روایتی از پایگاه بسیج خواهران «شهدای دوطفلان» و گفت‌وگو با مطهره نادی، مسئول پایگاه بسیج خواهران

صدای امید از دل محرومیت

غروب است و نور نارنجی آفتاب از لای پنجره‌های فلزی قدیمی به حیاط کوچک مسجد حبیب بن مظاهر در محله دوطفلان می‌تابد.

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۶ - سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
صدای امید از دل محرومیت

به گزارش اصفهان زیبا؛ غروب است و نور نارنجی آفتاب از لای پنجره‌های فلزی قدیمی به حیاط کوچک مسجد حبیب بن مظاهر در محله دوطفلان می‌تابد.

صدای خنده و پچ‌پچ چند نوجوان که در گوشه حیاط مسجد مشغول صحبت و بازی هستند، گرمای دل‌چسبی به دل سرد این محله و کوچه بخشیده است.

اینجا، در میان محله ساده و کم‌امکانات دوطفلان، جایی که سال‌هاست کتابخانه، سالن بازی یا حتی پارک درست‌وحسابی ندارد، پایگاهی در طبقه فوقانی مسجد برپاست که برای بسیاری از نوجوانان این منطقه که از محبوبیت و امکانات اولیه رنج می‌برند، به پناهی مطمئن و مأمنی از جنس امید تبدیل ‌شده است. مطهره نادی، مسئول پایگاه بسیج خواهران مسجد حبیب بن مظاهر محله دوطفلان، زنی آرام و پرتلاش، مدت‌هاست مسئولیت این پایگاه را بر عهده دارد.

او با لبخندی صادقانه و صدایی سرشار از اطمینان، از مسیر پرچالشی می‌گوید که باایمان، همدلی و پشتکار طی کرده‌اند و توانسته‌اند برنامه‌های موفقی را اجرا کنند.

آشنایی بافرهنگ ایثار در میدان عمل

در پایگاه بسیج خواهران شهدای دوطفلان هدف ما این است که نوجوانان فقط شنونده نباشند؛ بلکه با مفاهیم بزرگ دینی و ملی زندگی کنند. از همان ابتدا تصمیم گرفتیم بچه‌ها را با فرهنگ شهید و شهادت و دفاع از میهن آشنا کنیم؛ اما نه با کلاس‌های خشک و سخنرانی‌های تکراری. برنامه‌هایی مثل دیدار با خانواده‌های شهدا، خاطره‌گویی از رزمندگان یا کارگاه‌های گفت‌وگو، باعث می‌شود نوجوان بفهمد ایثار فقط در جبهه نیست؛ در همین زندگی روزمره هم می‌شود برای دیگران فدا شد. او مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: فرهنگ ایثار را باید در عمل نشان داد. وقتی بچه‌ها ببینند ما برای پایگاه وقت می‌گذاریم،برای تمیزی، برگزاری برنامه‌ها یا کمک به دیگران، خودشان یاد می‌گیرند که زندگی فقط برای منافع شخصی نیست.

خلاقیت در دل محرومیت

نادی با نگاهی نگران اما امیدوار به حیاط کوچک مسجد و پایگاه اشاره می‌کند: محله ما از نظر امکانات خیلی ضعیف است. نه کتابخانه داریم، نه سالن فرهنگی، نه فضای تفریحی؛ اما همین محدودیت باعث شده خلاق‌تر شویم. برای بچه‌ها کارت نماز طراحی کردیم تا با حضور مستمر در نماز جماعت تشویق شوند. کلاس‌های مفاهیم قرآن را با بازی و کاردستی همراه کردیم تا یادگیری برایشان جذاب شود. با میز تنیس، ایرهاکی، دارت و چند بازی ساده، محیطی ساختیم که هم آموزنده باشد و هم شاد. در کنار برنامه‌های حضوری، از ابزارهای نوین هم استفاده می‌کنیم. برای نوجوانان گروهی در پلتفرم ایتا داریم و با دیتاشو فیلم‌های آموزشی و کلیپ‌های تربیتی پخش می‌کنیم. سعی کرده‌ایم میان آموزش و سرگرمی تعادل ایجاد کنیم تا هیچ‌کدام خسته‌کننده نباشد.

هم‌فکری جوانان؛ روح زنده پایگاه

ما در پایگاه شورایی داریم متشکل از حدود 20 نفر از جوانان و فعالان محله. در بیشتر برنامه‌ها ازنظر و ایده خودشان استفاده می‌کنیم. وقتی در تصمیم‌ها شریکشان می‌کنیم، حس تعلق پیدا می‌کنند و مسئولیت‌پذیر می‌شوند. این هم‌فکری باعث شده برنامه‌ها رنگ و بوی خود نوجوانان را بگیرد؛ نه آنچه ما فکر می‌کنیم برایشان خوب است. او تأکید می‌کند: در کنار جوانان، مردم محله و خیران هم همیشه یار و همراه بوده‌اند. در هر مراسمی، از معتمدان و خیران کمک می‌گیریم. گروه جهادی حاج قاسم سلیمانی هم از زمان کرونا تا امروز کنارمان بوده‌اند؛ از تهیه جهیزیه و سیسمونی گرفته تا بسته‌های معیشتی و لوازم‌التحریر برای خانواده‌های نیازمند. همین همراهی‌هاست که دل آدم را گرم می‌کند.

از یک اتفاق ساده تا درسی بزرگ

لبخند روی چهره خانم نادی می‌نشیند وقتی از یک خاطره می‌گوید: یک‌بار مشغول تمیزکردن و تزئین پایگاه بودم. چند نفر از نوجوانان که متوجه شدند، بی‌دعوت آمدند کمک کردند. همه‌چیز زودتر از آنچه فکر می‌کردم آماده شد. آن روز، هم من فهمیدم مسیرم درست است و هم آن‌ها یاد گرفتند که کار گروهی چقدر لذت‌بخش است.

رؤیایی برای فردا

وقتی از او درباره آرزوهایش می‌پرسم، کمی سکوت می‌کند و سپس آرام می‌گوید: اگر بودجه نامحدود داشتم، برای نوجوانان این محله یک مکان تفریحی، آموزشی و فرهنگی می‌ساختم. اینجا هیچ امکانی برای رشدشان وجود ندارد؛ اما آن‌ها بهترین سرمایه‌های ما هستند.

با وجود همه کمبودها، او و اعضای پایگاه بسیج خواهران دست از تلاش نکشیده‌اند. «یاد گرفته‌ایم بادل کار کنیم. وقتی نیت خالص باشد، خدا خودش راه را باز می‌کند.» حالا از او می‌پرسم چه چیزی انگیزه‌اش را زنده نگه می‌دارد؟ می‌گوید: انگیزه من هدایت جوانان است تا مسیر درست زندگی را پیدا کنند؛ مسیری که به ولایت ختم شود و به قرب الهی برسد. همیشه به بچه‌ها می‌گویم برای رضای خدا قدم بردارید؛ چون هر قدمی که برای خدا بردارید، اثرش را در زندگی‌تان خواهید دید.

پویایی تابستانی در سایه مشارکت و ایمان

نادی نگاهی گرم به دفتر برنامه‌های تابستانی پایگاه می‌اندازد و ادامه می‌دهد: چندین سال است که در فصل تابستان، کلاس‌های متنوع قرآنی، آموزشی، هنری و علمی را با همکاری امامزاده دوطفلان برگزار می‌کنیم. برای ما تابستان فقط فصل تعطیلی مدارس نیست، فرصتی است برای رشد، یادگیری و پرورش استعدادها.

بچه‌ها در کنار یادگیری قرآن، کارهای دستی و آموزشی، مهارت‌های اجتماعی هم می‌آموزند و احساس تعلق بیشتری به پایگاه پیدا می‌کنند.او اضافه می‌کند: به مناسبت‌های مختلف، مسابقات ورزشی مثل تنیس روی میز، ایرهاکی و دارت را هم برگزار می‌کنیم؛ اما متأسفانه به دلیل نبود امکانات لازم، نوجوانان از ورزش‌های هیجانی‌تر مثل والیبال، بسکتبال، تکواندو یا کاراته محروم مانده‌اند. دختران و بانوان محله برای شرکت در چنین کلاس‌هایی ناچارند مسافت زیادی را طی کنند تا به مکان‌های ورزشی دیگر برسند و این برای بسیاری از خانواده‌ها ممکن نیست.

مسجد، پایگاه و پناهگاه دختران محله

او به حیاط کوچک مسجد نگاه می‌کند و ادامه می‌دهد: در طول سال، پایگاه ما فقط محل فعالیت‌های فرهنگی نیست. خیلی از دختران محله اینجا را به‌عنوان مکان مطالعه انتخاب کرده‌اند. گاهی هم پایگاه به محلی برای دورهمی‌های ساده و صمیمی آن‌ها تبدیل می‌شود؛ چون در محله هیچ فضای مخصوصی برایشان وجود ندارد. در مناسبت‌های مختلف، جشن‌ها و عزاداری‌ها را هم در همین فضا برگزار می‌کنیم؛ از ولادت‌ها تا ایام فاطمیه، همه در کنار هم، باصفا و دلگرمی.

ترویج اقتصاد مقاومتی با دستان زنان محله

نادی با لبخندی رضایت‌آمیز از یکی از برنامه‌های موفقشان یاد می‌کند: چندسالی است که در مناسبت‌های مختلف، بازارچه اقتصاد مقاومتی را در حیاط امامزاده دوطفلان برگزار می‌کنیم. خانم‌های محله با دستان خود محصولات و صنایع‌دستی‌شان را آماده می‌کنند و در آن بازارچه به فروش می‌رسانند. این کار هم به تقویت روحیه کارآفرینی کمک می‌کند، هم به رونق اقتصادی خانواده‌ها. خیلی از بانوان با همین برنامه‌ها، اعتمادبه‌نفس و انگیزه تازه‌ای برای ادامه مسیر پیداکرده‌اند. نادی با آرامش و یقین می‌گوید: ما با دستان خالی اما بادل‌های پرامید تلاش می‌کنیم. حالا با تمام وجود احساس می‌کنم پایگاه بسیج شهدای دوطفلان فقط یک پایگاه بسیج نیست؛ جایی است که نوجوانان یاد می‌گیرند زندگی را با تلاش و امید بسازند.