به گزارش اصفهان زیبا؛ با گذشت زمان و گذر از جوامع سنتی، با کلانشهرهایی مواجه میشویم که روز به روز بزرگتر از قبل میشوند؛ شهرهایی که ساختارها و نهادهای اجتماعی در آنها گسترش پیدا کرده و خواهناخواه عرصه حضور فعالانه مردم در تصمیمگیریهای دولتی کاهش پیدا میکند.
در چنین شرایطی، مردمی که پای آنها از مشارکت در سیاستها کوتاه شده به «عادتوارگی» دچار میشوند. منظور از عادتوارگی، محدودیتی است که افراد در خلاقیت و کنشگری اجتماعیشان با آن مواجه میشوند و درصورتی که ادامه پیدا کند، رشد شهروندی جامعه با اخلال روبهرو میشود.
با درنظرگرفتن چنین فرآیندی، برخی از جامعهشناسان اظهار میکنند درصورتی که شهرها خواستار پیشرفت در قرن بیستویکم هستند باید «رویدادمدار» شوند تا به این صورت به رقابتی روبهرشد سوق پیدا کنند.
آنها معتقدند در عصر ظهور فناوریهای جدید همچون هوش مصنوعی، رویدادهای فرهنگی و هنری بهعنوان وسیلهای برای بقای کنشگری شهروندی محسوب شده و پیامدهای مختلف اقتصادی و فرهنگی را شامل میشوند؛ از جمله ارتقای فرهنگ و هویت ملی، ترویج هنر، ارتقای سطح تفکر و دیدگاه شهروندان، همچنین ایجاد فضایی مناسب برای تفریح و سرگرمی، ایجاد فرصتهای شغلی و توسعه عمل اقتصادی.
این رویدادهای فرهنگی و هنری بهخاطر ماهیت مکانمندبودنشان باعث افزایش تعاملات اجتماعی و افزایش احساس تعلق به جامعه نیز شده و به این طریق زمینهساز افزایش امید و نشاط اجتماعی شهروندان خواهند بود؛ دستاوردهایی که در صورت توجه به سه شاخص لازم در برگزاری رویدادهای فرهنگی از جمله جشنوارههای فیلم، تئاتر و موسیقی، محقق خواهد شد.
1. درونزابودن رویدادها: درونزایی در رخدادها به معنای مشارکت فعال مخاطبان برنامه در برپایی آن است که به عنوان اصلیترین رکن هر رویدادی شناخته میشود. زمانی که مردم آن اثر و برنامه را از خودشان ندانند و در برپایی و اجرای آن نقشی نداشته باشند، احساس تعلقی نسبت به آن نخواهند داشت.
2. تناسب با باورها و اصالتهای جامعه: هر رخدادی درصورتی میتواند مشارکت مخاطبان را بهدنبال داشته باشد که با فرهنگ آن جامعه متناسب باشد.
3. جریانی دائمی: رویدادهایی که بهطورموقت شکل میگیرند، بهطبع تأثیرگذاری محدودی هم خواهند داشت و با هویت فرهنگی مردم عجین نمیشوند؛ به همینخاطر رویدادهای فرهنگی درطول سالیان در مکانی ثابت برگزار شده و همچون جشنوارههای فیلم در جهان، اغلب با نام شهرها شناخته میشوند.
رویدادهای فرهنگی در اصفهان
یکی از رویدادهای فرهنگی و هنری که در چهاردهه گذشته شکل گرفته، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان است که 23 دوره آن تاکنون در اصفهان برگزار شده است؛ شهری با قدمتی بیش از 2500 سال که بهعنوان پایتخت فرهنگ و هنر تمدن ایرانیاسلامی شناخته میشود و از قدیمالایام با سبک زندگی متمدنانه شهروندانش و سیاستورزیهای خردمندانه فرزانگانش شهرتی جهانی یافته است.
اصفهان که هویت فرهنگی و تاریخیاش همواره پیشران جریانسازیهای هنری و فرهنگی تاریخ جهان بوده، امسال نیز میزبانی جشنواره را به عهده گرفته است؛ جشنوارهای بینالمللی که در دهه 70 با توجه به سابقه ویژه تاریخی اصفهان برای نخستینبار در این شهر برگزار میشود و از آن سال تاکنون، همانطور که بخشی از اعتبار خود را وامدار اصفهان بوده، در عرصه جهانی بر اعتبار و افتخار این شهر نیز افزوده است.
البته همانطور که مجتبی شاهمرادی، یکی از فعالان فرهنگی اصفهان بیان میکند، نباید انتظار داشته باشیم که تأثیر چنین رویدادهایی بهطورمستقیم و کوتاهمدت قابل مشاهده باشد؛ اما بهطورقطع برگزاری رویدادهای فرهنگی، آن هم در سطح بینالمللی، نشانی بر پیراهن پرنشان اصفهان اضافه خواهد کرد.
دستاوردهای جشنواره فیلم کودک
میزبانی جشنواره فیلم کودک همچون سایر رویدادهای فرهنگی میتواند از جنبههای مختلفی از جمله اقتصادی، گردشگری، ملی، فرهنگی و اجتماعی موردبررسی قرار گیرد. در ادوار گذشته همواره اصفهان بهعنوان مقصدی برای گردشگران سراسر دنیا محسوب میشده و خیل کثیری از علاقهمندان به آثار تاریخی، باستانی و هنری را به سمت خود جلب کرده است.
با وجود این برگزاری رویدادهای مختلف از جمله جشنوارههای علمی، فرهنگی، معنوی و صنعتی، به این امر کمک کرده و در ارتباط با جشنواره فیلم کودک نیز با نگاهی اقتصادی و سطحیگرایانه میتوان گفت که کمترین دستاورد آن برای اصفهان جذب سیاحان داخلی و خارجی و رونق بازار گردشگری اصفهان بوده است.
از سویی دیگر، جشنواره با رونق فرهنگی و هنری که به همراه دارد، همچون خونی زیر پوست شهر، نشاط و شعف تازهای را به شهروندان تزریق میکند. خیابانهایی که رنگ و بوی حضور کودک و نوجوان به خود میگیرد و برنامههای مختلف خیابانی که حال و هوای شهر را دگرگون میکند.
همچنین در بخش بینالمللی جشنواره شاهد حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف هستیم که این امر باعث تعاملهای سیاسی و فرهنگی بین کشورها شده و درصورت استفاده از ظرفیت فرهنگی اصفهان، میتوان به نتایج دیپلماتیک آن همچون خواهرخواندگیهای بین شهرها در بلندمدت امیدوار بود.
اما آنچه بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای جشنواره فیلم کودک و نوجوان شناخته میشود، توسعه فیلمسازی در عرصه مدنظر است. صنعت سینما، صنعتی با حاشیه سود مناسب، بدون آلودگی و مصرف صفر آب است؛ مسئلهای که باتوجه به وضعیت جفرافیایی اصفهان و هویت فرهنگی و تاریخی این شهر، متغیر مهمی شناخته میشود که با این حساب جشنواره ویترینی است برای هنرمندان اصفهانی تا تواناییهای خودشان را در آن به نمایش بگذارند و از این فرصت برای پرورش استعدادهای جوانان در سطح بینالمللی استفاده شود.
همانطور که علیرضا تابش، دبیر سیوچهارمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان معتقد است: «جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان نیروی انسانی توانمند و ارزشمندی را تربیت کرد و نسلی از خبرنگاران، عکاسان، تولیدکنندگان آثار هنری و سینماگران همراه با این جشنواره رشد کردند و تربیت شدند»؛ جشنوارهای که اگرچه تنها رویداد بینالمللی و ملی است که در اختیار شهرداری اصفهان است و با توجه به موارد ذکرشده میتواند فرصت بسیار مناسبی برای افزایش اعتبار شهر باشد؛ اما به دلایلی همچون فقدان ثبات در تصمیمگیری، نبود حمایتهای لازم و تغییرات گفتمانی، آنچنان که انتظار میرود، بازدهی ندارد.
یکی از ابتداییترین مشکلاتی که هرساله گریبان جشنواره فیلم کودک را میگیرد، فقدان مکانی واحد برای برگزاری آن است. با اینکه در 34 دوره گذشته، 23 دوره جشنواره در شهر اصفهان برگزار شده است؛ اما هنوز هم کشمکشها برای میزبانی جایگاه و مکان آن ادامه دارد؛ درحالی که این امری مرسوم در سراسر دنیاست که جشنوارههای مختلف با ویژگیهای فرهنگی بومی شهرها گره میخورند و اصلا به نام همان شهر شناخته میشوند؛ مسئلهای که سبب اصلی آن نبود سیاستگذاریهای واحد در عرصه حکمرانی است.
به جای اینکه یکسری اهداف و راهبردهای ثابت برای چنین جشنوارهای درنظر گرفته شود، سرنوشت آن به انتصاب و تغییرات مدیریتی وابسته است و آن هم انتصاباتی که معمولا دقیقه نودی صورت میگیرد؛ زمانی که دیگری برنامهریزی برای چنین جشنوارهای سخت ممکن میشود. همانطور که به گفته مسئولان اجرایی دوره سیوپنجم، تنها شش هفته زمان برای برنامهریزی جشنواره در اختیار داشتهاند!
کمبود زیرساختهای لازم برای تولید فیلم کودک نیز از دیگر انتقاداتی است که فیلمسازان نسبت به جشنواره بیان میکنند؛ مسئلهای که تنها به معنای اقتصادی آن محدود نمیشود و نیازمند ریلگذاریهایی است تا راه را برای مشارکت هرچهبیشتر فیلمسازان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر هموار کند؛ موضوعی که درسالهای اخیر موردتوجه قرار گرفته و ثمره آن تأسیس صندوق توسعه فیلمهای کودک و نوجوان (پروانه) است.
پروانه بهعنوان یک صندوق سرمایهگذاری شکل گرفته تا شرکای آن، بنیاد سینمایی فارابی، شهرداری و دیگر مجموعهها بتوانند در راستای تولید فیلمهای کودکان و نوجوانان حمایت و سرمایهگذاری کنند؛ همچنین المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوان آماتور نیز درصورتی که با سیاستهای واحدی مسیر خود را درجایگاهی واحد ادامه دهد، میتواند مجموعه جامعه نخبگان فیلمسازی را پدیدآورد که نتایج آن در بلندمدت قابل مشاهده خواهد بود.
مسئله دیگر حفظ و ثبات در پیگیری گفتمان است. بهطورمعمول هر رویداد و برنامهای، از جمله جشنواره فیلم کودک، در ابتدای شکلگیری خود جامعهای را بهعنوان مخاطب هدف خود درنظر گرفته و سپس گفتمان و اصول ثابتی نیز در این راستا تعریف میشود.
از سویی، شکی نیست جشنواره فیلم کودک و نوجوان که با نام کودک و نوجوان گره خورده است، مخاطبان اصلی آن کودکان هستند. داوری و برگزاری المپیادهای فیلمسازی کودک و نوجوان نیز مزیدی بر نشاندادن هویت واقعی مخاطبان این جشنواره است.
با وجود این، فقدان چنین گفتمانی در کشمکشهای هرساله منتقدان به چشم میخورد و برخی هدف اصلی برگزاری جشنواره را رشد صنعت فیلمسازی و عرصهای برای رقبت فیلمسازان میدانند.
اگرچه بهنظر میرسد اگر رقابتی هم در این زمینه صورت میگیرد در راستای جذب بیشتر مخاطب، یعنی کودک و نوجوان است؛ همانطور که شاهمرادی در ارتباط با این مسئله میگوید: «یکی از مشکلات ما در ارتباط با جشنواره فیلم کودک، فهم نادرست از مخاطب جشنواره است و به همین خاطر عدهای هرساله بهدنبال منفعت کودکان از جشنوارهاند؛ درحالی که مخاطب اصلی این رویداد بینالمللی فیلمسازان و سینماگرانی هستند که در این حوزه فعالیت میکنند. اینکه در کنار بهرهمندی فیلمسازان، کودکان نیز از ارزشافزوده این رویدادها استفاده میکنند، هنر ماست.»
آنچه بیان شد، گزارشی مختصر از وضعیت فعلی جشنواره فیلم کودک بهعنوان تنها رویداد متمرکز در شهر اصفهان است؛ جشنوارهای که امیدها را برای نزدیکشدن به قطب فرهنگی کودک و نوجوان و توسعه فیلم کودک و نوجوان به عنوان عفیفترین و نجیبترین ژانر سینمایی کشور، در دامنش میپروراند.