به گزارش اصفهان زیبا؛ همانطور که در تعریف فرهنگ گفته میشود؛ فرهنگ، مجموعهای است از هنجارهایی که قواعد رفتار را مشخص میکند؛ ارزشهایی که اصول رفتار را شکل میدهند و تفکری که پایه و اساس ارزشها و هنجارها را معین میکند.
رفتارها بر اساس هنجارها و ارزشهایی که از کودکی در ذهن انسان شکل گرفته است، بروز پیدا میکند؛ همچنین بروز رفتارها بر اساس قواعدی پدیدار میشوند.
این قواعد یا از سمت جوامع با عنوان قانون وضع میشوند یا بهعنوان عرف در میان مردم جامعه پذیرفته شدهاند.
آنچه بهعنوان عرف در جوامع پذیرفته میشود، برگرفته از باورهای دینی و معنوی یا رسومی است که از گذشتگان به آنها رسیده است؛ بنابراین میتوان گفت فرهنگ برآمده از قواعد، ارزشها و هنجارهایی است که در میان مردم جامعه پذیرفته شده و در رفتار آنها قابلمشاهده است.
فرهنگ بر همه شئون زندگی انسانها اثرگذار است؛ خواب و بیداری، خوردوخوراک، نشستوبرخاست، روابط انسانی و همه رفتارهایی که یک انسان در زندگیاش انجام میدهد بر اساس فرهنگ و باورهایش شکل میگیرد.
کشور ما، ایران، با تمدنی ۲۵۰۰ساله غنی از فرهنگ و سنتهای شایستهای است که هرکدام از این سنتها در عمقشان نشاندهنده این تمدن ریشهدار است؛ همچنین دین مبین اسلام که در دل خود برنامه جامعی از فرهنگ و آداب زندگی دارد، پس از ورود به کشور در 1400 سال پیش سبب ایجاد تمدنی ایرانیاسلامی در این خطه پهناور شد.
در نگاه به گوشهوکنار کشور ایران با انواع فرهنگ و سبک زندگی مواجه میشویم. ترک، لر، فارس، بلوچ و همه اقوام ایرانی سرشار از آیینهایی هستند که هر کدامشان گوشهای از هویت ایرانیاسلامی را تشکیل دادهاند، هویتی که برگرفته از تمدنی 2500ساله و آیینی 1400ساله است.
قدمت تمدن و آیین، برگ تأییدی است بر این هویت باارزش. در کجای این کره خاکی میتوان اینچنین آمیخته تمدن و هویت را یافت؟
آثار این هویت باارزش را میتوان در تکتک هممیهنان و ایرانیان بهخوبی مشاهده کرد؛ حتی آنهایی که سالها از وطن دور بودهاند یا خودشان منکر این ارزش در وجودشان میشوند؛ هویتی که مهربانی، وطنپرستی، همنوعدوستی، بخشندگی و همه آنچه بهعنوان ارزش در میان آدمیان پذیرفته شده است، در آن نهفته است.
سبک زندگی
شاید سبک زندگی نام مناسبی باشد برای مجموعهرفتارهایی که یک انسان بر اساس فرهنگ و هویت بروز میدهد.
سبک زندگی مردمان به موارد متعددی وابسته است که فرهنگ یکی از این موارد است. آبوهوا، ملیت، قومیت، محل زندگی و بسیاری موارد دیگر سبب ایجاد یک نوع سبک زندگی میشود.
همواره در سراسر این کره خاکی شاهد تنوع فرهنگ و سبک زندگی بودهایم. مردم هر کشوری متناسب با آبوهوا، باورهای دینی و اعتقادی، گذشته تاریخی، قوانین حاکم و… سبک زندگی مخصوص به خود را دارند؛ البته بهتر است بگوییم هر منطقهای یا هر قومی سبک زندگی مختص خود را دارد.
نوع پوشش، نوع گویش، آداب ازدواج و آداب زندگی قسمتی از سبک زندگی هر منطقه است.
در سبک زندگی ایرانیان همواره رسومی دیده میشود که در جهت ارزشهایی چون صلهرحم، مهماننوازی، اطعام و مواردی ازاینقبیل است.
برای نمونه، در رسوم ازدواج دعوت و اطعام میهمان در کنار شادی و سرور دیده میشود. ایرانیان در برنامههای آیینی و مذهبی همیشه برای نشاندادن شادی و کامیابیشان در کنار یکدیگر جمع میشوند و شادیشان را بین خود تقسیم میکنند.
در مراسمی مانند یلدا و عید نوروز که از رسوم ملی است دورهمی، میهمانی و سفرههای بیتکلف از پایههای ثابت برگزاری بوده و هست؛ همچنین در برنامههایی مانند تولد اهلبیت، عید غدیر و دیگر مراسم مذهبی نیز جشنهای جمعی همواره مرسوم بوده و هست؛ البته این رسوم در گذشته بهصورت ساده و دور از تجمل برگزار میشده است؛ دورهمیهایی با پذیراییهای ساده و بهدوراز تکلف.
بهقولمعروف «هرچه داشتند دورهم باهم میخوردند». لباس و پوشش افراد در کمال سادگی و بهدوراز زرقوبرقهای امروز بوده است؛ برنامههایی که نزدیکی دلها، صفا و صمیمیت تنها هدف برگزاریشان بود.
بهتر است اینطور بگوییم: سنت ایرانیان اینگونه بوده است که به هر بهانهای دور هم جمع میشدند؛ دورهمیهایی که در آن، علاوه بر لذتبردن از حضور در جمعهای گرم و صمیمی، گرههایی هم باز میشد؛ دورهمیهایی که گاهی سبب ازدواج دو جوان میشد، گاهی جوانی صاحب کار میشد، گاهی نیاز نیازمندی برطرف میشد و هزاران گرهگشایی دیگر.
تغییرات نامطلوب فرهنگی
نمیتوان گفت فرهنگ غیرقابلتغییر است؛ اما تغییر آن امری دشوار است؛ زیرا آنچه از کودکی در آدمی نهادینه شده، بهسختی تغییر میکند.
با گذشت زمان و بر اثر نفوذ فرهنگی بعضی از این آداب، رسوم و فرهنگهای اصیل دستخوش تغییراتی شده است.
شاید تغییرات فرهنگی در دهه هفتاد بهصورت مشهود قابللمس نبود؛ اما با گذر زمان و افزایش تهاجم فرهنگی این تغییرات بهتر قابلدرک است. این تغییرات در مقایسه مستندات تصویری سالهای بعد از انقلاب تابهحال بهوضوح نمایان است.
در دو دهه اخیر با ورود شبکههای اجتماعی به عرصه ارتباطات، فرهنگ این سرزمین با هجمههای بیشتری مواجه شده است؛ بهویژه نسل جدید شبکههای اجتماعی در دهه اخیر بر سرعت تغییر فرهنگها افزوده است؛ البته وجود فضای رسانهای گسترده موجب شده است این تغییرات فرهنگی و تأثیرپذیری از غرب بیشتر به چشم بیاید؛ بااینوجود نمیتوان همه این تغییرات را نامطلوب دانست؛ بلکه بعضی از این تحولات لازم و اجتنابناپذیر است.
این تأثیرپذیری در همه جوانب زندگی انسان قابلمشاهده است؛ از پوشش، خوراک، چیدمان منزل تا رسوم ازدواج، روابط خانوادگی، روابط دوستانه و همه ابعاد زندگی تحتتأثیر این نفوذ فرهنگی قرار گرفته است، تغییراتی که بعضا سادگی و اصالت زندگی ایرانی را دچار زرقوبرق و خودنمایی در مادیات کرده است؛ بهگونهای که گویی مسابقهای در تجملات و خودنمایی پدید آمده است که انتهای این رقابت پیدا نیست.
درهرصورت نمیتوان از تغییرات نامطلوب فرهنگی چشمپوشی کرد و آنها را نادیده گرفت. تغییر منفی در هر زمینه از فرهنگ، موجب میشود قسمتی از هویت اصیل ایرانیاسلامی بهمرور از بین برود.
یکی از تغییرات نامطلوبی که در فضای فرهنگی بهوضوح مشاهده میشود، ورود رسوم و مناسبتهایی است که نه از فرهنگ ایرانیاسلامی برآمده و نه در عرف پذیرفته شده و مرسوم بوده است، رسومی که هدف از برگزاریشان را فقط بهرخکشیدن داشتههای مادی میتوان برداشت کرد؛ مناسبتهایی مانند جشن تعیین جنسیت جنینی که در شکم مادر است، جشن برای اولیندندان نوزاد و جشن برای کودکی که دیگر نیاز به پوشک ندارد و یاد گرفته است برای رفع نیازش به توالت برود!
علاوه بر این رسومی که خارج از عرف و رسمهای ریشهدار، پا به زندگی مردم گذاشته است، فضایی ایجاد شده که بعضی از مردم برای برگزاری برنامههای ملی، مذهبی و برپایی مراسمهایشان از سادگیها بیرون آمدهاند و دچار تکلفاتی شدهاند که دلیل قانعکنندهای برای این تجملات نمیتوان پیدا کرد.
صفا، صمیمیت و حس خوب مهمانیها و دورهمیهای گذشته را چگونه میتوان در برنامههای پرزرقوبرق این روزها پیدا کرد، برنامههایی که میزبان برای اجرای آن پذیراییهای آنچنانی، دکورها و تزیینات پرخرج تدارک میبیند و زحمات و هزینههای زیادی برای خود متحمل میشود؛ مهمانان نیز برای حضور مجبور به تهیه هدیههایی میشوند که شاید تدارک آن برایشان خوشایند نباشد؛ هماهنگی رنگ و مدل لباس مهمانان و میزبانان با دکور مهمانی نیز بر زرقوبرق این دورهمیها افزوده است.
شاید فضاهای انتشار این مدل برنامهها سبب شده است رقابتی بیانتها در این فضا شکل بگیرد.
بلاگرها و اینفلوئنسرها با انتشار محتواهای اینچنینی بر سرعت پیشرفت این مسابقه افزودهاند؛ کسانی که به نظر میرسد هدفشان از برگزاری این برنامهها بهرخکشیدن داشتههایشان است.
اینگونه فضاها موجب شده است هدف اصیل برگزاری مراسم آیینی، مذهبی و دورهمیهای ساده نیز به فراموشی سپرده شود؛ همچنین تکلف و تجمل مازاد این برنامهها باعث شده است از کمیت آن کاسته شود.
افراد ترجیح میدهند برای کاهش هزینهها کمتر مهمانی برگزار کنند و اگر قرار به برگزاری است، نوع پرزرقوبرقش را برگزار کنند.
همه این موارد موجب شده است فرهنگ و سبک زندگی ایرانیاسلامی دستخوش تغییراتی ناخوش و همچنین فراموشی هدف و اصالت آن شود.
شورای فرهنگ عمومی
کشورها برای کنترل نفوذ و تهاجم دشمن از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند؛ همچنین برای ارتقای سطح اقتصاد، رفاه و آموزش، هرآنچه برای بهبود کیفیت زندگی انسان نیاز است، فراهم میکنند؛ کشور ما نیز در سالهای بعد از انقلاب برای بهبود کیفیت زندگی ایرانیان، تلاشهای فراوانی کرده است.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و ضرورت انقلابفرهنگی، بر اساس فرمان حضرت امام خمینی(ره) در 1363، شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت.
این شورا وظیفه خطیر ساماندهی وضعیت دانشگاهها را بهعهده داشت.
پس از آن موضوع رسیدگی به وضعیت فرهنگی جامعه در آن شورا مطرح و بر اساس نظر آیتالله خامنهای، ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر توجه به فرهنگ عمومی مردم، پیشنهاد تشکیل شورای فرهنگ عمومی مطرح شد و سرانجام در 1364 بهمنظور تعیین اهداف، سیاستگذاری و هدایت فرهنگ عمومی کشور، شورای فرهنگ عمومی با وظایف مشخص شکل گرفت.
از وظایف و مصوبات مرتبط با موضوع مطرحشده در این نوشته میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
♦ برنامهریزی و هدایت فرهنگ عمومی بهمنظور تحقق اهداف و اجرای سیاستهای فرهنگی کشور؛
♦ بررسی آثار فرهنگی مترتب بر سیاستها و اجرای طرحها و برنامههای اقتصادی و اجتماعی بهمنظور اطمینان از همسویی و عدم مغایرت آنها با اصول سیاست فرهنگی کشور و ابلاغ نتیجه به دستگاههای اجرایی و نیز ارائه راهحلهای اصلاحی موردنیاز؛
♦ تصویب روشهای اجرایی تشویقی بهمنظور شکوفایی فرهنگ عمومی در ابعاد مختلف آن در وظایف شورای فرهنگ عمومی آمده است؛
♦ تلاش برای حذف سنتهای غلط رایج و تشویق مردم به حفظ و تقویت ارزشهای دینی، انقلاب اسلامی و فرهنگی منطقه؛
♦ سند مؤلفههای هویت ملی ایرانیان؛ مبانی، الزامهای فرهنگی و سیاستهای اجرایی ناظر بر اصلاح الگوی مصرف؛ شاخصهای کلان فرهنگ عمومی؛
♦ سیاستهای اجرایی ارتقای فرهنگ مصرف و مقابله با اسراف و تجملگرایی؛
♦ تدوین اولویتهای شورای فرهنگ عمومی در 1393 با تأکید بر مبانی ثبات و قوام نهاد خانواده و سبک زندگی ایرانیاسلامی.
این وظایف و مصوبات از تأسیس شورای فرهنگ عمومی تا سال 93 مشخص شده است. با وجود این وظایف و مصوبات انتظار میرفته است فعالیت چشمگیری برای جلوگیری از این حجم تخریب فرهنگ و سبک زندگی ایرانیاسلامی انجام شده باشد؛ درصورتیکه سرعت این تغییر و تأثیرپذیری به گونهای است که فعالیت مؤثری برای مقابله با این هجمه مشاهده نمیشود؛ همچنین این شورا در کنار وظیفه مقابله با تهاجم فرهنگی باید فعالیتها و اقداماتی در راستای حفظ و ارتقای فرهنگ ایرانیاسلامی انجام دهد که در این زمینه نیز اقدام مهم و مؤثری مشاهده نمیشود.
حال با توجه به وضعیت موجود فرهنگ انتظار میرود در راستای ارزشها و اهداف بیانشده تصمیمهای قابلاجرا اتخاذ شود و در راستای اجرای این تصمیمها، نهادهای فرهنگی مربوط، اقدامهای لازم را انجام دهند تا شرایط از آنچه هست، بدتر نشود.
همچنین برای مردمانی که از فرهنگ و تمدن غنی سرشار هستند، انتظار میرود در جهت حفظ و ارتقای این فرهنگ و تمدن تلاش کنند. ممارست برای ارتقای فرهنگ منوط بر علم به هدف و غایت هر کاری است. تقلید کورکورانه از هرکس و هر اندیشهای در هیچ فرهنگ و عقیدهای پسندیده و صحیح نبوده و نیست.