زندگی در ارتفاعِ شهر!

برای بررسی مسئله آپارتمان‌سازی، ابتدا باید مؤلفه مهمی به نام «افزایش جمعیت» در شهرها را بررسی کنیم که نه‌فقط مربوط به اصفهان یا ایران بلکه رویه‌ای انکارناپذیر در جهان است. به روایت آمارهای جهانی، تا قبل از سال 2000 میلادی، نیمی از افراد جهان (یعنی 50درصد) شهرنشین بوده‌اند. درحالی‌که امروز این آمار بسیار فراتر رفته و مهاجرت به شهرها عملا در دنیا منجر به رشد جمعیت شده است. در این میان کلان‌شهرها بهره بیشتری از جمعیت برده و تحت تأثیر پدیده شـهـرگـــرایــی و مــهـاجـــرت شـــهــــری قرارگرفته‌اند. به این دلیل که شهرهای کوچک و متوسط، جذب‌کننده اقشار خاصی از مهاجران بوده‌اند و شهرهای بزرگ اقشار مختلفی را پوشش داده و با اقـبـال عـمـومــی روبـه‌رو بـوده‌انـد. همچنین مهاجرت به کلان‌شهرها به‌صورت پلکانی نبوده است. یعنی چنین نبوده که مهاجران از روستا به شهر کوچک، شهر متوسط و بعد کلان‌شهر مهاجرت کنند، بلکه آن‌ها مستقیما از روستا به شهرهای بزرگ هجرت کرده‌اند.

تاریخ انتشار: ۰۶:۳۹ - سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

رشد جمعیت شهری معایب و مزایا

آنچه مسـلـم اســت ایـن‌کـه افزایش جمعیت شهری معایب و مزایایی در خود دارد که بسته به نـوع مدیریت مدیران شهری، گاه مـعـایب و گاه مزایای افزایش جمعیت نصیب یک شهر و شهروندان آن می‌شود. در حقیقت رشد جمعیت برای یک شهر می‌تواند به‌صورت یک تهدید عمل کرده و برای شهری دیگر یک فرصت باشد. کاهش و شدت این موضوع نیز به برنامه‌ریزی‌های شهری و نوع مدیریت‌ها بستگی دارد.

توسعه شهر و ارتفاع‌نشینی!

افـزایــش جـمـعـیـت شــهـــری به دو اتـفـاق مـنـجـر می‌شود. نخست اینکه برنامه‌ریزان شهری به ســـمــت رشـــد افقی شهر به‌پیش می‌روند و شهر را در سطح و افق توسعه می‌دهند. مثلا اگر شهر اصفهان که 20 هزار هکتار است، در آینده به 25 هزار هکتار برسد تا پاسخ‌گوی جمعیت باشد، توسعه افقی پیداکرده است. اما راه دیـگـر این است که شهر به‌صورت عمودی رشد کند؛ یعنی شهر به‌جای توسعه در مساحت زمین و رسیدن از 20 به 25 هزار هکتار، جمعیت را در ارتفاع و طبقات جای دهد. هرکدام از این دو راه مزایا و معایبی به دنبال دارند. بسیاری از متفکران شـــهـرسازی طــرفــدار شــیـوه نـخـسـت هستند و بسیاری هم شیوه دوم را برمی‌گزینند. بنابراین این فرایند به‌صورت مطلق اثبات و پذیرفته‌شده نیست. اما درمجموع در یک نگاه مقایسه‌ای و در نظر گرفتن پارادایم توسعه پایدار به این جمع‌بندی می‌رسیم که عملا رشد افقی شهر منجر به پراکنده‌رویی شده و به دنبال خود تخریب اراضی کشاورزی، باغ‌ها، افزایش هزینه‌های تأسیسات، شهرسازی، گسترش آلودگی‌ها به دلیل فاصله زیاد بین مبدأ و مقصد و… را ایجاد می‌کند؛ بنابراین امروز رشد عمودی شهرها ارجحیت بیشتری دارد و بر طرح ایجاد شهر فشرده به‌عنوان یکی از راه‌حل‌های رویکرد توسعه پایدار توجه می‌شود.حال پرسش این است که شهرسازی در ارتفاع یا همان آپارتمان‌سازی چه الزاماتی دارد و چطور باید به این موضوع نگاه کرد تا بتوان تهدیدهای آن را به فرصت تبدیل کرد؟ مسلما آپارتمان‌نشینی نمی‌تواند بی‌قاعده رخ دهد و اگر چنین باشد مزیت‌های آن به معایب تبدیل‌شده است. الزامات آپارتمان‌سازی در ابعاد تعریف می‌شود و آنچه بیش از همه به آن توجه می‌شود و نگاه همه به‌سوی آن جلب شده، نگاه کالبدی است که می‌گوید حریم اشراف، یا حریم مشرفیت و حریم سایه‌اندازی باید در این زمینه رعایت شده و سیما و منظر شهرها مخدوش نشود. اما این تنها برگرفته از نگاه معمارانه در آپارتمان‌سازی است و متأسفانه سایر ابعاد این موضوع به این اندازه موردتوجه قرار نگرفته‌اند. مثلا از مهم‌ترین این الزامات عوامل اجتماعی است که می‌گوید آپارتمان‌نشینی تنها رفتن در ارتفاع نیست و به فرهنگ و رفتار اجتماعی خاصی نیازمند است. من که قبلا در یک خانه ویلایی زندگی و هرگونه می‌خواستم رفتار می‌کردم، امروز در یک آپـارتـمـان باید تابع تصمیمات گروهی باشم و مقرراتی را که وضع‌شده، بپذیرم. نه لزوما از طریق اقدام قضایی و قانونی، بلکه به‌صورت فرهنگ‌سازی شده که هم من حس خوبی به آن داشته باشم و هم حس خوبی به دیگران بدهم.بحث دیگری که باید به آن توجه شود عامل اقتصادی است. ما صرفا به ارتفاع نمی‌رویم که سود کنیم و جنبه مالی نباید بر دیگر جنبه‌ها غلبه کند. درحالی‌که امروز سرمایه‌گذاران راغب هستند برای ساخت ده طبقه مجوز بگیرند و ارزش بالای زمین را وسیله‌ای برای کسب سود قرار دهند. این باید کنترل شود تا سوداگری در مسکن ایجاد نشود. موضوع دیگر که از مهم‌ترین مباحث است، این است که آپارتمان‌نشینی به‌جز فرهنگ، روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی تعریف‌شده و سالم، به بستر کارکردی مناسب هم نیازمند است که شامل ایجاد امکانات و خدمات متناسب با افزایش جمعیت در ارتفاع است. مثلا محله‌ای که قبلا سه هزار نفر جمعیت داشته و با یک سوپرمارکت، یک فرهنگ‌سرا، یک کتابخانه و… نیازش برطرف می‌شده، امروز با داشتن جمعیتی ده‌هزارنفره در آپارتمان‌ها نمی‌تواند با همان امکانات و خدمات قبلی اداره شود. بنابراین دستگاه‌های خدمات‌رسان باید سرانه‌های لازم را در این خصوص تأمین کنند. تأمین عرض مناسب برای معابر هم موضوع دیگری است که لازمه اجرای طرح آپارتمان‌سازی در شهر است. اگر قبلا هر خانواده یک ماشین داشت، امروز سه ماشین دارد و باید عرض معابر پاسخ‌گوی این تغییرات باشد. موضوع دیگر به سامانه حمل‌ونقل عمومی اشاره دارد. آپارتمان‌سازی باید با تأمین خطوط پیشرفته حمل‌ونقل مانند تاکسی، دوچرخه، پیاده‌رو، مترو، بی‌آرتی، مونوریل، تراموا و همراه باشد که البته هرکدام باید بر اساس اقتضای شرایط خودشان اجرایی شوند. اگر الزامات ذکرشده نخست از طرف مدیران شهر و بعد از سوی مردم درزمینه رعایت قوانین پیگیری شدند و دستگاه‌های نظارتی نیز بر کار نظارت کردند، آن‌وقت می‌شود گفت آپارتمان‌نشینی به شیوه مناسب در راســتــای تـوســعـه پایدار و رشد جمعیتی کمک‌رسان بوده وگرنه نه‌تنها مشکلات شهر حل‌نشده و شهر پایدار نشده بلکه ناپایدارتر شده است. اگر امروز شخصی آپارتمان می‌سازد و نور خانه کناری را می‌گیرد یا به خانه دیگری مشرفیت دارد یا دسترسی به اتوبوس ندارد یا به لحاظ اقتصادی نگاه صرفا منفعت‌طلبانه به ساخت‌وساز دارد، نشان‌دهنده این است که شهر به‌سوی قهقرا در حال حرکت است و مسیری برخلاف مسیر توسعه پایدار را در پیش گرفته است.
*عضو هیئت‌علمی گروه شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان