در شرایطی که درآمدهای خانوادهها نسبت به هزینههایشان پایین باشد یا متحمل هزینههایی شوند که توان پرداخت آن را نداشته باشند، به عنوان مثال در شرایط بیماری یا به منظور تأمین جهیزیه، استفاده از منابع قرضالحسنه میتواند دررفع این نیازها مؤثر باشد. در این روش به افراد پول قرض داده میشود تا نیازهای ضروریشان را برطرف کنند. قرضالحسنه به نوعی مردمبنیان نیز شده است. درواقع خانوادهها به وامدادن در قالب قرضالحسنه روی آوردهاند. چون دسترسپذیرتر است و درمواقعی که مشکلی برای یکی از اعضای خانواده پیش میآید که نیاز به پول دارد، سایر اعضا با این روش میتوانند به او کمک کنند.
در قرضدادن، سایرین در اولویت قرار دارند و از این طریق میتوان به آنها کمک کرد. در این بین برای راهاندازی قرضالحسنههای خانگی نیز باید نکاتی مدنظر قرار گیرد تا مشکلی ایجاد نشود. در قـرضالحسنههای خانگی باید نظارتهای لازم انجام شود تا ربا صورت نگیرد. در قرضالحسنههای سیستمی مدیر نظارت دارد. ولی در قرضالحسنه خانوادگی نظارتی وجود ندارد.
برای قرضالحسنههای خانوادگی باید چارچوب و اساسنامهای تنظیم کرد که در قالب آن اساسنامه و چارچوب، اعضای خانواده بتوانند فعالیت کنند. اگر در قرضالحسنههای خانوادگی این دیدگاه وجود داشته باشد که من قرض میدهم به شرط اینکه سایرین نیز به من قرض دهند، این روش شبهه ربا پیدا میکند؛ چون وقتی این شرط و شروطها مطرح شود در واقع انگیزه الهی در این شیوه قرضدادن وجود نخواهد داشت.
باوجود این تفاسیر برای رفع مشکلاتی از این دست میتوان ساختار و سند مشخصی را آماده کرد و براساس این سند پیش رفت تا مشکلی ایجاد نشود. براساس این سند سپردهگذاران در قرضالحسنه خانگی باید توجیه شوند پولی که پرداخت میکنند با اولویت کمک به تأمین نیازهای سایرین باشد، نه به این شرط که قرض میدهم تا درقبال آن قرض بگیرم. گرفتن قرض در گفتمان دینی کراهت دارد؛ درواقع در گفتمان دینی تأکید میشود که «قرض بدهید؛ ولی قرض نگیرید».
نیازهای کاذب باعث میشود هزینه خانوادهها افزایش پیدا کند؛ به عنوان مثال خانوادهای بهدنبال این است که مبلمانش را تغییر دهد. این مبلمان را میتوان با یک تعمیر ساده عوض کرد و مبلمان نو داشت و نیازی به استفاده از منابع قرضالحسنه ندارد؛ چون این یک نیاز کاذب بهشمار میرود. قرضهایی که به خاطر نیازهای کاذب است فقط باعث افزایش هزینه خانواده میشود.
درواقع برخی افراد گاهی به دنبال این هستند که قرض بگیرند و به نیازهای کاذب خودشان پاسخ دهند. باوجود این تفاسیر، چارچوب قرضالحسنه خانوادگی بر این اساس باید باشد که فقط برای نیازهای واقعی خانوادهها پول قرض داده شود. در قرضالحسنههای خانوادگی براساس یک سند که تمامی جوانب درنظر گرفته شود باید عمل کرد. قرض به شرط قرض، حکم ربا را دارد.
درواقع در سندی که آماده و تدوین میشود بایدتمامی افرادی که عضو قرضالحسنه میشوند توجیه شده باشند پولی که به سایرین میدهند براساس شرایط مندرج در این اساسنامه باشد یا افرادی که پول دریافت میکنند
به طور حتم مطلع باشند که این پول را برای نیازهای واقعیشان هزینه میکنند.
افراد برای نیازهای غیرضروری نباید درخواست کنند تا دچار بدهکاری شوند. اگر این سند تدوین شود، برای افرادی که شرایط برای قرضدهندگان و قرضگیرندگان توضیح داده میشود تا مشکلی در بحث فقهی و بازپرداخت وام قرضالحسنه پیش نیاید. نحوه دریافت و بازپرداخت و ضمانتها در این سند میتواند قید شود. قرضالحسنه یکی از روشهای مناسب برای بازتوزیع درآمد بهشمار میشود.
در قالب این روش پول و درآمدی که به دست میآورند را برای کمک به دیگران نیز اختصاص میدهند. درواقع افراد بخشی از درآمدشان را برای تأمین هزینه هاشان و بخشی از آن را برای تکافل اجتماعی اختصاص میدهند. درواقع بخشی از درآمدشان بازتولید میشود که هم به دیگران که به لحاظ معیشتی نیاز دارند کمک میشود و هم به خانواده بازمیگردد. قرضالحسنه روشی است که از گفتمان اقتصاد اسلامی شکل میگیرد و میتواند به فضای خانواده و معیشت خانواده کمک کند. شیوه قرضدادن و قرضگرفتن اگر ساختارمند هم شود میتواندبهصورت مؤثرتری به برطرف کردن نیازهای خانوادهها کمک کند.