قرار است چله روزه دورهای حزنانگیز باشد و بهطورمعمول با جشن و سرور ارتباطی ندارد؛ اما قسمت عجیب ماجرا این است: من آن را دوست دارم و مشتاقانه انتظارش را میکشم و در این مورد تنها هم نیستم. بسیاری از دوستانم که آنها هم آداب این ایام را بهجا میآورند، میگویند که در طول این 40 روز نسبت به بقیه سال شادترند. حتی برخی از خداناباوران هم تصمیم گرفتهاند که این مراسم را به دلیل فوایدی که میتواند برای ذهن و بدن داشته باشد، برپا دارند.
دوستداران چله روزه آدم فضایی نیستند. نتایج و فوایدی که فداکاری و ازخودگذشتگی برای شاد بودن دارد، بسیاری از یافتههای علوم اجتماعی آن را تأیید کردهاند. درواقع، چه مراسم مذهبی ازخودگذشتگی را در این ایام بهجا آوریم چه نیاوریم، درهرحال پرداختن به چله روزه و بررسی آن میتواند ما را به تعدادی راه و روش جدید برای شادتر بودن برساند.
شاید بدیهیترین حلقه اتصال میان ازخودگذشتگی و شاد بودن، بهسازی نفس و رشد و ارتقای شخصی باشد. بر مبنای نتایج منتشرشده توسط مؤسسه پژوهشی دسیژندیتا1، معمولترین چیزهایی که افراد در دوره چله روزه در سال 2019 (جدیدترین سالی که گزارش آن تهیه شده) از آنها گذشته بودند این چهار مورد هستند: رسانههای اجتماعی (که 21 درصد افراد در این زمینه خویشتنداری کرده بودند)، مشروبات الکلی (18 درصد)، شیرینی و شکلات (13 درصد) و نوشیدنیهای گازدار و قهوه (11 درصد). شاید برخی افراد بهمنظور تنبیه خود از این چیزها میگذرند، یکجورهایی مثل پیراهن ریاضت2، البته از نوع تکنولوژیک یا رژیمی؛ اما من جداً فکر میکنم که بیشتر مردم به دنبال بهانه یا فرصتی میگردند تا آن تغییرات دشواری را که میتواند به آنها سود برساند و در درازمدت شادترشان کند، در زندگی خود ایجاد کنند. ممکن است بگویید که این دست تغییرات درواقع اصلاً فداکاری و ازخودگذشتگی به آن مفهوم، محسوب نمیشوند؛ اما برای آنچه ما در اینجا به دنبال آن هستیم، نیت و قصد پشت این اقدامات، کمتر از تأثیر آنها بر شاد بودن مهم است.
حتی اگر برنامهای برای خداحافظی همیشگی از فیسبوک ندارید، بدانید که گذشتن از چیزی برای مدتی کوتاه، میتواند حواس و ادراک شما را به طرز تأثیرگذاری از نو راهاندازی کند و باعث شود از مقادیر کمترِ چیزهایی که دوستشان دارید لذت بیشتری ببرید. در یک مطالعه، پژوهشگران از گروهی از شرکتکنندگان خواستند که تا جایی که میتوانند شکلات بخورند؛ به گروه دوم گفتند که هرچقدر مایل هستند بخورند و از گروه سوم خواستند که برای مدتی بهطور کامل از شکلات پرهیز کنند. وقتیکه درنهایت به گروه سوم اجازه داده شد که شکلات بخورند، آنها بیشترین لذت و خوشی را از آن تجربه کردند. فقدان و غیبت یکچیز باعث میشود که قلب انسان برای آن مشتاقتر شود، حتی اگر آن چیز شیرینی باشد.
حتی اگر گذشتن از چیز بخصوصی، فوایدی فرعی مثل مصرف متعادلتر شکر را هم نداشته باشد، چنین تأثیری همچنان وجود دارد. در مطالعهای دیگر، پژوهشگران برای مدت کوتاهی فرآیند لذت بردن افراد مثل گوش دادن به موسیقی یا نشستن روی صندلی ماساژ را قطع کردند و دریافتند که انجام این کار، لذت و خوشی حاصل از این تجربیات را افزایش میدهد چراکه وقفه ایجادشده مانع از آن میشود که نسبت به لذت، بیحس و بیتفاوت شوند.
بااینوجود، به نظر من، جالبتوجهترین و جذابترین نتیجه شادیآوری که گذشت خودخواسته دارد این است که «تسلط بر نفس» را تقویت میکند؛ البته اصطلاحی که دانشمندان علوم اجتماعی ترجیح میدهند، «خودکارآمدی» است که به معنای اطمینان فرد به توانایی خود در کنترل رفتارهایش است. من معمولاً اینطور برای دانشجوهایم توضیح میدهم که خویشتنداری و خودانکاری، خواستهها و هوسهای ما را از کنترل مغزهای خزندهمان3 خارج میکند و آنها را به قشر پیشپیشانی4 میبرد، جایی که این فرصت را به دست میآوریم که آنها را هشیارانه مدیریت کنیم. نتایج دههها پژوهش نشان داده است که خودکارآمدی به طرز تأثیرگذاری تعیینکننده سعادت و بهزیستی در بسیاری از ابعاد زندگی است. بدین ترتیب، گذشتن از خود برای مدتی، ماهیچههای درگیر در تسلط بر نفس را ورزیده میکند، هوسها و خواستهها را مهار میکند و ثابت میکند که ما تنها مجموعهای از غرایز و تمایلات نیستیم.
درنهایت، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که هیچچیز عجیبوغریبی در مورد دستیابی به شادی از راه ازخودگذشتگی اختیاری و خودخواسته، وجود ندارد. درواقع، خویشتنداری میتواند قسمت باارزشی از خزانه مهارتهای شما برای نیل به خوشی و شادی باشد. چه آداب چله روزه را بهجا میآورید چه نمیآورید، درهرحال به اینکه خویشتنداری و ازخودگذشتگی را در برنامه زندگیتان بگنجانید، فکر کنید. در ضمن، اطمینان حاصل کنید که حواستان به این سه قانون کلی هم هست:
1. از روی عشق فداکاری کنید، نه به خاطر ترس.
در سال 2005، پژوهشگران ازخودگذشتگیهایی را که افراد در روابط عاشقانه برای یکدیگر میکنند، مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که انگیزه در این زمینه حرف اول را میزند: وقتیکه این ازخودگذشتگیها با «انگیزه نزدیکی» (برای دست یافتن به اهداف و نتایج مثبت در رابطه) انجام میشدند، باعث خوشحالی فرد میشدند؛ اما هنگامیکه با «انگیزه اجتناب» (برای دوری کردن از موقعیتها و عواقب منفی) صورت میگرفتند، ناراحتی به بار میآوردند. بهعبارتدیگر، اگر ظرفها را با هدف غافلگیر کردن محبوبتان میشویید، این کار حس خوبی به شما میدهد و عشق و علاقهتان را هم عمیقتر میکند. اگر این کار را برای این انجام میدهید که او سرتان داد نکشد، احتمالاً خیلی زود باعث رنجش و انزجار شما خواهد شد.
وقتیکه ازخودگذشتگی با هدف تغییر رفتار شما به خاطر دیگران انجام میشود، اطمینان حاصل کنید که انگیزه شما از این کار بهتر کردن حال آنها باشد و نه خودتان. پژوهشها بهروشنی نشان داده است که سرانجام، آن افرادی که با انگیزه کمک کردن به دیگران در فعالیتهای نوعدوستانه شرکت میکنند، بهطورکلی نسبت به آنکسانی که انگیزهشان سود و منفعت شخصی است، شادی و خوشی بیشتری را درنتیجه این رفتارها تجربه میکنند.
این قواعد نتایجی به دنبال دارد که نهتنها درباره چله روزه بلکه در مورد تمامی آئینهای مشابه در ادیان دیگر هم صدق میکند. ازخودگذشتگیهایی که از روی عشق و به شوق نزدیکتر شدن به خداوند انجام میشوند، فرد را شادتر و ایمانش را نیز عمیقتر میکنند؛ آنهایی که از روی ترس یا احساس شرم و گناه یا با هدف خودافزایی و ارتقای فردی انجام میشوند، آن تأثیر مطلوب را در پی نخواهند داشت.
2. خویشتنداری را در مقیاسهای «کوچک و کماهمیت» آغاز کنید.
همه ما این احساس را داریم که تا حدی تحت سلطه خواستههایمان هستیم. حتی اگر از هوسهای غیرقابلکنترل ناشی از یک اعتیاد تمام و کمال رنج نمیبرید، مطمئنم که بههرحال تمایلاتی در زندگی شما وجود دارند که دوست دارید کنترل بهتری روی آنها داشته باشید و احتمالاً سوابق منفی و ناتوانیتان در انجام این کار در گذشته، باعث آزردگی و ناامیدی شما هم شده است.
یک ازخودگذشتگی خودخواسته کوچک میتواند ارادهتان را قوی کند، چراکه به شما ثابت میکند که تواناییتان در خویشتنداری بیشتر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید. بهعلاوه، موفقیتهای کوچک میتوانند مقدمهای برای موفقیتهای بزرگتر در آینده باشند. افرادی که برای 40 روز در طول چله روزه، نوشیدن مشروبات الکلی را کنار میگذارند، احتمالاً اگر هم زمانی بخواهند یا برایشان لازم شود که آن را برای همیشه ترک کنند، بهتر و راحتتر میتوانند این کار را انجام دهند. این قاعده میتواند در مورد شما هم صدق کند. بهعنوانمثال، اگر آرزو میکنید که ایکاش میتوانستید صبحها بهجای اینکه بیشتر توی رختخواب بمانید، به باشگاه بروید، با گذشتن از فقط یکی از چُرتهای صبحگاهیتان شروع کنید، 10 دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید و کمی ورزش کنید تا زمانی که این کار برای شما تبدیل به عادت شود. میدانم که 10 دقیقه برای رسیدن به تناسباندام کافی نیست اما این موضوع هیچ اهمیتی ندارد. هدف این است که خودتان را به چالش بکشید و در این راه پیروز شوید.
3. لذتهای خود را دورهای کنید.
وقتیکه به چیزهایی فکر میکنید که دلتان میخواهد برای مدتی و بهطور موقت آنها را کنار بگذارید، بهاحتمالزیاد مواردی به ذهنتان خطور میکند که آنها را عمدتاً از روی الزام و نه با هدف لذت بردن انجام میدهید، بهعنوانمثال کار یا یک رابطه پرتنش. اینکه برای مدتی موقت وظایف ناخوشایند را کنار بگذاریم و استراحت کنیم، نیروی تازهای به ما میدهد و باعث میشود که وقتی دوباره آنها را از سر میگیریم، انجام دادنشان برای ما آسانتر باشد و کمتر طاقتفرسا به نظر برسد.
اما این اصل در مورد کارهای لذتبخش هم صدق میکند. برای اینکه از آنها نهایت لذت را ببریم، لازم است که برای مدتی آنها را کنار بگذاریم. توصیه من این است که برنامهای بریزید که بر مبنای آن در طول هفتههایی با فواصل زمانی منظم، به خواست خود از برخی لذتهای معمول مانند خوردن دسر یا تماشای تلویزیون چشمپوشی کنید تا مانع از آن شوید که در دام روزمرگی بیفتند. همچنین میتوانید بهطور موقت برخی چیزهای ناخوشایند را به خود تحمیل کنید: ساعت 4 صبح از خواب بیدار شوید تا برای مدتی لذت دیر خوابیدن را کنار بگذارید یا دوش آب سرد بگیرید تا فرجهای برای دوری از طمعتان نسبت به حمام آب گرم داشته باشید. نتایج این کار شما را شگفتزده خواهد کرد.
ازآنجاکه خویشتنداری سخت و ناخوشایند است، غریزه به ما حکم میکند که برای دستیابی به شادی، از آن دوری کنیم؛ اما اینکه خوشحالی و شادکامی را با مدام در پی لذت بودن و نیز اجتناب از درد مساوی بدانیم، اشتباه است.
دوروتی دی، فعال مدنی کاتولیک نوشته است: «اینکه هر روز و هر ساعت، از آنچه متعلق به ماست بگذریم و بهخصوص اینکه دیگران را بر تمایلات و خواستههای خود مقدم بدانیم، کار خیلی، خیلی سختی است»؛ اما دی، مانند همه حکیمان و قدیسان در طول تاریخ، این را هم بهخوبی میدانست که اتفاقاً نکته اصلی ماجرا همین است. ازخودگذشتگیِ اختیاری تمرینی است برای کنترل غرایز حیوانی و تفوق یافتن بر آنها. این کار مدرکی غیرقابلانکار به ما ارائه میکند که بر مبنای آن میتوانیم بگوییم انسان واقعی و کامل هستیم.
پینوشتها:
1. DecisionData
2. hair shirt، پیراهن پشمی و زبری که در گذشته توبهکاران بهمنظور ریاضت بر تن میکردند. [مترجم]
3. lizard brain، مغز خزنده یا مغز بدوی ابتداییترین بخش مغز ماست که وظیفه اصلی آن حفظ بقای فرد و رفع نیازهای اولیه و حیاتی است. این اصطلاح همچنین در مورد ابعادی از شخصیت فرد و رفتارهای او به کار برده میشود که تحت سلطه غرایز و نه تفکر منطقی باشد. [مترجم]
4. بخشی از مغز که وظیفه آن پیشبرد عملکردهای شناختی پیچیده از قبیل برنامهریزی و تصمیمگیری است.
این مطلب ترجمه مقالهای است با عنوان “What You Gain When You Give Things Up” و به قلم آرتور سی. بروکس، متخصص علوم اجتماعی، که در تاریخ 18 فوریه 2021 در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است.