به گزارش اصفهان زیبا؛ فرهنگها هنرمندان را تربیت میکنند و همان هنرمندان، به فرهنگها جهت میدهند. درباره فلسطین نیز، همواره همین اصل وجود داشته است. هنرمندان فلسطینی با آرمان آزادی قدس رشد میکنند و خود خالق آثاری میشوند که چشم جهانیان را خیره میسازد.
یکی از این هنرمندان که چند روزی است خبر شهادتش جامعه جهانی را متأثر ساخته، هبه زقوت است.
شهادت هبه زقوت و فرزندانش در پی بمباران وحشیانه مناطق مسکونی که توسط رژیم غاصب صهیونیستی رخ داد، موجی از اظهار تأسف و همدردی را از سوی مخاطبان فضای مجازی بههمراه داشت.
هبه زقوت حدود شانزده سال پیش مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه الاقصی دریافت کرد. او مادر چهار پسر و نقاشی چیرهدست و معلمی دلسوز بود. هبه در صفحه مجازی خود، تصاویر چشمنوازی از نقاشیهایش را به اشتراک میگذاشت که حدود هجدههزار نفر آنها را دنبال میکردند.
او سه هفته قبل از شهادتش، با نوشتن نامهای به یکی از نمایشگاهدارهای غزه، از او خواسته بود آثارش را در معرض تماشای عموم قرار دهد… .
مهمترین عناصر بهکاررفته در نقاشیهای هبه، نماد قدس و بانوی فلسطینی است. او در بسیاری از نقاشیهایش، قدس را با رنگی طلایی به تصویر کشیده و با نشانهایی همچون چراغهای رنگی، آتشبازی، گلهای بهاری، درختان سبزرنگ، خانههایی پرشمار با معماری عربی و سنگفرشهایی آجریرنگ، بهنوعی حالوهوای روز آزادی را به مخاطب القا میکند.
نکتهای جالب در یکی از نقاشیهای هبه زقوت، طرحی از نمای مسجدالاقصی است که در پشت آن، تصویری از سقف خانهها، بام مساجدی دیگر و دو کلیسا دیده میشود؛ درواقع او حتی جامعه مسیحی ساکن در کنار مسلمانان فلسطین را نیز، در چشمانداز خود از روز رهایی به تصویر میکشد.
هبه در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «من هنر را یک ابزار میبینم؛ برای رساندن پیام به جهانیان… .»
یکی دیگر از عناصر بهکاررفته در آثار این بانوی شهید، نشان «پرنده سفید» و «قفس» است. هبه در بسیاری از آثار خود پرنده سفیدی را در موقعیتهای گوناگون کشیده است که میتواند مفهوم آزادی و رهایی مردم فلسطین باشد؛ برای مثال، گاهی این پرنده درون قفس است، گاهی در فکر یک کودک، مشغول پرواز است و در یکی از نقاشیها نیز، این پرنده سفید در دستان یک دختر فلسطینی قرار دارد.
او در این نقاشی دختری را به تصویر میکشد که با موها و لباسی سیاهرنگ، پرندهای سفید را با دستانی خونین در آغوش کشیده است. چیزی که زیبایی این اثر را دوچندان میسازد، طراحی اجزای چهره و خصوصا چشمان دختر است.
او چشمان دختر سیاهپوش را طوری هنرمندانه به تصویر کشیده است که هر مخاطبی میتواند مفهوم «امید پس از غم» را از آن برداشت کند. شاید مقصود هبه از این نقاشی، رساندن این پیام است که راه آزادی قدس در دستان زنان شجاع و دختران امیدوار فلسطینی خواهد بود… .
یکی دیگر از نکتههایی که آثار هبه زقوت را خاصتر از سایر نقاشیها با محوریت فلسطین اشغالی کرده، الهامگرفتن از بافت شهری فلسطین قدیم است. او با هنرمندی، خانههای گلی پرشماری را کنار یکدیگر به نمایش میگذارد که هرکدام ازنظر رنگ، اندازه، طرح پنجرهها و… با دیگری متفاوت است.
بررسی عمیقتر نقاشیها نشان میدهد هبه در آثار خود، بهدنبال یک انسان امیدوار و درعینحال واقعبین است. او هم پیامآور شادی و جشن میشود و هم از سوگ و داغ دل مردم خود پرده برمیدارد؛ درواقع هبه نمونه بارز یک هنرمند مردمی بهشمار میرود که هنرش را برای سرزمین و قلب هموطنانش خلق کرده است.
او در کنار نقاشیهایش، با یادداشتها و جملههای کوتاه خود، همواره در جایگاه مبارزه با صهیونیست و مدافع حقوق کودکان و زنان مظلوم غزه قرار داشت.
هبه چند روز پیش در صفحه مجازی خود، درواکنش به نسلکشی وحشتناک اسرائیلیها اینگونه مینویسد: «خدایا، دلهای غمگین فراق را به تو میسپاریم. خدایا، دلهای شکسته ما را شفا بده و ما را بر قضا و قدر خودت شکیبا کن. پروردگارا، همراه ما باش؛ ما را قوی کن و بر صبرمان بیفزا و به ما پاداش صبر بده. خدایا، دلهای ما را در پیوند با خودت قرار بده؛ چراکه هیچ نیرو و تکیهگاهی جز تو نیست.»
شهادت مظلومانه هبه زقوت در 13 اکتبر، توجه هنرمندان و علاقهمندان به حوزه نقاشی را به آثار درخشان این بانوی هنرمند جلب کرده است.
یکی از مخاطبان ایرانی او در فضای مجازی، پس از شنیدن خبر شهادت هبه و پسرانش در بمباران غزه نوشت: «پروازت مبارک دختر فلسطین!»
یک شهروند آمریکایی نیز در واکنش به این خبر دردناک جملهای با این مضمون منتشر کرد: «همراه پسرت در بهشت آرام گرفتی… .»
هبه چندین سال در مدارس گوناگون مشغول تدریس کودکان فلسطینی بود. شاید روحیه پویا و سرزنده او نیز بیارتباط با این موضوع نبوده است. نقاشی «محله شیخجراح» گواه این ذوق و نشاط درونی اوست.
او ترکیبی از رنگهای شاد همچون بنفش، زرد و سبز را در کنار رنگهای آبی، سفید و صورتی آورده و خانههایی متراکم را همراه با نشانهایی از مسجد و کلیسا طراحی کرده است. همین ترکیب رنگی و فرهنگی را میتوان در نقاشی «قدس در شب» نیز مشاهده کرد؛ با این تفاوت که مسجدالاقصی را با گنبدی طلاییرنگ در مرکز این تابلو قرار داده است.
هبه یکی از صدها هنرمندی است که در طول تاریخ، توسط رژیم اشغالگر قدس به شهادت میرسد. صهیونیستها پیشازاین، رماه الحسینی نقاش، ناجی علی کارتونیست و غسان کفانی نویسنده را به شهادت رسانده بودند؛ باوجوداین، باید گفت ذات هنر هرگز اجازه نابودی ندارد! حتی اگر با گلوله و بمب قصد جان آن را بکنند… .
بدون شک آثار هبه و هنرمندانی چون او، زمینهساز ظهور هنرمندان پرشماری خواهد شد که رنگ را در خدمت فرهنگ میآورند؛ چیزی که در تمامی آثار هبه کاملا مشهود است.
او هنر را ابزاری میدانست که باید به کمک آن، آرمان و هویت وطنش را با آن بیان کند. هبه زقوت نمونه حقیقی یک انسان، مادر، زن، نقاش و معلم دلسوز بود که با کمک رنگهای جادویی خود، پیام مهمی را به گوش جهانیان رساند.
هبه تصویری از «جشن آزادی قدس» را روی بوم نقاشیاش خلق کرد که با یاری خدا، روزی «قابی» برای «عکاسان» فلسطینی خواهد شد…!
نگاهی حرفهای به نقاشیهای هبه
حمیدرضا مساحی، استاد برجسته نقاشی کشور، در گفتوگو با خبرنگار روزنامه اصفهانزیبا، درباره مفاهیم نهفته در آثار هبه زقوت، هنرمند فلسطینی که در تاریخ 13 اکتبر 2023 از سوی صهیونیستها به شهادت رسید، نکتههایی را بیان میکند.
قرارگیری قدس در اوج و پست و فرومایهبودن مابقی خانهها در مقایسه با مقام و منزلت مسجدالاقصی قابلتوجه است؛ همچنین درب سیاهرنگ پایین تصویر به فضای داخل قلعه اشاره دارد.
این قاب شامل بهتصویرکشیدن پرواز پرندگانی است که با خون خود و با کمک خداوند، سرانجام این شهر مرده را خواهند شست و پاک خواهند کرد.
تصویر به محاصره مسجدالاقصی اشاره دارد؛ دیوارهایی که مانند قلعه دورتادور فضای مسجد و اطراف آن را احاطه کردهاند و خبر از آشفتگی، رنج و دردی میدهند که دیوارهای پایین تصویر دارند… .
این اثر بهنوعی پیشبینی سرنوشت بیتالمقدس با اشاره به داستان کشتی حضرت نوح و سیل در قرآن کریم و نابودی کافران و ظلم همراه با آسمانی سراسر جشن و شادی است. این تصویر دقیقا نتیجه نقاشی قبلی است.
این قاب درواقع پیشبینی امروز و وقایعی است که در غزه میگذرد. لالههای قرمز نیز اشاره به شهدای آنسوی دیوار قلعه دارد… .
این زن نماد خود نقاش است که در آرزوی مسجدالاقصی است؛ جایی که از دریچه نگاه فعلی او، بسیاری برای رسیدن به آن، پرنده شدند و پرواز کردند و به خون خود غلتیدند؛ همچنین همسانبودن رنگ لباس او با کاکتوس، نشان از خشکی و فرسودهشدن روح او در این مدت انتظار دارد.