به گزارش اصفهان زیبا؛ ایستگاههای مترو اگرچه محل عبور افرادی است که با عجله از ترافیک شهرهای شلوغ فرار میکنند یا میخواهند با کمترین هزینه خود را به مقصد برسانند؛ اما برخی از آنها آنقدر زیبا هستند که پای گردشگران را هم به خود باز میکنند.
بسیاری از معماران، متروهای روسیه را نمادی الهامبخش در معماری ایستگاههای مترو میدانند؛ برای مثال ایستگاهی از مسکو با الهام از معماری نئوکلاسیک طراحی شده که در آن چلچراغها و سقفها، ایستگاه را شبیه تالار بزرگ مهمانی کرده و موزاییکهایش با الهام از سخنرانی معروف استالین در زمان جنگ ساخته شده است.
ایستگاههای روسیه، با ستونهای شیشهای، الهام از عناصر شوروی سابق، استفاده از شیشههای رنگی، مجسمههای سربازان، نویسندگان و ورزشکاران و هزاران عنصر دیگر اغلب شبیه موزههای کوچکی است که گردشگران را به درونش جذب میکند.
غیر از روسیه، کشورهای دیگری نیز روی خلاقیت، آرامش و هویت ایستگاههای خود کار کردهاند، آنها نیز در بهکارگیری نور زیرزمین، استفاده از عناصر هنری و الگوهای گرافیکی، استفاده از صنایعدستی، الهام از دوران قدیمی به شیوه بهروزشده، پیشتاز بودند.
طراحی ایستگاههای مترو در اصفهان بهعنوان شهری تاریخی که همواره پیشتاز معماری ایرانیاسلامی بوده است، اهمیتی دوچندان دارد.
احمدرضا میرمقتدایی، عضو هیئت علمی دانشگاه، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» درخصوص سیمای معماری ایستگاههای متروی اصفهان میگوید: در فضای متروها باید وامدار هویت و اقلیممان باشیم؛ البته این موضوع به دانش، تجربه، آگاهی و حمایت نیز بستگی دارد.
او میافزاید: امروزه رگههایی از سبک معماری ایرانیاسلامی در تمام ایران یافت میشود. اصفهان تا حد زیادی زیر سلطه مکتب صفوی قرار دارد و کلیشههایی از این مکتب بهخصوص در این شهر وجود دارد. در هر فضایی برای طراحی، چه در حوزه معماری و چه حوزه طراحی شهری، باید براساس همان ریشهها و الگوهای صفوی، معاصریت خود را بر جا بگذاریم.
حضور کلیشههای صریح از عصر صفوی در معماری معاصر اصفهان
میرمقتدایی با بیان اینکه لازم نیست حتما صفوی کار کنیم، اسلیمی بگذاریم و نقوش را بهطورمستقیم مورداستفاده قرار دهیم، بیان میکند: اینکه چگونه بتوانیم بهروز از آن استفاده کنیم، مهمترین رکن است و با این رکن به این پرسش که چرا مدام با استفاده از کلیشههای صریح و ساده سعی در معرفی اصفهان داریم، پاسخ خواهیم داد.
میرمقتدایی میگوید: در مواقعی که آگاهی طراحان و مدیران شهری دستبهدست هم داده، چالشها تا حدی برطرف شده است؛ اما جای این آگاهی در مدیریت شهری خالی است؛ چراکه وجود محدودیتهایی دستشان را برای استفاده از معماران و کارشناسان حرفهای باز نمیگذارد.
او شرایط تهدیدآمیز اقتصادی را محدودیت مهمی میداند و اظهار میکند: شرایط اقتصادی نمیتواند هنرمندان حرفهای را پای کار بیاورد و همه مسائل دستبهدست هم داده تا نتوانیم آن چیزی را که باید، برای آیندگان برجا بگذاریم. هنوز نتوانستهایم فضای معاصر درخوری را خلق کنیم که به آن ببالیم؛ درحالیکه دنیا این کار را میکند.
او میافزاید: کشورهای همجوار ایران فضاهای معاصر خود را خلق میکنند. خلق هر فضا برای اصفهان ارزش بینالمللی دارد. باید این سرمایهگذاری را انجام دهیم تا ارتباطات بینالمللی و اجتماعی برای فرزندانمان گسترش یابد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه معتقد است برداشتی سطحی در ایجاد طرحها و فضاها وجود دارد و توضیح میدهد: جامعه هم مشکلی با این برداشت ندارد و از مترو استفاده میکند؛ اما اینکه چگونه فضای کاربردی را با بهترین شرایط و ایدئالترین ذهنیت به مخاطب بدهیم، برای همه دغدغهمندان حرفهای مهم است. این کار نیازمند تیمی حرفهای از مدیریت تا اجراست که باید از جان، زندگی و خانواده خود بگذرند تا این اتفاق بیفتد و این شرایط را برای همه سخت میکند.
بیتوجه به آلودگیهای بصری در ایستگاههای مترو
میرمقتدایی با اشاره به اینکه مترو رابطه غیرمستقیمی با شهر دارد، خاطرنشان میکند: اگرچه در کنار میدان نقشجهان نمیشود برجی چندطبقه داشته باشیم؛ اما میتوانیم در زیر زمین، با حفظ ریشههای سنتی، مدرنتر و بهروزتر برخورد کنیم. در درجه اول مترو باید راهی آسان برای مخاطبانش فراهم کند و جلوی ترافیک بصری را بگیرد. در درجه دوم، جریانهای تزیینی و گرافیک محیطی نیز بهصورت همگن میتواند به این فضا اضافه شود.
او میافزاید: در برخی ایستگاهها، فضا نباید بر ارتباطات تأثیر بگذارد. در ایستگاههایی که آرامش بیشتری دارند، میتوان هنر را دخیل کرد. طراحان و پژوهشگران باید به این مسائل دقت کنند. ما در فضای شهر اصفهان آلودگی بصری داریم که ذهن مخاطب را مشغول میکند. مخاطب خیلی اوقات از شلوغی و ازدحام رنج میبرد؛ بدون آنکه بفهمد و بداند.
میرمقتدایی الگوگیری شهرستانها از پایتخت درخصوص مترو را اشتباه میداند و تصریح میکند: این موضوع که در طراحی ایستگاهها باید رفتار یکسان یا جداگانهای داشته باشیم، نیازمند ایدهای اولیه است که یک تیم حرفهای باید آن را طراحی کند. در این زمینه جای کار هست. آدمهای حرفهای در اصفهان در زمینه صنایعدستی و فنون خاص خود زیادند؛ اما افراد کمی در حوزه رفتار شهری و طراحی محیطی وجود دارند. بعضیاوقات باید از کارشناسان و مطالعات بینالمللی برای فضای ایستگاههای مترو استفاده کرد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه میگوید: قبل از طراحی، باید مطالعه و پژوهش کنیم و چیستی کار را در نظر بگیریم تا بتوانیم مسئله را حل کنیم؛ ولی هنوز صورتمسئله را پیاده نکرده، قصد حل آن را داریم. ایجاد ایستگاههای مترو با ارزشهای بینالمللی و جاذبههای گردشگری در اصفهان جای کار دارد. این موضوع، در بافت تاریخی اصفهان بهخوبی پیاده شده؛ ولی در لایههای دوم شهر، هنوز نه!
خلق هویت در مترو با عناصر معماری
مهدی جلوانی، کارشناس ارشد معماری، نیز در گفتوگو با «اصفهانزیبا» میگوید: در دورهای هستیم که معماری باید بیانگر آن چیزی باشد که با آن زندگی میکنیم و نمیتوانیم فقط الگوی معماری صفوی یا قاجاری را داشته باشیم؛ اگرچه در عصر حاضر معماری خودمان را پیدا نکردهایم و این است که پیوند بین معماری گذشته و امروز ما را گسسته کرده است. در مترو اصفهان هیچ ارتباطی با گذشته تقریبا در هیچکدام از ایستگاهها دیده نشده و صرفا در حد تزیینات بوده است.
او معتقد است باید فضاهای ایستگاه مترو حالوهوا و خاطره متفاوتی را در ذهن افراد ایجاد کند؛ اما ایستگاههای مترو اصفهان هویت ندارد. هویت یک مفهوم پیچیده است. باید فضا در عین کاربردیبودنش، حس تأمل و تفکر را برانگیزد. اگرچه مترو فضایی عبوری است؛ ولی در شهری زندگی میکنیم که پل خواجو هم فضای عبوری است؛ با این حال دهها اتفاق دیگر در این فضا میافتد و پل خواجو را در دنیا یگانه میکند.
مترو؛ عنصری مدرن برای ساخت اصفهان امروز
این مسئله را از روحالله سعادتپور، مدیر فنیمهندسی قطار شهری، نیز پیگیر شدیم.
او در گفتوگو با «اصفهانزیبا» این موضوع را خاطرنشان میکند که معماری دوره صفوی اصفهان و تکرار اشکال دوره صفوی در متروی اصفهان در دستور کار نبوده است: مترو عنصری نو از جنس فضای مدرن است؛ البته باید این را در نظر گرفت که متروی اصفهان در بازهای حدودا بیستساله احداث شده و بر آن تفکرهای متفاوتی حاکم بوده است که از یک جنس نیست.
سعادتپور میافزاید: در متروی اصفهان بهطورکلی بحث تشابه با معماریهای قبلی مطرح نبوده؛ چراکه مترو، یک عنصر مدرن است که شهر امروز اصفهان را میسازد. متروی اصفهان سعی کرده آرام از زیر شهر قدیم عبور کند تا فضا را به هم نریزد.
ردپای معماری قدیم در مترو
سعادتپور با بیان اینکه سعی شده در متروی اصفهان آشفتگی، مجللی و عناصر تکراری معماری حجمی نباشد، میگوید: با این کار حداقل فضای آرامی برای پذیرش معماری گذشته اصفهان در سطح زمین آماده شده؛ اما یکسری عناصر ماهوی را از معماری قدیم اصفهان تا جایی که توانستیم در ایستگاهها استفاده کردیم؛ برای مثال یکی از اصول طراحی قدیم معماری، استفاده از نور و فضاهای طبیعی، حتی در فضاهای زیرزمینی بوده و در اکثر ایستگاههایی که این امکان برایش وجود داشته، از گودال باغچهها برای انتقال نور به زیرزمین استفاده کردیم.
او در خصوص استفاده از هنر در ایستگاههای مترو، میافزاید: در حوزه استفاده از ادبیات هنری، تا جایی که شده سراغ هر هنری نرفتیم؛ حداقل این کار را تا این لحظه انجام دادیم؛ ولی سعی کردیم هنر جزو بطن خود ایستگاه باشد. همانطور که کاشیکاری را از فضای معماری سنتی در دوره صفوی جدا نمیبینیم، هنر را از بطن ایستگاه مترو جدا نمیدانیم. در ایستگاههای مختلف مثل ایستگاه دانشگاه اصفهان آثاری هنری در سکوها و مقیاس بزرگ وجود دارد که با متریال و موضوع ایستگاه سازگار است.
سعادتپور، با بیان اینکه در مترو به هنر و مفاهیم معماری سنتی مثل شفافیت، توجه کردهایم ولی از عناصر شکلی خیلی کم استفاده شده، میگوید: برای مثال در ایستگاه انقلاب، قوس استفاده شده که جای مناسبی بوده است؛ یعنی قوس بهعنوان یک عنصر کاربردی و شکلی ترکیب شده و در ایستگاه انقلاب ساختار درستی دارد و مفهوم سنتی در مقیاس جدید مدرن و متریال مدرن اجرا شده است. شکل، محصول مجموعه اتفاقات اعم از نیاز سازهای و نیاز متریالی است و اگر قوسی قبلا شکل میگرفته به این دلیل بوده که عنصر قوس یک عملکرد سازهای داشته؛ پس اگر قوسی را جایی مثل ایستگاه انقلاب استفاده کردیم، از کارکرد سازهای آن بهره بردهایم.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه ادامه میدهد: گودالباغچهها و پارکباغچهها از همین مصادیقی هستند که مفهوم شفافیت و حضور نور را از معماری سنتی وام گرفتهاند. تقریبا 70درصد ایستگاههای خط یک حداقل اگر گودالباغچه ندارند، نورگیرهایی دارند که نور را تا این عمق میکشاند؛ ولی به لحاظ شکلی اگر مفهوم تطابق با معماری سنتی بهصورت عینیسازی شکلی ترجمه شود، خیلی از این مصداقها در مترو اصفهان نیست؛ چراکه هیئت تصمیمگیری، رجعت عینبهعین به معماری گذشته را نمونههای موفقی نمیدانستند که بخواهیم دوباره آن را تکرار کنیم.
او میگوید: مترو باید فضایی آرام و خنثی باشد که پذیرش آنچه در سطح زمین وجود دارد، میسرتر کند؛ ولی در موضوع هنر، بحث فرق میکند و نبود آثار هنری در سطح ایستگاهها فقط ناشی از کمبود بودجه بوده است. اعتقاد دارم باید کار خوب به سطح مترو بیاید؛ کار خوب هزینه خودش را دارد و وقتی هزینه تأمین شد به مترو میآید.
با این همه، به نظر میرسد توجه به عنصر هنر در ایستگاههای متروی اصفهان، نیازمند توجه و تأمل بیشتر است. انتقال هویت معماری قدیم اصفهان به معماری امروز، تنها با خلاقیت و همفکریهای عمیق ممکن میشود. ایستگاههای متروی اصفهان باید مثل آثار تاریخیاش جهانی شود؛ تا آنجا که آنها را بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری در اصفهان بشناسیم.