گفت‌وگویی گرم با اهالی کوی ولی‌عصر(عج)

پادگانی که تبدیل به شهرک شد

کوی ولی‌عصر حدود ۳۰ سال پیش با فروش زمین‌های پادگان به ارتشی‌ها تأسیس شد. محله ولی‌عصر در جنوب غربی اصفهان و در نزدیکی شهرک امیر حمزه، محله کشاورزی و محله محمودیه قرار گرفته است.

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
پادگانی که تبدیل به شهرک شد

به گزارش اصفهان زیبا؛ کوی ولی‌عصر حدود ۳۰ سال پیش با فروش زمین‌های پادگان به ارتشی‌ها تأسیس شد.

محله ولی‌عصر در جنوب غربی اصفهان و در نزدیکی شهرک امیر حمزه، محله کشاورزی و محله محمودیه قرار گرفته است. این محله از شمال به بلوار ملک‌الشعرای بهار، از جنوب به بزرگراه شهید اقارب‌پرست، از غرب به بزرگراه شهید میثمی و از شرق به خیابان جانبازان ادامه می‌یابد.

هنوز تا اذان ظهر زمان زیادی باقی‌مانده. از خیابان دکتر حسابی وارد شهرک ولی‌عصر می‌شوم و خود را به پارک زمزم که مرز بین این شهرک و سه‌راه سیمین است می‌رسانم.

چند سالمند در حال پیاده‌روی هستند. با آن‌ها همگام می‌شوم و از آن‌ها می‌خواهم که در رابطه با گذشته این محله بگویند.

بیابانی که تبدیل به منطقه مسکونی شد

آقای منوچهر احمدی می‌گوید: «من در کارخانه سیمان‌ کار می‌کردم. عصرها هم یک تاکسی داشتم. کارم این بود که گاهی یکی از مهندسان را که در این محل مشغول نقشه‌کشی بود به اینجا بیاورم. او به من پیشنهاد خرید یکی از زمین‌های اینجا را داد؛ اما من قبول نکردم.»او ادامه می‌دهد: «اینجا سرتاسر بیابان بود و خیلی‌ها از ترس سگ‌های ولگرد حاضر به خرید زمین نبودند. البته دوربودن از شهر در آن دوران ‌هم یکی از دلایل اصلی بود. حالا که حدود ۳۰ سال شاید هم بیشتر از آن دوران می‌گذرد، به یکی از محله‌های پرطرفدار تبدیل‌شده است.»

پادگانی که تا ابتدای کوه صفه ادامه داشت

او به زمین‌های اطراف پارک اشاره می‌کند و می‌افزاید: «تمام این زمین‌ها تا پای کوه صفه همگی جزئی از یک پادگان نظامی بودند که بعدها به بازنشستگان ارتش فروخته شد. بعدها عده‌ای
از آن‌ها زمین‌ها را فروختند و رفتند.»

باغی که به اداره کشاورزی تبدیل شد

او به باغ کشاورزی که حالا به اداره کشاورزی تبدیل‌شده است اشاره می‌کند و می‌گوید: «این باغ بسیار بزرگ و سرسبز بود. خانه ما هم در نزدیکی این باغ قرار داشت. یادم هست هر زمان که میوه می‌خواستیم، می‌رفتیم و از
درختان پربار آن میوه می‌چیدیم و می‌خوردیم.»

پادگانی که از فرح‌آباد شروع می‌شد و به زندان می‌رسید

آقای خدابخشی که یکی از فرزندانش در همین شهرک زندگی می‌کند، می‌گوید: «زمین‌های این پادگان از فرح‌آباد شروع می‌شد تا به زندان می‌رسید. تمام اینجا پادگان نظامی بود که منطقه وسیعی را شامل می‌شد. بعدها بخشی از آن را ساختند و شهرک امیر حمزه نام گرفت. درنهایت حدود بیست‌سی سال پیش هم بخش دیگری از زمین‌های پادگان را به ارتشی‌ها دادند و نام آن را شهرک ولی‌عصر گذاشتند.»

حصارها و جدایی شهرک ولیعصر از سه‌راه سیمین

خدابخشی به خانه‌های پشت پارک زمزم اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «این خانه‌ها بخشی از سه‌راه سیمین است که آن زمان پشت سیم‌خاردارهای پادگان قرار داشت. برای رفت‌وآمد داخل آن‌هم باید از نگهبانی عبور می‌کردیم. بعدها سیم‌خاردارها را برداشتند و به‌جای آن این پارک را ساختند که حدود ۱۰ سال از زمان ساخت آن می‌گذرد.»

زمین‌های کشاورزی دستگرد و کشت خیار، گندم و جو

از او در رابطه با زمین‌های کشاورزی اطراف می‌پرسم؛ توضیح می‌دهد: «بخش زیادی از این زمین‌های کشاورزی مربوط به دستگرد بود که در گذشته یکی از روستاهای نزدیک به اصفهان بود. در این زمین‌ها خیار و گندم و جو می‌کاشتند.»

پادگانی که برای تشریفات نظامی استفاده می‌شد

آقای مرادی که به گفته خودش ۹۰ سال عمر از خدا گرفته است، می‌گوید: «یادم هست سال ۳۲ در اصفهان سرباز بودم. آن زمان اینجا میدان تیر و محلی برای انجام تشریفات نظامی و رژه بود. بعدها که اینجا پلاک‌بندی شد، بسیاری از ارتشی‌ها زمین‌های آن را با قیمت ارزانی خریدند و چون بیشتر ساکن شهرهای دیگری بودند، فروختند و از اینجا رفتند.»

او اهل شهرکرد است و سالیان سال است که به اینجا مهاجرت کرده. مرادی ادامه می‌دهد: «بسیاری از اهالی شهرکرد به علت نبود کار به اصفهان آمده‌اند و تعداد آن‌ها هم در اصفهان و هم در اینجا بسیار زیاد است. یادم هست که آن زمان آن‌قدر آب بود که بسیاری از اهالی شهرکرد کشاورزی و محصولات خود را به دیگر شهرها ارسال می‌کردند؛ اما حالا سال‌هاست که آب نیست و کشاورزی و دام‌پروری تعطیل‌شده. همین مهاجرت را زیاد کرده و تعداد زیادی از کشاورزان که حالا بیکار شده‌اند برای یافتن کار به اصفهان می‌آیند و تعداد زیادی از آن‌ها در حاشیه شهر سکونت می‌کنند.»

داستان باغ ظل‌السطان

او درباره باغ ظل‌السلطان خاطره‌ای تعریف می‌کند: «یادم هست این اطراف باغی به نام ظل‌السطان بود که بعدها به فردی به نام آقاصفا رسید. او هم فرزندی نداشت که این باغ به او برسد. درنهایت به دست دولت افتاد و بعدها پلاک‌بندی و فروخته شد و حالا مجتمع سپهر در آنجا ساخته ‌شده است.»

از او درباره چگونگی تأمین آب برای محله می‌پرسم؛ می‌گوید: «این پادگان یک سهم از زاینده‌رود داشت و آب موردنیاز خود را از این طریق تأمین می‌کرد. البته چاه‌های زیادی هم در اطراف بود. این چاه‌ها آن‌قدر پرآب بودند که با
دست می‌شد به‌راحتی یک‌ کاسه را پرآب کرد.»

مرادی درباره وسعت شهرک ولی‌عصر هم اطلاعاتی به ما می‌دهد: «اینجا بیشتر از ۲۰ سال است که ساخته‌ شده. البته در ابتدا شهرک امیر حمزه ساخته شد و بعدها پادگانی را که اینجا قرار داشت تبدیل به شهرک فعلی کردند.»

حسینیه جونقانی‌ها و شهرکردی‌های مقیم شهرک ولی‌عصر

این ساکن شهرک ولی‌عصر به حسینیه جونقانی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «دلیل اصلی ساخت این حسینیه تعداد زیاد اهالی شهرکرد به‌ویژه جونقانی‌ها ‌ بود. بیشتر اهالی برای مراسم‌ عزاداری و جشن‌های مذهبی خود از آن استفاده می‌کنند.»
آن‌طرف پارک عده‌ای در حال بازی‌اند، دورهم جمع شده‌اند و صحبت می‌کنند و سرگرم هستند. از آن‌ها سراغ قدیمی‌ترین ساکن این منطقه را می‌گیرم.

آقای مختاری که در گذشته صاحب یکی از دفاتر مشاور املاک شهرک ولی‌عصر بوده، در رابطه با محله می‌گوید: «پلاک‌های این زمین‌ها توسط تعاونی ارتشی‌ها حدود ۳۰سال پیش باقیمت حدود دوونیم میلیون تومان به کارکنان ارتش واگذار شد. بعدها عده‌ای زمین‌ها را ساختند و تعدادی هم که اهل اینجا نبودند آن‌ها را فروختند و رفتند. در حال حاضر تعداد ارتشی‌های ساکن در اینجا بسیار کم است.»

ساختمان‌های کوثر اولین ساختمان شهرک ولی‌عصر

از او در رابطه با خانه‌های سازمانی می‌پرسم؛ می‌گوید: «آن‌طرف‌تر تعدادی بلوک به نام کوثر یک تا ۵ به دست خود تعاونی ارتش ساخته شد که قدیمی‌ترین ساختمان موجود در این منطقه است.بعدها دورتادور آن‌ها خانه‌های شخصی ساخته شد.»

کازرونی‌ها و ساخت آپارتمان‌های مدرن در شهرک ولی‌عصر

آقای وکیلی به محله کازرونی‌ها اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «این منطقه در ابتدای خیابان جانبازان است. قبل‌ها اینجا زندان داخل پادگان بود و در حال حاضر ازنظر قیمتی نسبت به بقیه محله جدیدتر و مدرن‌تر است.»

او به اطراف پارک زمزم اشاره می‌کند و می‌افزاید: «اینجا تمام حصارکشی بود و انتهای آن بسته بود، برای ورود و خروج هم ‌باید از درب اصلی عبور می‌کردیم.نزدیک اذان ظهر شده. به‌طرف مسجد امام‌حسن‌ مجتبی (ع) می‌روم.

از آقای ریاحی هم درباره محله می‌پرسم؛ می‌گوید: «این‌ مسجد و پارک‌ زمزم‌ حدفاصل شهرک و سه‌راه سیمین است؛ به عبارتی جداکننده محله بومی‌نشین و محله جدید کوی ولی‌عصر است.»

داستان عمارت اربابی ابتدای خیابان جانبازان

کوی ولی‌عصر دو قسمت است. ابتدای خیابان جانبازان شروع محله قدیمی‌تر است. خانه‌های قدیمی و گاهی فرسوده به‌خوبی نشان از قدمت بیشتر محله در ابتدای خیابان دارد. در همان ابتدای محله، بنایی قدیمی و کاهگلی که از یک بنایی زیبا و به‌جامانده از گذشته خبر می‌داد، خودنمایی می‌کند.

اطراف بنا با دیوارهای سیمانی محصور شده است. با آنکه سال‌ها از عمر بنا می‌گذرد؛ اما دیوارها، پنجره‌ها، ایوان‌ها و اتاق‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که این بنای قدیمی روزگار خوبی در گذشته داشته و در میان باغ بزرگی واقع بوده است؛ باغی که حالا هیچ نشانی از درختانش باقی نمانده و در گذر زمان و خشک‌شدن درختانش به وضعیت امروزش دچار شده است.

همین بنای قدیمی می‌تواند به کهنسال‌بودن قسمت اول محله گواهی بدهد.

یکی از پیرمردهای محله از قدمت زیاد عمارت می‌گوید که مالک شخصی داشته و حالا سال‌هاست رها شده است. قسمتی از زمین عمارت تفکیک و فروخته ‌شده و حالا تبدیل به ساختمان‌های جدید شده است و باقی مانده عمارت هم منتظر است تا صاحبانش سرنوشتی شبیه ساختمان‌های همسایه برایش رقم بزنند.

البته پیرمرد می‌گوید آن زمان‌ها، زمین‌های محله قدیمی متعلق به دستگرد بوده و قدیم‌ترها به آنجا دستگرد می‌گفتند. بعدها و با گسترش شهر و محله‌ها نامش به سیمین تغییر پیدا کرد و حالا دیگر جزو محله کوی ولی‌عصر است.
وکیلی هم در خصوص این عمارت تخریب‌شده ابتدای خیابان جانبازان، می‌گوید: «اینجا یک عمارت اربابی بود که بعدها به محمود زمهریز فروخته شد. اطراف آن زمین کشاورزی وجود داشت که بعدها توسط فرزندان فروخته شد. ساختمان اصلی اربابی به علت اختلاف وارثان با یکدیگر همین‌طور به حال خود رهاشده است.»

حسینیه قمیشلو و مبارکه‌ای‌های ساکن اصفهان

کوی ولی‌عصر باآنکه شهرک تازه‌سازی است که نمادی از محله‌های قدیمی ندارد و اصولا ساکنانش هم قرابت و نسبتی باهم ندارند؛ با این‌حال این خاصیت شهرک نتوانسته مانعی برای پیوند آدم‌های ساکن در شهرک با یکدیگر شود.
ساخت حسینیه‌های افراد مقیم در شهرک که از شهرهای اطراف اصفهان به کوی ولی‌عصر آمده‌اند، نماد این خصوصیت است.

در کنار سایر حسینیه‌ها در کوی ولی‌عصر حسینیه قمیشلوها هم قرار دارد و وکیلی در خصوص تشکیل این حسینیه می‌گوید: «تعداد اهالی مبارکه و دهاقان در اینجا بسیار زیاد است. این افراد کم‌کم همدیگر را پیدا کردند و تلاش کردند که به بهانه برگزاری مراسم‌های خاص در مکانی دور هم جمع شوند و بعدها این حسینیه به نام قمیشلوها در کنار مسجد امام حسن (ع) برای برگزاری مراسم اهالی کوی ولی‌عصر ساخته شد.»