محاسن پورحسینی

آخرین جمعه ماه نوامبر، به «جمعه سیاه» مشهور است؛ روزی که از این پس برای سینمای ایران نیز سیاه است. سینمای ایران که در روزگار کرونا عزیزان بسیاری را از دست داده، حالا در اتفاقی ناگوار، داغدار «پرویز پورحسینی» است؛ بازیگری که دوهفته پیش خبر بستری شدن او در بیمارستان، دل بسیاری از دوستدارانش را لرزاند. پسرش اما خیال همه را راحت و بارها اعلام کرد که ضریب هوشی استاد بالاست و روحیه او برای مقابله با کرونا، ستودنی است. چند روز بعد نیز اعلام شد که مشکل اصلی رفع شده و مشکل چندانی وجود ندارد.

تاریخ انتشار: ۰۸:۰۶ - یکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

این خبرهای خوب در حالی از بیمارستان فیروزگر مخابره می‌شد که خبر ناگهانی فوت «پرویز پورحسینی» در صبح جمعه، سینمادوستان را شوکه کرد. «پرویز پورحسینی» در تمام این سال‌ها، مرد بی‌حاشیه سینما، تلویزیون و تئاتر کشورمان بود. میانه چندانی با گفت‌وگو و مصاحبه نداشت و در کارهای کم‌حاشیه و تقریبا کم‌سروصدا به ایفای نقش می‌پرداخت. سبقه‌ای تئاتری داشت؛ وقتی که در نوجوانی، پدرش را از دست داد و مجبور شد برای گذران زندگی، در یک صحافی کار کند. آشنایی او با فرهیختگی، از همان دوران آغاز شد. این آشنایی پورحسینی با دنیای کتاب و ادبیات، پای او را به تئاتر باز کرد. خیلی خوش‌شانس بود که با «حمید سمندریان» آشنا شد و پس از مدتی شاگردی نزد او، نخستین تئاترش را به کارگردانی این مرد جاودانه تئاتر ایران روی صحنه برد. بعدها به تشویق سمندریان، تحصیل را هم ادامه داد تا در کنار فعالیت در تئاتر و تلویزیون آن سال‌ها، فرایند تحصیل را از کلاس‌های شبانه هنرهای دراماتیک به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ارتقا دهد. در آخرین سال‌های دانشجویی‌اش در رشته بازیگری، به سینما نیز ورود کرد و توانست از معدود بازیگران پیش از انقلاب باشد که هم‌زمان، تئاتر، تلویزیون و سینما را در سطح بالایی کار کرده است.
پورحسینی طی 17 سال فعالیت تئاتر پیش از انقلاب خود، در بیش از 30 کار روی صحنه رفت. در تلویزیون آن سال‌ها نیز چندین کار تله‌تئاتری را روی آنتن برد و در سینما هم به ایفای نقش در کارهایی چون «چشمه» آربی اوانسیان پرداخت. تمام این فعالیت‌ها سبب شد تا پورحسینی به چهره معروفی نزد اهالی هنر تبدیل شود؛ اما به‌واسطه حضور در کارهایی که فراخور چندانی با روحیه تجاری و بفروش آن سال‌ها نداشت، چندان نزد مردم معروف نبود. پورحسینی پس از انقلاب، به‌واسطه فعالیت‌های حرفه‌ای، خیلی زود موردتوجه نسل جدید فیلم‌سازان قرار گرفت. بلافاصله به‌عنوان یکی از بازیگران فیلم «هزاردستان» مرحوم علی حاتمی به خدمت گرفته شد و هم‌زمان با بازی در این سریال، تجربه حضور در «کمال‌الملک»، «گنج»، «مردی که موش شد»، «خط پایان»، «میهمانی خصوصی»، «طلسم»، «سراب»، «رابطه» و «باشو غریبه کوچک» را از سر گذراند. پورحسینی در سال‌های پس از انقلاب، رویه پرکار خود را ادامه داد، با این تفاوت که در این سال‌ها، عمدتا برای چهره‌های معروفی بازی کرد و توانست خیلی زود نزد مردم و مخاطبان سینما و تلویزیون معروف شود. در همان دهه 60 برای بازی در فیلم‌های «طلسم» و «اویناز» در سال‌های 65 و 69، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. شمایلی که از همان زمان در بازی پورحسینی دیده شد و مخاطب نیز همواره وی را در نقش‌های مکمل دید. نگاه آرام، طمأنینه و آرامش درونی و البته فن‌بیان قدرتمند وی در ادا و هجی کلمات، پرتره‌ای بکر از او در سینما ترسیم کرد که تا آن زمان در سینما و تلویزیون کشورمان نبود. پورحسینی به اندازه‌ای در این شمایل قدرتمند ظاهر شد که توانست این جریان را تا پنج دهه در بازی خود استمرار داده و روی نواری ثابت از راندمان فعالیت‌هایش، بازی‌های درخوری در قامت نقش مکمل ارائه دهد. او از معدود بازیگران مکمل سینمای ایران است که از سبک خاصی در اجرا بهره می‌برد و قابلیت پردازش شخصیت در ملودرام‌ها و کارهای تاریخی را داشت؛ شایستگی و لیاقتی که در کمتر بازیگر نقش مکمل سینما و تلویزیون کشورمان دیده شده است. از جمله شاخصه‌های کاری پورحسینی آن بود که در تمام این شش دهه‌ای که به‌صورت حرفه‌ای به فعالیت پرداخت، هیچ مرزبندی خاصی میان تئاتر، سینما و تلویزیون قائل نشد و تنها متن را ملاک قرار داد. به همین دلیل، عمده کارهای کارنامه وی را آثار درخور توجه و قابل قبولی تشکیل می‌دهند که با اقبال خوبی از جانب مخاطبان مواجه شدند. از مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌های تلویزیونی پورحسینی می‌توان به هزاردستان، امیرکبیر، روزی روزگاری، پزشکان، روشن‌تر از خاموشی، مریم مقدس، شب دهم، اولین شب آرامش، مختارنامه، سرزمین کهن، میکائیل و بچه مهندس اشاره کرد. در سینما نیز کارهای بسیاری انجام داد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کمال‌الملک، طلسم، باشو غریبه کوچک، کشتی آنجلیکا، اوینار، روز فرشته، کمیته مجازات، رستاخیز، دوران عاشقی و قاتل اهلی اشاره کرد.
پورحسینی تنها یک بار در سال79 برای بازی در فیلم «مریم مقدس» موفق به دریافت دیپلم افتخار جشنواره فجر شد و چندین بار هم در جشنواره‌های مختلف سیما، جوایزی را به دست آورد. متأسفانه او در زمره بازیگرانی بود که در زمان حیات، متناسب با سطح فعالیت‌ها و میزان هنر درونی و والایی که داشت، قدر دانسته نشد. روحیه ممتاز پورحسینی در دوری از شلوغ‌بازی‌های رایج، سبب شد تا کمتر رابطه‌ای با رسانه‌ها داشته باشد و در آرامش به پروژه‌های خود بپردازد. شاید یکی از دلایل دوری او از شلوغ‌کاری‌هایی که معمولا حول هر بازیگری شکل می‌گیرد، حجم بالای کار او بود. با نگاهی به کارنامه این بازیگر متوجه می‌شویم که وی از سال 1340 تا امسال، در هیچ برهه‌ای بیکار نبوده و هر سال، جلوی دوربین یک تا شش کار رفته است. چنین روحیه‌ای در پورحسینی در کنار ظرافت‌هایی که در بازی خود بدان وفادار بود سبب شد تا شمایل این بازیگر حتی در معدود نقش‌های منفی که بازی کرد، دلنشین بوده و با استقبال مخاطبانش مواجه شود. متأسفانه در کنار فضای آرامی که این بازیگر برای خود رقم زده بود، سازمان سینمایی و وزارت ارشاد هم غافل ماندند و هیچ‌گاه برای وی بزرگداشت یا مراسمی درشأن جایگاه حقیقی او برگزار نکردند تا این‌گونه احساس شود که قدر این بازیگر بااخلاق و بی‌حاشیه، آن‌طور که باید ادا نشد. همین گزاره، سنگینی داغ هجرت او را بیشتر می‌کند. در آذر ماهی که تا اینجایش، «چنگیز جلیلوند» و «کامبوزیا پرتوی» را از ما گرفته، داغ درگذشت «پرویز پورحسینی» سنگین‌تر است؛ بازیگری که خیلی بیش از دو چهره دیگر با مردم ارتباط برقرار کرد؛ اما خیلی کمتر از آن دو عزیز از دست رفته، تحویل گرفته شد و نه نهادهای دولتی و نه سینمای مستقل خصوصی، قدمی در مسیر بزرگداشت او برنداشتند.