به گزارش اصفهان زیبا؛ مرحوم پرورش خود دانشآموخته حوزه و دانشگاه بود و درزمان طاغوت نيز در کسوت دبير آموزشوپرورش در فضاي فرهنگي اصفهان درخشيد؛ شخصيتي تأثيرگذار که مردم اصفهان، مخصوصا نسل جوان اين شهر و بلکه استان را متحول کرد.
صحبتهاي استاد پرورش آگاهيهايي از جنس اسلام و انقلاب به مردم ميداد. هرکجا برنامهاي براي سخنرانيهاي ايشان برپا بود، موجي از جمعيت جوانان و علاقهمندان به دين اسلام و انقلاب پاي منبر ايشان حضور پيدا ميکردند و از همين طريق هم مرحوم پرورش توانست روح انقلاب و روح بيباکي و مبارزهگري عليه عوامل شاه و حکومت را در مردم بدمد؛ فضايي برگرفته از روح شجاعت و آگاهيبخشي انقلابي در سخنرانيهاي آتشين مرحوم پرورش که بذر انقلاب را در دل مردم اصفهان کاشت و آنها را آماده دفاع از اسلام و حضرت امام(ره) در قالب يک قيام فراگير کرد؛ بهطوريکه شاه مجبور شد اولين حکم اجراي حکومتنظامي را براي اصفهان، اين شهر پيشتاز در رخدادهاي مهم انقلاب، صادر کند؛ همچنان که اولين مجسمههاي شاه نيز در سطح کشور در اصفهان پايين کشيده شد.
به عقيده بنده، يکي از مهمترين عوامل تأثيرگذار بر اتفاقهاي پيش از پيروزي انقلاب، سخنرانيهاي مرحوم پرورش در آن زمان بود که بر مردم تأثير بسيار خوبي براي انجام اين اقدامات گذاشت و در عين حال محبوبيت پرورش را در بين مردم افزايش داد. او در انتخابات هميشه رأي اول را داشت.
در سال 58 براي مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد و در سال 59 و در دورههاي مختلف انتخابات مجلس رأي بالايي را براي خود کسب کرد؛ ازطرفي، در سال 60 نيز بهعنوان وزير آموزشوپرورش براي کابينه شهيد رجايي و شهيد باهنر انتخاب شد.
سخنان مرحوم پرورش در مجلس بسيار تأثيرگذار بود. ايشان براي خدا کار ميکرد و مخلص و مطيع امر مقام معظم رهبري بود. اگر زماني درخواست نابجايي از سمت مسئولان داشت، محکم و جدي در مقابل اين خواستهها ميايستاد و با کمال شجاعت «نه» ميگفت. بنده شنيدم زماني که ايشان وزير بود، درخواستهايي براي منصوبکردن برخي از افراد از خانوادههاي بزرگ سياسي داشت که زير بار اين درخواستها بههيچوجه نرفت.
درواقع استاد پرورش وامدار کسي نبود و زير بار تقاضاهاي بيجا نميرفت؛ فضايي که البته با فشار از جهات مختلف همراه بود؛ براي مثال، به ياد دارم شخصي که ازطرف آقاي هاشميرفسنجاني بهعنوان استاندار اصفهان منصوب شد، اولين اقدامش اين بود که زمينهاي را ايجاد کرد تا مرحوم پرورش در انتخاب مجلس ديگر رأي نياورد. بهرغم اينکه استاد پرورش در دورههاي مختلف رأي بالايي را کسب کرده بود، آن شخص با صحبتهايي با اين مضمون که به چهرههاي تکراري رأي ندهيد، فضا را براي رأينياوردن ايشان در دورههاي بعدي انتخابات فراهم کرد. درحاليکه چهرههاي تکراري اگر خوباند، چرا رأي نياوردند؟ اگرنه که به چهرههاي غيرتکراري جديد هم نبايد رأي داد.
به عبارتي، آن شخص زمينهاي را چيد که مرحوم پرورش بهعنوان چهره تکراري و حتي منفي نتواند از مردم رأي بياورد. از همان زمان هم اصفهان بهنوعي بر مدار افول افتاد؛ آنطور که در حال حاضر شاهد هستيم برخلاف اينکه مقام معظم رهبري حدود 20 سال پيش به اصفهان سفري دهروزه براي حل مشکلات آب و حفر کانال بهشتآباد و… داشتند، اما بازهم اتفاق خاصي نيفتاد و تا به امروز اصفهان مورد بيمهري مسئولان قرار دارد؛ شرايطي که در آن جاي شخصيتي همچون حاجآقا پرورش در مرکز تصميمگيري کشور و صحنه اصفهان بسيار خالي است.