مجال، بی‌رحمانه اندک است…

شاید تصورش هم برای عامه مردم سخت باشد که برخی از پزشکان، این روزها حال و احوال خوبی نداشته و انگیزه خود را برای طبابت از دست داشته باشند.

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
مجال، بی‌رحمانه اندک است…

به گزارش اصفهان زیبا؛ شاید تصورش هم برای عامه مردم سخت باشد که برخی از پزشکان، این روزها حال و احوال خوبی نداشته و انگیزه خود را برای طبابت از دست داشته باشند.

شرایط سختی را از سر گذراندیم؛ دوسه سالی که جامعه پزشکی درگیر کرونا بود و تمام هم‌وغم خود را هم بر این اتفاق گذاشت و در این راه هم تعداد چشمگیری از پزشکان متخصص، جان شیرین خود را به دلیل فعالیت در خط اول درمان از دست دادند و فدای جان‌های دیگر شدند و خیلی‌هایشان هم فشارهای روحی و روانی بسیاری را در این زمان تحمل کردند.

حالا اما شرایط بحرانی و سخت کرونا تمام شده و وضعیت به گونه قبل نیست؛ ولی شرایط زندگی بسیاری از پزشکان هنوز سخت است و خیلی‌هایشان دیگر تاب‌وتوان تحمل این وضعیت را ندارند.

دانشجویان رشته پزشکی عمومی و خیلی از رزیدنت‌ها قصد ماندن ندارند و از همین حالا هم خود را آماده رفتن می‌کنند؛ چرا که معتقدند دستمزدهای ناچیز در قبال نجات جان انسان‌ها و غیرواقعی‌بودن تعرفه‌ها و نادیده‌گرفتن زحماتشان عرصه را برای آن‌ها تنگ و آمال و آرزوهایشان را در نطفه خفه کرده است.

این موضوع را متولیان حوزه درمان و سلامت‌ مدت‌هاست که گوشزد می‌‌کنند و نسبت به آن هشدار می‌دهند؛ به‌طوری‌که اکنون گفته می‌شود برخی از رشته‌ها مثل دستیاری بیهوشی و اطفال و قلب و… دیگر خواهان ندارد و تعداد دانشجویان اندک و انگشت‌شماری به سمت‌وسوی تحصیل در این رشته‌ها سوق می‌یابند.

از سوی دیگر، رزیدنت‌ها نیز از فشارهای روحی و روانی و نداشتن بیمه و دستمزدهای ناچیز در قبال کارهای بزرگ شاکی هستند و می‌گویند که دخلشان به خرجشان نمی‌خورد.

همه این‌ها دست‌به‌دست هم داده است تا پزشکان هم مانند برخی از مشاغل دیگر این روزها از شرایط معشیتی خود شاکی باشند؛ به‌ویژه پزشکان عمومی که بعضی‌‌هایشان برای گذران زندگی، به انجام کارهای زیبایی روی آورده‌اند و در کلینیک‌ها و مراکز زیبایی مشغول به کار هستند.

از سوی دیگر نیز برخی از متخصصان هم مهاجرت کرده یا تصمیم به مهاجرت گرفته‌اند. آمارها نیز حاکی از این است که در چندسال اخیر، مهاجرت پزشکان افزایش یافته است؛ به‌طوری‌که به گفته حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، طی دو سال گذشته ۱۰هزار نفر از جامعه پزشکی کشور مهاجرت کرده‌اند و خیلی از استان‌ها با کمبود شدید پزشک، به‌خصوص کمبود جراح مواجهند و این مشکل می‌تواند کشور را در سال‌های آینده به دردسر بزرگی بیندازد.

موج مهاجرت جامعه پزشکی از کشور ادامه دارد و پزشکان به دلیل مشکلات معیشتی و ناتوانی‌های مالی در پرداخت اجاره مطب، اجاره و خرید مسکن و مسائل دیگر، رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهند. بسیاری از پزشکان، ایران را به مقصد کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ترک می‌کنند تا زندگی و رفاه بهتری را برای خود و خانواده‌هایشان فراهم کنند.

او همچنین گفته است این فضایی که در کشور به وجود آمده و نارضایتی‌ جامعه پزشکی را به دنبال داشته، جای نگرانی دارد؛ مخصوصا اینکه کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا، استرالیا و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به‌سادگی و بدون هیچ‌گونه سختگیری نیروهای خارجی را جذب می‌کنند.

یک‌زمانی کشورهای اروپایی مثل کشورهای اسکاندیناوی یا آلمان شرط می‌گذاشتند که مهاجران حتما باید به زبان کشورشان تسلط داشته باشند یا باید حتما دوره زبان را گذرانده باشند تا برای کار در آن کشور پذیرفته شوند؛  ولی الان خیلی از کشورها روی این موارد سختگیری ندارند و مهاجران می‌توانند بدون داشتن مدرک زبان به آن کشور مهاجرت کنند و بعد از یادگیری زبان، در آن کشور به کار خود ادامه دهند.

به همین دلیل فعالان جامعه پزشکی راحت‌تر می‌توانند برای مهاجرت اقدام کنند. از سوی دیگر، مثلا استان سیستان و بلوچستان با ۳.۵میلیون نفر جمعیت فقط یک جراح قلب و عروق دارد! خیلی از استان‌های کشور این مشکل را دارند. مگر یک جراح قلب و عروق می‌تواند ۲۴ساعته کار کند و بازدهی خوبی هم داشته باشد؟

سیستان و بلوچستان حداقل به چهار جراح قلب و عروق نیاز دارد تا مردم مجبور نشوند برای انجام یک جراحی تا مشهد و کرمان و تهران و شهرهای دیگر بروند که کلی هم هزینه و مشکلات دیگر برای خانواده‌ها به همراه دارد. اما چه باید کرد؟

همه این آمارها و ارقام‌ها و همچنین هشدارها و اخطارها و گلایه‌‌ها حاکی از این است که دیگر مجال دست‌روی‌دست‌گذاشتن و شاهد مهاجرت یا ترک کار پزشکان نیست؛ افراد نخبه‌ای که حضور آن‌ها در جامعه شاید از نان شب‌ هم واجب‌تر باشد و نبودشان اصلا قابل‌تصور نیست.

حالا وقت آن است که وزارت بهداشت آستین‌هایش را بالا بزند و به‌جای حرف‌وحدیث و وعده‌هایی که هیچ‌گاه به تحقق نمی‌رسند، گامی برای تأمین معیشت و کاهش فشارهای روحی و روانی و خستگی‌های ناشی از پزشکان بکند؛ اقداماتی که مؤثر باشد و نه مثل افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی که شاید نتواند مشکل‌گشا باشد و راه به‌جایی ببرد که « مجال، بی‌رحمانه اندک بود و واقعه سخت نامنتظر… .»