکار رویش نقاشی می‌کشند تا ظاهرش امروزی شود! کیفیت عکس‌ها نیز تار و مات است و اصلاً جذاب نیستند.

ریحانه محمودیان
دانش‌آموز کلاس دهم:

مطالب کتاب‌های درسی من را قانع نمی‌کند

کتاب تاریخ همیشه برایم جذاب است و خارج از مدرسه هم به مطالعه و فهمیدن تاریخ ایران و جهان راغبم. چون ریشه وجودی ما وابسته به تاریخ است و اگر تاریخ ندانیم، بعدها به مشکل برمی‌خوریم. با ریاضی نمی‌توانم ارتباط بگیرم؛ چون مسائل و معماهایش با منطقی حل می‌شود که با منطق من هم‌خوانی ندارد و برایم آزاردهنده است.

بیشتر دروس رشته انسانی در زندگی شخصی کاربردی است و در روند زندگی‌ام مؤثر است؛ چون روش‌های زندگی را می‌آموزند.

در برخی کتاب‌ها مطالب سانسور شده یا به‌دلیل آسان شدن به برخی مطالب اشاره نشده و به‌طور کلی، به‌صورت گزینشی و خردخرد مطالب بیان شده‌اند. به همین دلیل مطالب کتاب من را قانع نمی‌کنند و برای تکمیل درس تاریخ، به سراغ تماشای مستندهای تاریخی می‌روم؛ چون در کتاب تاریخ حس می‌کردم برخی مباحث ناقص‌اند. کتاب‌های عربی و انگلیسی نیز آموزش کاملی ندارند و این دو زبان را جداگانه
می‌آموزم.

برای جذاب شدن متن کتاب باید از حذف و سانسور و ملاحظه‌گری دست کشید؛ به‌خصوص در درس تاریخ. باید کل تاریخ گفته شود یا در درس منطق، منطق کل دنیا باید آموزش داده شود. در صورت سانسور ذهن من با پراکندگی مواجه می‌شوم و باعث ایجاد دافعه می‌شود.

همه تصاویر یا از لحاظ کیفیت یا کمیت ضعیف‌اند. تصاویر روی کتاب هم اصلاً به‌روز نیست و امروز با وجود هوش مصنوعی بسیار ضعیف‌اند و من را زده می‌کنند.

قطعاً‌ مطالب تکراری در کتاب‌ها وجود دارند و برای یادآوری نیاز به این تکرار هست و برای من آزاردهنده نیست. حتی خوب است که در بخشی از کتاب اشاره‌ای به دروس سال بعد هم بشود تا دانش‌آموزان غافلگیر نشوند.

علی قاسمی
دانش‌آموز پایه یازدهم:

باید ساختارهای انتخاب رشته تغییر کند

در پایه‌های دهم و یازدهم دروس منطق، جامعه‌شناسی، فلسفه و روان‌شناسی برایم جذاب‌ترند؛‌ زیرا علاوه‌بر محتوا، نوشتارشان براساس نظم و قاعده است. از طرف دیگر، با نوشتار سطحی و استدلالات درس دینی مشکل دارم و برای اثبات مسائل می‌شود از راه‌های بهتری استدلال کرد. تاریخ نیز به‌دلیل نداشتن اولویت‌بندی در موضوعات مهم و ضروری از دروسی است که علاقه‌ای به آن ندارم. این کتاب به مخاطب و جامعه هدف و دغدغه‌هایشان بی‌توجه است. کتاب تاریخ نباید روزنامه‌وار نوشته شود و ما صرفاً‌ برای امتحان حفظش کنیم.

بیشترین حجم مربوط به درس تاریخ است و به همین دلیل، معلممان امسال نتوانست حدود چهل درصد کتاب را تدریس کند! تاریخ پایه‌های یازدهم و دوازدهم هم زیاد است و نمراتمان نیز کم شد. حجم جامعه‌شناسی هم سنگین است و باید سبک‌تر شود. جغرافیا نیز با اینکه تعداد صفحاتش کم است، اطلاعات زیاد و غیرضروری دارد. از طرف دیگر، ریاضی و آمار دروسی هستند که حجم کمی دارند و باید بیشتر شوند؛ زیرا دانش‌آموزان انسانی نیاز دارند ذهنشان نظم بگیرد و مهارت‌های حل مسئله را
بیاموزند.

در پایه دهم دروس ریاضی و آمار و منطق برایم در زندگی شخصی کاربردی‌تر بوده است. منطق مهارت‌هایی برای تفکر آموزش می‌دهد و در مغالطات کمک‌کننده است. اقتصاد و آمار نیز به داشتن نظم ذهنی کمک می‌کنند. از طرف دیگر، درس دینی با استدلال‌هایی مباحث را می‌آموزد که آن مبحث را بسیار پیش‌پاافتاده و نقدپذیر می‌کند؛ زیرا نویسنده کتاب‌ها مباحث علما و دانشمندان دین را عیناً نیاورده و برای فهم بهتر، آن را ساده‌سازی کرده‌اند که این باعث ایجاد ضربه و نقص در متن شده است.

برای انتخاب رشته باید ساختارها تغییر کنند و رشته‌هایی که برای انتخاب وجود دارند، محدود به سه رشته نباشد و متنوع‌تر شود. در این صورت، باید دروس غیرضروری در آن رشته حذف شود. مثلاً‌ اگر دانش‌آموز در پایه نهم بداند قرار است رشته‌ای نزدیک به روان‌شناسی را انتخاب کند، باید آموختن دروسی مثل فیزیک و علوم اختیاری باشد. پس باید زیرساخت‌هایی ایجاد شود تا رشته‌ها گسترده‌تر شوند.

کتاب‌های درسی هویت بصری یکسانی ندارند و هر کتاب به یک شکل متفاوت طراحی شده است. طراحی کتاب‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که مشخص باشد کدام کتاب از کدام پایه است. عکس‌های داخل کتاب‌ها نباید از اینترنت دانلود شوند و باید برای هر مطلب به‌صورت اختصاصی عکاسی یا
طراحی شود. عکس‌ها هم باید به‌روز باشند؛ درحالی‌که عکس‌های کنونی مربوط به دهه هشتادند.

مبینا طاهری
دانش‌آموز پایه نهم

سطح برخی دروس مناسب نوجوانان دهه‌های قبل است

دروس مطالعات اجتماعی و علوم برایم جذاب‌اند؛ اما اگر وجه تاریخی مطالعات اجتماعی کمتر شود بهتر است و باعث جذابیت بیشتر و آموزش راحت‌تر می‌شود. درس پیام‌های آسمانی مطالبی را می‌آموزد که برای قشر مذهبی تازگی ندارد و نیازی به آموختنشان نداریم؛ اما این مطالب هر سال تکرار و بازگویی می‌شود و خسته‌کننده است.

حجم حفظیات درس مطالعات اجتماعی بسیار است و برای آموزش و یادگیری و حفظ با مشکل مواجه می‌شویم.

مجبوریم برخی دروس را که علاقه‌ای به آن‌ها نداریم بیاموزیم. کتاب‌های درسی به سه دسته تقسیم می‌شود: کتاب‌هایی که نیازند و دوستشان داریم؛ دروسی که نیازند ولی دوستشان نداریم. دسته سوم کتاب‌هایی هستند که وجودشان نیازی نیست یا اگر نیازمان است، مطالبش دم‌دستی و پیش‌پاافتاده گفته شده و این مطالب باید اصلاح شوند. مثلاً کتاب دین و سبک زندگی باید متناسب با نوجوان امروز باشد؛ درحالی‌که سطح مطالب این کتاب برای نوجوانان امروزی مناسب نیست و مناسب نوجوانان دهه‌های قبل است.

طرح جلد کتاب‌ها باعث جذب ما به سمت محتوا می‌شود؛ اما برای کتاب‌های درسی طرح‌های بی‌ربطی انتخاب شده است. تصاویر داخل کتاب‌ها نیز به‌روز نیست. مثلاً طرح یکی از دروس دختری است با ظاهری که متعلق به سال‌ها پیش است؛ تاجایی‌که دانش‌آموزان با خودکار رویش نقاشی می‌کشند تا ظاهرش امروزی شود! کیفیت عکس‌ها نیز تار و مات است و اصلاً جذاب نیستند.

زهراسادات رضوی
کلاس نهم

بهتر است بخشی از آموزش را به دست دانش‌آموزان سپرد

از میان درس‌ها ریاضی را می‌پسندم؛ چون با منطق مسائل را حل می‌کند و با یاد گرفتن یک فرمول بدون نیاز به حفظ کردنش می‌توانیم مسائل مختلف را حل کنیم. از درس هنر نیز کمتر خوشم می‌آید؛ چون محتوای عمیق و مهمی ندارد و می‌شود نحوه تدریس را بسته به علاقه هر دانش‌آموز تغییر داد.

حجم درسی مثل مطالعات اجتماعی که کاملاً حفظی است، برای امتحانات ترم پایانی دردسرساز است. حتی اگر در طول سال بتوانیم وقت بگذاریم و همه را حفظ کنیم، در نهایت در جزئیات اشتباه می‌کنیم. شاید اگر نحوه یادگیری و انتقال اطلاعات داخل کتاب تغییر کند، حفظ کردنشان هم راحت‌تر شود.

شاید دروس قرآن یا پیام‌های آسمانی پاسخ‌گوی برخی سؤالات زندگی شخصی‌ام بوده باشد.

اگر هر دانش‌آموز با توجه به علایق و نیاز و شرایط زندگی‌اش یک سری دروس را برای آموختن انتخاب می‌کرد،‌ تأثیر بیشتری روی زندگی و آموزش او می‌گذاشت؛ چون آن درس را براساس علاقه انتخاب کرده و در میان سال تحصیلی دیگر از بی‌علاقگی و سختی درس شکایت نمی‌کند و یادگیری دروس نیز برایش راحت‌تر خواهد بود. همچنین می‌شود بخشی از آموزش را به دست خود دانش‌آموزان و از طریق شیوه‌های عملی انجام داد که البته این شیوه در مدرسه ما انجام می‌شود.

برخی از دروس اگر متن نداشته باشند و شیوه آموزششان تغییر یابد، تأثیر بیشتری و عمیق‌تری خواهند گذاشت.

مطالب تکراری طبیعتاً در کتاب‌ها وجود دارد و لازم است. نیاز است براساس پایه‌ای که سال قبل برای خودت چیده‌ای، ساختمانت را مرتفع کنی و این تکرارها باعث بلندتر شدن ساختمان می‌شوند؛ هرچند ممکن است خسته‌کننده باشند.

جمع‌بندی

به نظر می‌رسد یکی از راهکارهای عقلانی برای حل معضل جذاب نبودن کتاب‌های درسی، گفت‌وگو با دانش‌آموزان و گرفتن نظرها و پیشنهادهایشان باشد؛ چراکه هیچ‌کس به اندازه یک دانش‌آموز نمی‌تواند چالش‌ها و ایرادات و مزایای یک کتاب درسی را تشخیص دهد و شاید بشود گفت نظر او از نظر یک معلم و آموزگار تخصصی‌تر هم باشد. با شنیدن حرف‌های این شش دانش‌آموز که می‌توانند نماینده کل دانش‌آموزان کشور باشند، قاطعانه می‌توانیم به یک نتیجه روشن برسیم: مدیران وزارت محترم آموزش و پرورش باید رودرروی محصلان کشور در پایه‌ها و رشته‌های مختلف بنشینند و نظراتشان را به‌صورت جزئی و آماری جویا شوند و آستین همت بالا بزنند برای شنیدن صدای دانش‌آموز و پوشاندن جامه عمل به فرمایش رهبر حکیم انقلاب. بد نیست در پایان گزارش باز اشاره‌ای کنیم به یکی دیگر از فرمایش‌های ایشان در خصوص کتاب‌های درسی و نتیجه نهایی را اینجا بگیریم. ایشان در روز معلم سال 1387، در دیدار با معلمان استان فارس فرموده بودند: «شیوه سازماندهی آموزش پرورش هم از لحاظ قالب، هم از لحاظ محتوا یک شیوه تقلیدی محض است. … آموزش و پرورش ما حافظه‌محور است. بچه‌ها باید همین‌طور دائم محفوظات درست کنند. به شما در بین‌الهلالین عرض کنم که حافظه برای حفظ کردن بد نیست. حفظ کردنِ بچه‌ها، کتاب خواندنِ بچه‌ها، زیاد خواندنِ بچه‌ها هیچ اشکالی ندارد؛ این چیز خوبی است؛ چون این معلومات می‌ماند. … محفوظات خوب است؛ اما حفظ‌محوری بد است که محورِ تلاش، عبارت باشد از حفظ. محورِ تلاش باید عبارت باشد از فکر، ولو با حفظ هم همراه باشد. خب، این یک عیب بزرگی است؛ این باید اصلاح شود.»

اگر نگاهی دوباره به گفته‌های دانش‌آموزان بیندازیم، همه از یک مسئله شکایت دارند: حجم زیاد حفظیات کتاب‌ها و به‌طور مشخص، گلایه ایشان با گلایه رهبر انقلاب درخصوص حفظ‌محوری و حافظه‌محوری یکی است. این سندی متقن است بر اینکه می‌شود به گفته‌ها و نظرات این محصلان و امیدهای آینده کشور اعتماد کرد و به آن بها داد.