ترامپ در کاخ‌سفید می‌ماند یا می‌رود؟

انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا که عنوان مهم‌ترین رویداد سیاسی جهان را در چند ماه آینده به خود نسبت داده است، نه تنها دغدغه امسال ایالات متحده به شمار می‌رود که نتایج آن امنیت و اقتصاد بسیاری کشورها از غرب تا شرق را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد. هنوز چند ماه مانده به برگزاری این انتخابات، بیشتر […]

تاریخ انتشار: 12:28 - چهارشنبه 1399/02/31
مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه

انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا که عنوان مهم‌ترین رویداد سیاسی جهان را در چند ماه آینده به خود نسبت داده است، نه تنها دغدغه امسال ایالات متحده به شمار می‌رود که نتایج آن امنیت و اقتصاد بسیاری کشورها از غرب تا شرق را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد. هنوز چند ماه مانده به برگزاری این انتخابات، بیشتر مسائل در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی برخی کشورها با توجه به این رقابت و بر اساس آن تحلیل می‌شوند. از طرفی بیشتر اقدامات آمریکا و متحدانش و سیاست‌های اعمالی آنها در حوزه بین‌الملل نیز با هدف تاثیرگذاری بر انتخابات در نوامبر انجام می‌شود. با این حال تأثیر سیاست‌های آمریکا به عنوان قدرت برتر و وابستگی دیگر کشورها به رویدادهایی این‌چنینی امری است اجتناب‌ناپذیر که برخی دولت‌ها سیاست‌های خود را بر اساس آن جهت می‌دهند. در این میان اما موانعی بر سر راه نامزدهای این انتخابات که البته منشأ آنها از سوی دو جناح دمکرات و جمهوری خواه است، وجود دارد. شرایطی که راهبردهای انتخاباتی دو طرف را دچار مشکل کرده و برخی از آنها از کنترل آنها خارج شده است. «اصفهان‌زیبا» برای بررسی بیشتر انتخابات آمریکا با امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل آمریکا گفت‌وگو کرده است. طبق گفته این کارشناس، بحران جهانی کرونا باعث ایجاد سردرگمی‌در چگونگی برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر سال جاری شده است. فضایی که هیچ پیش‌بینی در خصوص آن وجود ندارد و احتمال به تعویق افتادن این انتخابات را تا اندازه‌ای بالا برده است. در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید.

 به طور خلاصه کمی‌از روند کلی انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا با توجه به هم‌زمانی این رقابت با بحران «کرونا» و مشکلات پیش رو برایمان بگویید. این رقابت چه فرایندهایی داشته و هم‌اکنون در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در یک روند بسیار طولانی‌مدت و بر اساس جدول زمان‌بندی شده سنت سیاسی آمریکا در 3 نوامبر برگزار می‌شود. بعد از اینکه هر کدام از نامزدها ثبت‌نام کردند، رقابت‌های درون‌حزبی آغاز می‌شود و تا حدود سه ماه قبل از برگزاری انتخابات، رقابت‌های اصلی نیز شکل می‌گیرد. در حال حاضر آمریکا در مرحله مقدماتی این انتخابات به سر می‌برد. در خصوص وضعیت پویش‌های انتخاباتی نیز باید گفت که تکلیف پویش جمهوری‌خواهان مشخص شده است و رأی «دونالدترامپ» به حدنصاب لازم برای معرفی نامزدی او از این حزب رسیده است. مشکل اما برای حزب دمکرات است. به دلیل شیوع بیماری کووید 19، انتخابات مقدماتی در برخی از ایالت‌های آمریکا یا به تعویق افتاده یا نیمه‌کاره رها شده است و رأی «جوبایدن» که تنها نامزد باقی مانده در رقابت‌های درون حزبی است به حد نصاب لازم در در حزب ملی دمکرات نرسیده است؛ بنابراین این شرایط باعث وجود ابهاماتی در نحوه برگزاری این انتخابات شده است. اینکه آیا در طی ماه‌های آینده انتخابات درون‌حزبی در ایالت‌های باقی‌مانده انجام می‌شود یا خیر و اگر برگزار نشود و رأی «بایدن» به آن عدد موردنظر نرسد چه اتفاقی خواهد افتاد، موضوعی است که برای اولین بار در تاریخ انتخابات آمریکا اتفاق افتاده است. با فرض اینکه انتخابات درون‌حزبی در ایالات باقی‌مانده به اتمام برسد، پس از آن نوبت به برگزاری کنوانسیون‌های ملی است که البته تکلیف چگونگی برگزار شدن آنها نیز با این شرایط مشخص نیست. تاکنون دمکرات‌ها یک ماه این مرحله را به تعویق انداخته‌اند. در کل مشخص نیست که دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آیا می‌توانند آن را برگزار کنند یا نه! از همه این شرایط بغرنج‌تر این است که طبق پیش‌بینی‌ها ممکن است موج جدیدی از کرونا در پاییز از راه برسد. در آن‌صورت مشخص نیست که آیا انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا امکان برگزاری را در ماه نوامبر دارد یا خیر؟ تجربه‌ای که سیاست آمریکا تاکنون به خود ندیده است که بتواند تکلیفی را برای مواجه شدن با این مسئله و انتخاب رئیس‌جمهور آینده آمریکا مشخص کند. البته در هر شرایطی رئیس‌جمهور آینده آمریکا باید سمت خود را در 20 ژانویه 2021 تحویل بگیرد.

 اگر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا بنابر دلایل ذکر شده دچار مشکل شود، چه وضعیتی را می‌توان در رقابت‌ میان احزاب شرکت‌کننده آن پیش‌بینی کرد؟

پس از توضیحات در خصوص فرایند کلی این انتخابات که به شدت هم تحت‌تأثیر کرونا قرار گرفته است نوبت به دو نامزد اصلی این انتخابات می‌رسد. همانطور که اشاره شد، بر اساس یک‌سری تردیدها و حدس و گمان‌ها ممکن است این انتخابات به تعویق بیفتد که در این صورت دونالدترامپ رسما یک دوره‌ای خواهد شد. بحران کرونا علاوه بر اینکه فضای سلامت را در ایالات متحده دچار مشکل کرده، یک بحران بسیار عمیق اقتصادی با کاهش رشد اقتصادی و 36 میلیون شهروند بیکار نیز به وجود آورده است. شاخص‌ها نشان می‌دهد که وضعیت اقتصادی آمریکا رو به وخامت است و در این شرایط شانس رئیس‌جمهور مستقر و پیروزی ترامپ رو به کاهش است؛ اما این به آن معنی نیست که او حتما در این رقابت شکست می‌خورد، چراکه ممکن است طی ماه‌های آینده شرایط تثبیت شود وکرونا فروکش کند و وضعیت اقتصادی نیز رو به بهبودی رود. شرایطی که در آرای ترامپ مؤثر خواهد بود. نکته دیکر اینکه موقعیت انتخاباتی ترامپ به چگونگی فعالیت پویش انـتـخـابـاتـی دمـکـرات‌هـا نیز بستگی دارد؛ اینکه آیا آنها می‌توانند با ایجاد برنامه‌های جذاب، امید را در بین رأی‌دهندگان ایجاد کنند یا اینکه در نهایت مردم آمریکا با در نظر گرفتن بحران سلامت و اقتصاد ناشی از کرونا تصمیم به باقی ماندن سکان‌دار کنونی هدایت کشور بگیرند. در حال حاضر شرایط به نفع ترامپ نیست، اما شکست او نیز قطعی نیست. باید صبر کرد. اکنون با توجه به شش ماه باقی‌مانده تا انتخابات نمی‌توان نتیجه‌ای را پیش‌بینی کرد. معمولا دو تا سه هفته مانده تا انتخابات می‌توان چشم‌اندازی را با توجه به شرایط ارائه کرد؛ اینکه آیا ترامپ شکست می‌خورد یا اینکه برای دور دوم در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا پیروز می‌شود.

 آیا اعمال سیاست‌های نابهنگام ترامپ بر منطقه خاورمیانه و به‌خصوص در رابطه با جمهوری اسلامی ایران تأثیری بر کاهش رأی او در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره آینده نخواهد داشت؟

انتخابات ریاســت‌جـمـهــوری آمریکا ضرورتا تحت‌تأثیر تحولات بین‌المللی نیست. آنچه انتخابات آمریکا را جهت می‌دهد، وضعیت اقتصادی، معیشتی و کسب‌وکار شهروندان آمریکاست. تنها مقصد اقتصادی و اجتماعی مؤثر است. سیاست خارجی تا جایی بر انتخابات تأثیر خواهد گذاشت که بر زندگی روزمره مردم اثرگذار باشد؛ یا به‌صورت سلبی یا ایجابی. به این معنا که در اثر یک بحران اقتصادی یا وقوع یک جنگ که برآمده از سیاست‌های خارجی دولت آمریکاست، وضعیت کسب‌وکار آمریکایی‌ها به خطر بیفتد یا اینکه جان شهروندان این کشور در امان نباشد. در غیر این‌صورت پدیده‌های خارجی و بین‌المللی سرنوشت انتخابات آمریکا را تغییر نمی‌دهند. در حال حاضر رابطه‌ای که آمریکا با خاورمیانه دارد مثل دوران ریاست‌جمهوری جرج‌دبلیوبوش نیست. تقابلات اخیر آمریکا در منطقه تلفات جانی زیادی نداشته و لشکرکشی آنچنانی نیز از سوی آمریکا به منطقه انجام نشده است. از طرفی جان سربازهای آمریکایی تهدید نمی‌شود. جدای از اینکه به هر حال تنش‌ها و لفاظی‌هایی در روابط ایران و آمریکا وجود دارد که این دو کشور را حتی در آستانه جنگ نیز قرار داده است اما اگر رخدادهایی مانند ترور سردار سلیمانی و حمله موشکی ایران به عین الاسد طی ماه‌های آینده رخ ندهد، انتخابات آمریکا از تحولات منطقه خاورمیانه تأثیر نمی‌پذیرد.

آیا انتخابات آمریکا بر سیاست دیگر کشورها به‌خصوص در منطقه خاورمیانه تاثیرگذار خواهد بود؟

اتفاقا سرنوشت انتخابات آمریکا بر تحولات منطقه مؤثر است. اینکه ترامپ برای بار دوم در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شود، احتمالا سیاست خارجی تهاجمی‌تری را نسبت به منطقه و ایران در پیش خواهد گرفت. نه فقط در خصوص غرب آسیا، بلکه حتی درباره متحدان آمریکا این پیش‌بینی‌ها وجود دارد؛ اما اگر «جو بایدن» در انتخابات این دوره پیروز شود، به نظر می‌رسد که برخی از سیاست‌های دولت ترامپ مورد بازبینی قرار می‌گیرد. یکی از این موارد، تجدیدنظر دولت آمریکا در قبال توافق هسته‌ای با ایران است. البته این به آن معنا نیست که اگر بایدن در انتخابات پیروز شد شرایط ایران و آمریکا برمی‌گردد به دوران پیش از خروج این کشور از برجام یا حتی به دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما و آمریکایی که قصد توافق هسته‌ای با ایران را بدون هیچ قید و شرطی داشته باشد. با پیروزی بایدن نیز تنش‌های میان ایران و آمریکا اگر از دوره ترامپ شدیدتر نباشد، به شکل محسوسی هم کاهش پیدا نمی‌کند.

به عقیده بسیاری از تحلیلگران بین‌الملل، سیاست‌های اخیر ترامپ در حوزه بین‌الملل در جبران عملکرد نادرست داخلی او و با تأثیر بر انتخابات ریاست‌جمهوری بوده است. آیا این تحلیل از نظر شما درست است؟

نمی‌توان صد در صد بر این موضوع تأکید داشت که اقدامات بین‌المللی ترامپ نسبت به دیگر جوامع، در نگاه افکار عمومی و بر رأی او در انتخابات تأثیر نخواهد گذاشت. منظور این است که ســـیـاسـت‌هــای خــارجـــی نمی‌تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. حتما مسائل بین‌المللی بر مسائل داخلی این کشور مؤثر است و بر عکس سیاست‌های داخلی نیز بر جهت‌گیری‌های سیاست‌های خارجی آمریکا نیز تاثیرگذار است و این موضوع شامل همه کشورهای جهان می‌شود. ضمن اینکه ترامپ یا هر رئیس‌جمهوری در تلاش برای جاگذاری میراث افتخار آمیزی از خود و در عرصه بین‌المللی است. حال این افتخارات می‌تواند در ایجاد پیمان‌ها یا توافقات جهانی باشد یا اینکه سر منشأ یک‌سری تحولات در جهان باشد. در هر حال ترامپ به هر شیوه‌ای که بتواند یک پیروزی را در عرصه بین‌المللی کسب کند و عنوان یک رئیس‌جمهور مقتدر و توانمند را در داخل کشور و در آستانه انتخابات از خود ارائه دهد، از اهداف او و البته هر رئیس‌جمهوری در جهان است. این موضوع نیز تنها شامل ترامپ نمی‌شود و رؤسای جمهوری آمریکا همگی در این مسیر گام برداشتند.

 تا به حال سیاست‌های خارجی «دونالد ترامپ» به نتیجه دلخواه او رسیده است که میراثی از دوران ریاست‌جمهوری‌اش به حساب آید؟

ترامپ طی مدتی که ریاست‌جمهوری آمریکا را بر عهده داشت، روی چند حوزه در سیاست خارجی تمرکز کرده بود و با امید به اینکه نتیجه مطلوبی از آنها حاصل می‌کند، سعی در راضی نگاه داشتن حامیان خود در داخل و خارج از کشور داشت. در واقع قصد او ایجاد یک دولت موفق در حوزه سیاست خارجی آمریکا بود. اولین اقدام او در این حوزه توافق با چین بود که نه تنها حاصل نشد، بلکه روابط آمریکا و چین به‌خصوص با ورود کرونا به شدت ناآرام شد. در مسئله کره‌شمالی نیز به نتیجه دلخواهش نرسید و این موضوع نیز همانند چین، هیچ ماحصلی برای ترامپ نداشت. در موضوع توافق با ایران نیز نتیجه‌ای نگرفت و با وجود همه وعده‌های ترامپ در خصوص مذاکره و توافق با کشورمان، هیچ اتفاقی رخ نداد. در حوزه غرب آسیا نیز گرچه آمریکا گام‌هایی را در هـمـسـو بودن با رژیم صهیونیستی در انتقال سفارت این کشور به قدس و پذیرفتن حاکمیت اسرائیل بر جولان،‌ برداشت و روابط را با این کشور به شدت گسترش داد، اما در آنچه تحت عنوان صلح خاورمیانه و معامله قرن از سوی او معرفی شد که قرار بود سرمنشأ یک تحول گسترده در منطقه غرب آسیا به حساب آید،‌ نتیجه‌ای حاصل نشد. این پیشنهاد از سوی اسرائیلی‌ها بسیار مورد استقبال قرار گرفت، اما فلسطین و عرب‌ها هیج واکنش قابل قبولی را در خصوص آن انجام ندادند و ترامپ نتوانست از این طریق خود را مبتکر صلح در خاورمیانه معرفی کند. ترامپ در حوزه‌های دیگری همچون روابطش با ونزوئلا و روسیه نیز ناکامی‌های بسیاری داشته است و با عربستان هم بر سر موضوع نفت به توافق نرسید. در واقع در سیاست خارجی ترامپ عملکرد قابل قبولی که بشود از آن یاد کرد دیده نمی‌شود. در نهایت اگر از میان این موارد ذکر شده تنها تعدادی از آنها حل‌وفصل می‌شد، ترامپ می‌توانست از این طریق بر افکار عمومی‌تأثیر مثبت بگذارد و در جبران سیاست‌های غلط داخلی خود از آنها استفاده کند و برخی از ناکامی‌ها را نیز تحت‌پوشش قرار دهد.

 پس سیاست‌های اخیر ترامپ درخصوص افزایش و تمدید تحریم‌ها علیه ایران یا تنش‌هایی که در خلیج‌فارس و در مواجهه با نیروهای سپاه ایران و حتی واکنش‌های اخیری که در خصوص انتقال بنزین ایران به ونزوئلا انجام داده، با چه هدفی انجام شده است؟

در عالم سیاست هر اقدامی اثر و خاصیت خود را دارد. آمریکا اگر به قول و ادعای خودش بتواند ایران را وادار به پذیرش خواسته هایش کند تا حدی به یکی از اهدافش که اقناع افکار عمومی است نزدیک می‌شود، اما نه آن اندازه که بتواند شکست احتمالی این رئیس‌جمهور را در انتخابات 2020 جبران کند. از سویی عموم مردم آمریکا چندان پیگیر این نیستند که در سیاست خارجی کشورشان چه اتفاقاتی می‌افتد. آنها تنها چند کشور را همچون چین، کانادا، مکزیک و اسرائیل می‌شناسند؛ اما مسائلی مربوط به خاورمیانه و ایران چندان برای یک رأی‌دهنده معمولی در آمریکا اهمیت ندارد. این مسائل تنها در میان نخبگان این کشور نیز مطرح است و اهمیت داده می‌شود. از طرفی این امور، اموری نیست که بتواند گره‌ای از مشکلات ترامپ باز کند. همانطور که اشاره کردم اگر اقدامات بین‌المللی آمریکا تنش، جنگ و کشته شدن سربازان آمریکایی را در پی داشته باشد یا باعث بالا رفتن قیمت نفت و بنزین در آمریکا شود، می‌تواند جهت‌دهی در انتخابات و کاهش رأی ترامپ را در پی داشته باشد.

با توجه به مواردی که عنوان کردید، چرا جمهوری‌خواهان و در رأس آن دونالدترامپ همانند حزب دمکرات به دنبال تمرکز بیشتر بر سیاست‌های داخلی و اقناع افکار عمومی‌از طریق شیوه‌های نرم نیستند؟

با پیگیری تحولات داخلی آمریکا می‌توانیم ببینیم که ترامپ از تمام شگردهایی که افکار عـمومـی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، استفاده می‌کند؛ توجه به اقلیت‌ها با هدف جذب رأی رنگین‌پـوست‌ها و جریان‌های راسـت افراطی، میهن‌پرستان و شیعه‌ها صورت می‌گیرد. بیشتر توییت‌های اخیر ترامپ نیز در تلاش برای جلب آرای سیاه‌پوستان و زنان است. ترامپ به ابتکاراتی که از سوی حزب دمکرات در حال انجام است، بی‌توجه نیست. در واقع این فعل و انفعالات نیز در دولت ترامپ وجود دارد، اما رسانه‌ها چندان به آنها به دلیل روتین بودنشان نمی‌پردازند. در عوض اگر نامزد حزب اپوزیسیون یک زن را به عنوان معاون خود معرفی کند، مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد؛ به‌خصوص اینکه اینگونه خبرها در سطح جهانی بیشتر موردپسند است و‌هایلایت می‌شود نه اینکه آنچه دولت ترامپ انجام می‌دهد.
 

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط