به گزارش اصفهان زیبا؛ آنها همهجا هستند؛ در کوچهها و پسکوچهها و خیابانهای اصلی و فرعی یا شاید هم لابهلای خودروهایی که در ترافیک گیر کردهاند و شانه دادهاند به هم و تنگ همدیگر قرار گرفتهاند و بهدنبال راه چارهای برای فرار هستند.
به هر طرف که چشم میاندازی موتورسوارانی را میبینی که فرمان را محکم و سخت بهدست گرفتهاند و در حال ویراژدادن و حرکت از این طرف به آن طرف هستند؛ موتورسوارانی که برخی از آنها برای رفتن شتاب دارند؛ ولی دندان بر جگر نمیگذارند و حوصله رعایت حق تقدم را ندارند.
تعداد موتورسواران در شهر بیشمار است. برخی با همدیگر کورس میگذارند یا برای جلبتوجه حرکات پرخطرشان را لابهلای خودروها به نمایش میگذارند تا جان خود و دیگران را اینگونه به خطر بیندازند.
اگر چشمها را بر آلودگیهای زیستمحیطی موتورسیکلتها و نقش پررنگ آنها ببندیم، نمیتوان از بیاحتیاطیها و آلودگیهای صوتی و حرکات مارپیچ آنها در معابر و خیابانهای اصلی غافل شد؛ به ویژه حالا که تابستان است و دیگر خبری از سرما و باران و برف نیست. برای همین هم خیلی از شهروندان برای تردد روزانه خود ترجیح میدهند از این وسیله نقلیه استفاده کنند.
حکایتی که تازه نیست!
حکایت برخی از موتورسواران و جولان آنها در سطح شهر، حکایت تازهای نیست و حتی جریمهها و بگیروببندها و توقف موتورهایشان هم افاقه نکرده است و نتوانسته جلوی رفتارهای پرخطر آنها را بگیرد.
تا همین سهچهارسال پیش بود که گفته میشد بیش از یکمیلیون موتورسیکلت در استان اصفهان وجود دارد؛ این آمار، اما در سالهای اخیر لابد رشد کرده و تعداد راکبان موتور نیز بیشتر از قبل شده است؛ آنهایی که همیشه و هر موقع که صحبت از تصادفات درونشهری به میان میآید، سروکلهشان پیدا میشود و ردپایشان هویدا.
سهم 60 درصدی موتورسیکلتها در تصادفات
نقش موتورسواران در تصادفات انکارناشدنی است. به گفته سرهنگ محمدرضا محمدی که رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی اصفهان است، سهم موتورسواران در تصادفات در سطح شهر اصفهان حدود 60 درصد بوده است.
او به رسانهها گفته است که موتورسواران شهر اصفهان همیشه حادثهآفرین بودهاند و در دوماه گذشته، سهم ۵۹.۶ درصدی در تصادفات داشتهاند و ۳۱ موتورسوار نیز در سوانح جان باختهاند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۵ درصد افزایش داشته است.
علت اصلی در تصادفات با موتورسیکلت ۳۷.۵ درصد عدم توجه به جلو و ۳۴.۵ درصد عدم رعایت حق تقدم گزارش شده است.
او همچنین از برخوردهای قاطع پلیس با راکبان متخلف هم خبر داده است و گفته که کنترل از طریق دوربینهای ثبت تخلف و ارسال پیامک به مالکان پلاک، برای جلوگیری از ورود موتورسیکلتسواران به بزرگراهها انجام شده است؛ البته برخورد قاطع و بدون اغماض با تخلفات آنها بهصورت محسوس و نامحسوس انجام میشود و توقیف و انتقال موتورسیکلتهای متخلف به پارکینگ نیز صورت میگیرد.
برخورد پلیس با تخلفات حادثهساز موتورسیکلتسواران از قبیل سرعت، سبقت و عبور از چراغ قرمز در دو ماه گذشته ۸۵ درصد افزایش داشته است.
اگرچه او از برخورد و نقرهداغکردن موتورسواران متخلف سخن به میان آورده؛ اما نگفته است که چرا این برخوردها و بگیروببندها تاکنون جواب نداده است و شهروندان هر روز شاهد جولان موتورسواران و رفتارهای پرخطر از سوی آنها هستند!
موتورسواران و ایجاد ناامنی
برخی از موتورسوارها برای شهروندان مزاحمتهایی را هم ایجاد میکنند؛ مزاحمتهایی از جنس آنچه «نرگس»، دختر جوانی که حین رانندگی با آن برخورد کرده و تنش به تنشان خورده است، به آن اشاره میکند.
او میگوید که برخی از موتورسواران، ناامنیهای زیادی را برای شهروندان ایجاد میکنند؛ مثلا اینکه آنها هیچگاه، خودشان را ملزم به رعایت قانون نمیکنند. انگار که هیچ قاعده و قانونی برای رانندگی آنها وجود ندارد و اگر هم وجود دارد، یا آنها به درستی آموزش ندیدهاند یا اینکه اهمیتی به آن نمیدهند. انگار هم مرجعی برای نظارت بر این مسئله وجود ندارد!
نرگس میگوید: «دوربینهایی هم که در خیابانها رفت و آمدها را کنترل میکنند، گویی صرفا زوم شدهاند بر خودروها و کاری به تخلفات موتورسواران ندارند.»
حرکات موتورسواران در خیابانها و لابهلای جمعیت خودروها را نمیشود پیش بینی کرد: «نمیدانم که آنها میخواهند چه رفتاری از خودشان نشان دهند تا اینگونه من بتوانم فرمان خودرو را کنترل کنم و همین باعث دامنزدن به ترافیک میشود.»
موتورسواران قاعده و قانونی برای رانندگی ندارند؛ از گوشه و کنار معابر، از روی پل و خطوط عابر پیاده یا از هر جای دیگری که شده، خودشان را به مقصد میرسانند و ردی بر اعصاب میاندازند: «اعتراض هم که به رانندههای متخلف بکنی، منجر به درگیری و شنیدن حرفهای رکیک از سوی آنها میشود. به نظر میرسد در طراحی خیابانها جایی برای موتورسواران در نظر گرفته نشده است. آنها نه در خیابان و نه در پیادهروها جایی ندارند و به همین خاطر هم به ناچار لابهلای خودروها حرکت میکنند و هم جان خود را به خطر میاندازند و هم اینکه باعث ایجاد مزاحمت برای دیگران میشوند.»
یک سر و هزار سودای موتورسواری
دردسرهای راکبان خودرو کم نیست. راننده دیگری هم میگوید که موتورسواران به هیچ قانونی توجه ندارند: «مثلا در حال قدمزدن در پیادهرو هستی که یکدفعه آنها از بیخ گوشَت رد میشوند و جان افراد بهویژه کودکان و سالمندان را به خطر میاندازند یا اینکه پشت چراغ خطر توقف نمیکنند و خودشان را از لابهلای خودروها از شر ترافیک نجات میدهند. همچنین در بزرگراهها و آزادراهها که موتورسواری ممنوع است، آنها بهراحتی تردد میکنند و کسی هم کارشان ندارد؛ این درحالی است که کنترل خودرو زمانی که موتورسوار فاصله نزدیکی دارد، بسیار سخت است.»
موتورسواران همهجا تردد میکنند و برایشان مهم نیست که «جاده سلامت مخصوص عابران پیاده است! آنها به راحتی آنجا هم رفتوآمد میکنند و امنیت شهروندان را به خطر میاندازند؛ همچنین برخی از آنها پشت ترک موتورهایشان بار میبندند و حفظ تعادلشان را موقع حرکت به خطر میاندازند؛ درحالی که این موضوع هم میتواند به عابران پیاده یا رانندگان خودرو آسیب بزند.»
گله و شکایت از رفتارهای پرخطر راکبان موتورسیکلت کم نیست. راننده میانسالی هم میگوید، برخی از موتورسواران دست به کارهای پر خطری میزنند: «مثلا در ترافیک یا محورهای خارج از شهر که خودروهای سنگین تردد میکنند، تکل میزنند و با همدیگر کورس میگذارند. چندین بار دیدهام که این کار آنها باعث شده خودروهایی که در مجاورت آنها قرار دارند با همدیگر تصادف کنند.»
نتایج تحقیقی تحت عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر تخلفات رانندگی موتورسواران» نشان میدهد انگيزه موتورسواران در پيروی از قوانين، در روابط اجتماعی و قضاوتهای اخلاقی ريشه دارد.