به گزارش اصفهان زیبا؛ حملات هوایی و زمینی وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم فلسطین همزمان با قطع آب و برق و مسدود کردن ورود غذا و دارو به غزه، همچنان ادامه دارد و روزبهروز چهره واقعی اسرائیل برای جهانیان به نمایش گذاشته میشود؛ شرایطی که هر انسانی را به هر نحوی وادار به حمایت از مردم مظلوم فلسطین و اعتراض علیه این رژیم کودککش کرده است.
حتی شهرکنشینان صهیونیست در چندین شهرک صهیونیستی دست به تظاهرات علیه نتانیاهو زدند و خواستار آزادی اسرای صهیونیست و برکناری نتانیاهو شدند.
در این میان نیز مقامات عالیرتبه کشورها به پوچی این رژیم اذعان کردند و به دنبال همبستگی بیشتر با کشورهای همسایه همپیمان خود علیه اسرائیل هستند؛ آنطور که رئیسجمهور کشورمان روز شنبه در گفتوگوی تلفنی با امیر قطر، درباره راهکارهای عملی حمایت جهانیان بهویژه کشورهای اسلامی از ملت مظلوم فلسطین رایزنی کرد و در این گفتوگو به حمایتهای کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا از رژیم صهیونیستی برای انجام جنایات علیه مردم غزه اشاره کرد.
همچنین وزیر امور خارجه ایران طی مصاحبه با بلومبرگ در دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل گفته است «جبهههای جدیدی علیه آمریکا گشوده خواهد شد و جهان باید همزمان از آزادی ۶۰۰۰ فلسطینی اسیر در زندانهای رژیم اسرائیل حمایت کند».
حسین امیرعبداللهیان، همچنین در دیدار روز شنبه خود با دبیر کل سازمان ملل نیز بیان داشت که «ایران از هرگونه راهحل سیاسی که موجب توقف فوری جنایت علیه بشریت و نسلکشی در غزه، ارسال کمکهای مستمر انساندوستانه و مقابله با کوچ اجباری مردم غزه است حمایت میکند.»
با توجه به شرایط کنونی وضعیت فلسطین و اسرائیل و حملات دوجانبه شکل گرفته، در خصوص آینده و جایگاه رژیم صهیونیستی گفتوگویی با اعظم ملایی، محقق و پژوهشگر روابط بینالملل انجام دادیم تا تحلیلی واقعبینانه از اوضاع خاورمیانه را به مخاطبان عرضه داریم.
حربه اسرائیل برای جلبتوجه و کمک کشورهای غربی چیست؟
ازنظر تاریخی در بیش از 70 سالی که از عمر اسرائیل میگذرد، یکی از حربههای جدی این رژیم برای حفظ موجودیت خود و جذب کمکها و حمایتهای بینالمللی، «مظلومنمایی» و ایفای نقش «قربانی مظلوم» بوده است.
با کمک این حربه و بهطور خاص از طریق بزرگنمایی و پروبال دادن به هولوکاست در رسانهها و صنعت سینما، این رژیم موفق شده در طی سالیان گذشته حمایت قدرتهای بزرگ جهانی بهویژه آمریکا و کشورهای اروپایی را جلب کرده و مخالفان و دشمنان خود را بهعنوان تروریستهایی خشونتطلب و دارای رویکرد غیرانسانی معرفی کند.
در ابتدای شروع عملیات طوفان الاقصی نیز اسرائیل از همین حربه بهره گرفت و با استناد به تعداد بالای کشتهها و اسرای خود، به سمت سیاست مظلومنمایی و جلب حمایتهای بینالمللی حرکت کرد و تلاش کرد با استفاده از این فرصت، اهداف دیرینه خود در غزه را که نابودی حماس و تنبیه دستهجمعی مردم این منطقه بهواسطه رأی دادن به حماس همدست و همفکر آنها محسوب میشوند، تحقق ببخشد.
در حال حاضر نگاه افکار عمومی به اسرائیل با توجه به اتفاقات اخیر در نوار غزه و کشتارهای پیاپی مردم این منطقه چه تغییری کرده است؟
با گذشت بیش از دو هفته از حملات پیدرپی اسرائیل به مناطق مسکونی غزه و بهویژه بیمارستان معمدانی که به شهادت صدها فلسطینی بهویژه زنان و کودکان و افراد بیمار منجر شد، بهتدریج تصویر رنگ و لعاب دادهشده رژیم صهیونیستی فروریخت و ماهیت ضد دموکراتیک، ضد بشری و ناقض حقوق جنگ این رژیم بر همگان فاش شد.
درنتیجه حداقل در یک هفته اخیر جایگاه بینالمللی اسرائیل در افکار عمومی جهانی بهشدت تنزل کرده و تقریبا هرروز شاهد برگزاری تظاهرات مردمی در کشورهای مختلف علیه اقدامات ضد بشری این رژیم هستیم؛ مسئلهای که دولتمردان غربی را نیز در محذوریت قرار داده و حمایت بیچونوچرا از اسرائیل را برای آنها پرهزینه ساخته است.
نکته دیگر در رابطه با جایگاه اسرائیل در عرصه بینالمللی به ضعف و شکست مفتضحانه اطلاعاتینظامی این رژیم در مواجهه با گروه حماس برمیگردد؛ درحالیکه مقامات اسرائیلی تا پیش از این حمله مدعی بودند یکی از قویترین سیستمهای کنترل امنیتیاطلاعاتی در جهان را دارند و میتوانند کوچکترین تحرکی در هر جای منطقه را رصد کرده و به آن پاسخ متناسب بدهند و همچنین سیستم گنبد آهنین، سرزمین و شهروندان آنها را از هر تهدید و حملهای حفظ خواهد کرد، غافلگیرشدن آنها توسط یک گروه شبهنظامی و متحمل شدن تلفات و اسرای بسیار، تصویر یک ببر کاغذی را از این رژیم در اذهان عمومی جهانی به نمایش گذاشت و هیمنه و ابهت ساختگی آنها را از بین برد.
آخرین نکته در رابطه با جایگاه اسرائیل بعد از جنگ غزه نیز به موقعیت این رژیم در پیمان ابراهیم برمیگردد.
تا قبل از آغاز جنگ غزه، اسرائیل چهره یک دولت صلحطلب و اهل مدارا و همزیستی مسالمتآمیز را از خود به نمایش میگذاشت که قصد دارد دشمنیها و خصومتهای دیرینه را با کشورهای عربی کنار بگذارد و از طریق دیپلماسی و مفاهمه، مشکلات فیمابین با آنها را حلوفصل کند.
هرچند این رژیم در همان زمان نیز حاضر نشده بود حقوق فلسطینیان برای برخورداری از کشور مستقل را به رسمیت بشناسد و روند شهرکسازی در اراضی اشغالی را متوقف کند، اما عربستان سعودی خوشبینانه یا متظاهرانه وانمود میکرد پذیرش این موارد از سوی اسرائیل امکانپذیر و صلح بین کشورهای عربی و اسرائیل دستیافتنی و نزدیک است.
بااینوجود پس از آغاز طوفان الاقصی، اصرار و افراط اسرائیل در بمباران کور مناطق مختلف در غزه و حتی اذعان برخی مقامات این رژیم به اینکه کودکان فلسطینی هم تروریستهای آینده هستند و باید کشته شوند، افکار عمومی جهان عرب را علیه این رژیم تحریک کرده و با آشکار ساختن ماهیت واقعی رژیم اسرائیل و کاهش مشروعیت و مقبولیت بینالمللی آن، تمایل کشورهای عربی برای پیشبرد فرایند آشتی سیاسی با این رژیم را کاهش داده است.
بنابراین با لحاظ کردن مجموعه شرایط فوق باید گفت اسرائیل در مقطع کنونی از وضعیت مناسبی در عرصه بینالمللی برخوردار نیست و هر چه زمان میگذرد و تعداد شهدای فلسطینی بالاتر میرود، افکار عمومی منطقه و جهان بیشتر علیه این رژیم برانگیخته میشود.
به اعتقاد شما عملکرد کشورهای جهان و جامعه بینالملل در راستای کمک به آتشبس و پایان دادن به کودککشی در غزه در چه مسیر مؤثری باید طی شود؟
واقعیت این است که کشورهای مختلف حربههای گوناگونی برای پایان دادن به این وضعیت دارند که اگر بخواهند میتوانند از آنها استفاده کنند.
در یکسو قدرتهای بزرگ جهانی قرار دارند که بهواسطه عضویت در شورای امنیت سازمان ملل از این امکان برخوردارند که با صدور قطعنامهای در شورای امنیت ذیل فصل هفت منشور ملل متحد (اصول ۳۹ تا 42) (که میتواند موجب تحریم اقتصادی یا حمله نظامی قدرتهای جهانی علیه کشور متخلف شود) خواستار آتشبس و پایان جنگ بین اسرائیل و نوار غزه شوند.
این سناریو تاکنون اجرایی نشده و به نظر میرسد به دلیل لابی قدرتمند یهودی در کشورهای غربی و البته اختلافنظر اعضای شورای امنیت درباره چگونگی پایان این جنگ، پسازاین هم توسط قدرتهای جهانی دنبال نخواهد شد. کما اینکه آمریکا در روزهای گذشته، قطعنامههای پیشنهادی به شورای امنیت از سوی برزیل، روسیه و امارات که خواستار توقف درگیریها برای ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه بودند را وتو کرد.
کشورهای عربی و اسلامی از چه ابزاری در برابر اقدامات ضد بشری اسرائیل و نسلکشی آن میتوانند استفاده کنند؟
اتحاد و یکپارچگی کشورهای عربی و اسلامی میتواند سدی بزرگ در برابر اقدامات ضد بشری اسرائیل در غزه ایجاد کند و با تهدید این رژیم به قطع روابط و انزوا، آن را وادار به خویشتنداری و رعایت حقوق اساسی مردم غزه کند.
ضمن اینکه این کشورها از حربه «نفت و گاز» نیز برخوردارند و میتوانند همچون سال 1973، با تهدید اسرائیل و قدرتهای جهانی به تحریم و قطع صادرات انرژی، این رژیم و همپیمانانش را به موافقت با آتشبس، رعایت حقوق ملت فلسطین و موافقت با شکلگیری کشور مستقل فلسطینی وادار کنند.
بااینوجود نشست اخیر قاهره که در غیاب ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر برگزار شد، نشان داد این سناریو نیز به دلیل اختلافات گسترده بین کشورهای عربی و اسلامی و تبعیت آنها از منافع شخصی خودخواهانه و عدم رضایت به همراهی با اقدامات دستهجمعی، امکان وقوع چندانی ندارد.
از تأثیر ویژه محور مقاومت در روند جنگ غزه و عملکرد اثرگذار آن در آتشبس بگویید.
محور مقاومت به رهبری ایران و با حمایت حزبالله لبنان، حشد الشعبی عراق، حوثیهای یمن و دولت سوریه نیز بازیگران اثرگذار دیگری هستند که میتوانند به شکلگیری آتشبس بین صهیونیستها و حماس کمک کنند؛ اما اولویت اعضای این محور نیز این است که کشورهایشان درگیر یک جنگ فرسایشی و منطقهای گسترده نشوند و حتیالامکان از طریق موازنهسازی و بالابردن هزینههای جنگ برای اسرائیل، به اهداف خود دست یابند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد در آینده نزدیک شاهد آتشبس فوری و پایان این جنگ نخواهیم بود تا رایزنیها، بدهبستانها و معاملات پشت پرده طرفین با وساطت و حمایت قدرتهای حامی هر یک از آنها به نتیجه برسد و حماس و اسرائیل را به سمت پایان درگیریها هدایت کند.
به تصور شما در پس عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه، چه تحولاتی را در منطقه خاورمیانه شاهد خواهیم بود؟
برخلاف آنچه طرفین در رابطه با تداوم جنگ تا نابودی کامل طرف مقابل بیان میکنند، به نظر میرسد در کوتاهمدت شاهد حذف هیچیک از دو بازیگر حماس و اسرائیل از نقشه خاورمیانه نخواهیم بود و تلفات و ویرانیهای بالای جنگ سبب میشود تا هر دو طرف به سمت یک صلح موقت حرکت کنند.
اما اینکه در میانمدت و بلندمدت چه تحولاتی در منطقه رخ خواهد داد، بیش از هر چیز وابسته به انسجام داخلی گروههای فلسطینی و البته رویکرد کشورهای قدرتمند عربی و اسلامی است.
چنانکه این جنگ سبب اتحاد مجدد گروههای مختلف فلسطینی شامل جهاد اسلامی، حماس، جنبش فتح و … شود و آنها را در یک جبهه واحد در مقابل اسرائیل قرار دهد و از سوی دیگر کشورهای متنفذی همچون مصر، عربستان، قطر و امارات در کنار ایران و ترکیه به حمایت یکدست از آرمان فلسطین پردازند و بهصورت متحد و یکصدا خواهان تعیین وضعیت ملت فلسطین، خروج اسرائیل از اراضی اشغالی و شکلگیری کشور مستقل فلسطین شوند؛ در این صورت تحولی چشمگیر در نقشه و ژئوپلیتیک منطقه رخ خواهد داد.
امکان تحقق این شرایط و چشمانداز در مقطع کنونی چندان فراهم نیست؛ اما میتوان بهعنوان یک آینده ممکن و از دید ما مطلوب به آن نگریست و امیدوار بود.