تغییر سبک زندگی مردم نیازمند برنامه ریزی اصولی و زیربنایی است

به‌دنبال ضرورت مدیریت و برنامه‌ریزی در حوزه فرهنگ، شورای فرهنگ عمومی به‌عنوان یکی از شوراهای اقماری شورای ‌عالی انقلاب ‌فرهنگی برای سامان‌دهی حوزه فرهنگ عمومی تشکیل شد.

تاریخ انتشار: 13:21 - دوشنبه 1402/08/15
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
تغییر سبک زندگی مردم نیازمند برنامه ریزی اصولی و زیربنایی است

به گزارش اصفهان زیبا؛ به‌دنبال ضرورت مدیریت و برنامه‌ریزی در حوزه فرهنگ، شورای فرهنگ عمومی به‌عنوان یکی از شوراهای اقماری شورای ‌عالی انقلاب ‌فرهنگی برای سامان‌دهی حوزه فرهنگ عمومی تشکیل شد، شورایی که از طرفی، بستری برای تدوین سیاست‌های کلان فرهنگی جامعه است و از سوی دیگر، با نگاه به واقعیت‌ها و همکاری با دستگاه‌های اجرایی، زمینه تحقق مصوبات را فراهم می‌کند.

بااین‌حال مسئله مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگ به دلیل پیچیدگی‌های ذاتی فرهنگ هنوز هم در سطح جهان ناشناخته مانده است و نمی‌توان نسخه‌ای واحد و متقن برای پیشبرد اهداف این حوزه تجویز کرد؛ اگرچه با تکیه ‌بر منابع الهی لایتغیر و تجربه زیسته انسان، برخی از اصول و معیارهای مدیریت این عرصه آشکار می‌شود و می‌تواند مورداستناد قرار گیرد.

به همین جهت در گفت‌وگویی که با منصور گلناری، یکی از اعضای باسابقه شورای فرهنگ عمومی استان اصفهان داشتیم، به بررسی و تبیین عملکرد شورا بر اساس آسیب‌شناسی‌های صورت‌گرفته در کلام رهبر انقلاب پرداختیم.

آیت‌الله خامنه‌ای در یک تقسیم‌بندی فرهنگ را به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می‌کنند و در تشریح فرهنگ کمی به برخوردارکردن همه مردم از نسیم فرهنگی به‌واسطه فعالیت‌هایی همچون گسترش مدارس، مراکز تحقیقی و مواردی ازاین‌قبیل اشاره می‌کنند؛ اما آنچه با عنوان فرهنگ کیفی بیان و بر آن تأکید می‌کنند، تولید فرهنگ و منفجرکردن آن در روح و استعداد مردم است؛ به عبارتی، سرمایه‌گذاری در پرورش نیروی انسانی هنرمند. با توجه ‌به این تعریف، چقدر عملکرد شورا به این اصول نزدیک است؟

در روزهای بعد از انقلاب گاهی شاهد تبدیل ارزش‌ها به ضدارزش‌ بوده و برای مدیریت این تغییر ارزش‌ها نیازمند انجام اقداماتی در سطوح مختلف بودیم؛ ازجمله شورا که قرار بود سبک زندگی مردم را متحول کند؛ اما این تغییر که با دستور و بخش‌نامه و مصوبه محقق نمی‌شود!

این حوزه نیازمند رصد فرهنگی، کارگروه‌های علمی، برنامه‌ریزی‌های اصولی و زیربنایی بود تا با رویه‌هایی بلندمدت، جامعه به تغییر باور و سبک زندگی نزدیک شود؛ اما متأسفانه به دلایل متعددی که ساده‌ترین آن جلسه‌زدگی بود، به این مهم نرسیدیم.

این جلسه‌زدگی یعنی به جای اینکه ما درباره مسائل فرهنگی، ساعت‌ها مطالعات علمی داشته باشیم و در جلسه‌ها به تصمیم‌گیری برسیم، تازه در جلسه طرح موضوع شده و نتیجه آن هم، مصوبه‌های دستوری می‌شود، مصوبه‌هایی که به دلیل نداشتن این بعد دانشی، قوام و ثباتی هم ندارند و هر چند سال، یک‌بار به‌سمت مشرق می‌روند و یک‌بار به سمت مغرب.

همان‌طور که به جلسه‌زدگی اشاره کردید، یکی از توصیه‌های ایشان، پرهیز از کاغذبازی درزمینه کار سازمانی و تشکیلاتی است؛ علاوه بر این، نسبت به حجیم‌شدن تشکیلات هم تذکر می‌دهند و بیان می‌کنند:  «تشکیلات حجیم همچون بدن بزرگی است که قلبی کوچک دارد. با این شرایط انجام آن کمی که استمرار داشته باشد، بهتر از آن زیادی است که گاه هست و گاه نیست.» به نظر شما چقدر این مسئله دامنگیر اقدامات شوراست؟

این مسئله منحصر به عملکرد شورای فرهنگ عمومی نیست. در بسیاری از مسائلی که نیاز داریم در تصمیم‌گیری چابک باشیم، آن‌قدر ادوات کار زیاد است که عمده انرژی و وقت مسئولان صرف پرداختن به آن مسائل حاشیه‌ای می‌شود.

الان خود دولت این‌قدر فربه و بزرگ شده است که بیش از 70درصد بودجه آن صرف حقوق و مزایا می‌شود؛ در مسائل فکری هم به همین صورت است. به جای اینکه کار را چابک کنیم و بهره‌وری را بالا ببریم، بر کمیت کار تأکید کرده و به کثرت مدیران حاضر در جلسه‌ها افتخار می‌کنیم.

علاوه بر بعد فیزیکی مسئله، شاید دامنه موضوع‌های شورا این‌قدر گسترش پیدا کرده است که مسائل اصلی به حاشیه رفته‌اند؛ به همین خاطر به گسترش کیفی فرهنگ هنوز دست پیدا نکرده‌ایم. یکی دیگر از توصیه‌های اکید ایشان در دیدار با مسئولان فرهنگی کشور، لزوم استفاده از ابزارهای  فرهنگی برای امر فرهنگی است؛ یعنی در تصمیم‌گیری‌های حوزه فرهنگ از ابزارهای سیاسی و نظامی استفاده نشود و اتفاقا در برخی از تصمیم‌گیری‌ها این عدم تناسب دیده می‌شود. چطور این تناسب امر فرهنگ و ابزار فرهنگی محقق می‌شود؟

نکته اصلی همین است که باید کار فرهنگی با ابزار فرهنگی همراه شود و اگر از ابزاری جز این استفاده کنیم، با نتیجه معکوس مواجه خواهیم شد؛ به‌طورمثال، وقتی می‌خواهیم مسئله‌ای را بیان کنیم، به جای شعار و پوستر و مواردی ازاین‌قبیل، قضاوت را به عهده شخص بگذاریم.

کافی است به شکل‌های مختلف به عامه مردم و خصوصا به قشر جوانمان نشان دهیم که پیشرفت‌های کشور ما در حوزه‌های مختلف چطور بوده است. اگر این پیشرفت‌ها را شخص ببیند، خودش قضاوت می‌کند و درباره ارزش‌ها به این باور می‌رسد که اگر فلان کار انجام شود، به نفع اوست.

فقدان چنین نگاهی است که باعث شده در مسائل فرهنگی به جای کار زیربنایی و فکری، به کار تبلیغی رو بیاوریم.

درواقع نگاهمان به مسائل بلندمدت نیست. امر فرهنگی را به‌صورت پروژه‌هایی کوتاه‌مدت نگاه می‌کنیم؛ درنتیجه با اینکه هزینه بسیاری متحمل می‌شویم، به نتیجه‌ای نمی‌رسیم. یکی دیگر از آسیب‌هایی که ایشان بیان می‌کنند، فاصله‌گرفتن از اقدامات ناظر به نیازهاست: «یک آفت، دل‌خوش‌کردن به یک تفکر مجرد است؛ یعنی فکر کنیم حالا ما مشغول کاریم، دیگر بیشتر از این چه‌کار کنیم. بدون اینکه با مسائل جاری جامعه خودمان در تماس باشیم، بدون اینکه سعی کرده باشیم نیازهای فکری و عملی را بشناسیم و حتی بدون اینکه به خودمان زحمت بدهیم از زبان و ذهن‌هایی، سؤال کنیم که چه اشکال‌ها و چه نیازهایی دارند، بنشینیم برای خودمان ببافیم. باید طرز فکر مماس‌تر، عملی‌تر، قابل‌تطبیق‌تر و بیشتر متناسب با نیازها باشد.» به نظر می‌رسد تدوین برخی از مصوبات نشان از همین شکاف میان مردم و مسئولان دارد و این پرسش مطرح می‌شود که چقدر اطلاعات مسئولان با واقعیت‌های جامعه و نیازهای آن منطبق است تا در ادامه به‌دنبال تصمیم‌هایی برای حل مسائل جامعه باشیم؟

در این مسئله، مشکل این است که از مسئولان انتظار سوپرمن داریم؛ مردانی همه‌فن‌حریف. این تصور غلطی است که بگوییم شخصی که مدیر فلان اداره شده است، باید همه چیز را بداند؛ درحالی‌که لزوم بهره‌مندی از مشاورهای متخصص در دنیا محرز است. اما مدیران ما هم فکر می‌کنند و هم تصمیم می‌گیرند.

خب چنین چیزی ممکن نمی‌شود. از مدیر اجرایی باید توقع تصمیم‌گیری داشته باشیم و از متفکر، توانایی فکرکردن. پس در ترکیب اعضای شورا باید هر دو گروه حاضر باشند.

موضوع‌ها در کارگروه‌‌های علمی بررسی شود و نتیجه آن با حضور مسئولان اجرایی تصمیم‌گیری شود؛ در غیر این صورت نتیجه آن وضعیت فعلی است؛ مدیرانی که تمام‌ وقتشان در جلسه‌ها می‌گذرد و از حضور میدانی، نظارت و برنامه‌ریزی غافل می‌شوند؛ مسئولانی که درباره استعدادها و مشکلات جامعه اطلاعی ندارند و بالطبع تصمیم مناسبی هم اتخاذ نمی‌شود.

درواقع بیشتر آسیب‌هایی که ایشان، مسئولان و متولیان فرهنگ را از آن برحذر داشته‌اند، در عملکرد فعلی شورا آشکار است.

بله و نتیجه آن نارضایتی است که در کلام رهبری و در کلام مسئولان حکومتی در خصوص این عملکرد آشکار است.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

هشت − 1 =