چند روز قبل از این واقعه، در 25 خرداد، جبهه ملی با اعلام برگزاری میتینگی در میدان امام حسین (ع) با موضوع «مقابله با لایحه قصاص» فضای کشور را تحت تأثیر قرار داد. پس از آن نیز با اوج گرفتن بحث عزل بنیصدر توسط مجلس، کشور دچار التهاب جدیتری شد، تا در نهایت روز سیام خرداد 1360 ساعت 4 بعدازظهر سازمان مجاهدین خلق به بهانه حمله به اعضای خود با صدور اطلاعیه سیاسی – نظامی، آغاز ورود به فاز مسلحانه علیه حکومت را اعلام کرد. این رفتار تنشآمیز در حالی رخ داد که حکومت با صدور بیانیه 10 مادهای از سوی دادستانی، آزادی فعالیت سیاسی احزاب را در صورت کنارگذاشتن اسلحه تضمین کرده بود و مناظرات سیاسی در تلویزیون با شرکت گروههای مختلف بهصورت آزاد در حال برگزاری بود اما رفتار تند مجاهدین فضای سیاسی کشور را بیش از 15 سال تحت تأثیر قرار داد و کار سیاسی آزاد را سخت کرد. در روز سی خرداد شهرهای مهم کشور از جمله تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، اراک، بندرعباس و تعدادی دیگر از شهرها صحنه خشونت شدند صحنهای که با دستپاچگی مجاهدین پس از شکست، منجر به رفتاری بسیار تندتر، تروریستی، غیراخلاقی و غیرسیاسی شد؛ یعنی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که منجر به شهادت بیش از 72 تن از نیروهای انقلاب شد. طبق آمار در روز 30 خرداد، شانزده نفر در تهران کشته و بیش از دویست نفر زخمی شدند. درگیریهایی که بهصورت مسلح و نیمه مسلح در سراسر تهران بهخصوص نقاط مرکزی از جمله میدان انقلاب و ولیعصر جریان داشت اما حتی به یک روز هم نکشید و با برخورد نیروهای کمیته و سپاه با حضور و هدایت هادی غفاری به پایان رسید.
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود درباره حوادث 30 خرداد 60 مینویسد: «گروهکهای مجاهدین خلق و پیکار و رنجبران و اقلیت فدایی و… تدارک وسیعی برای ایجاد آشوب و جلوگیری از کار مجلس دیده بودند و به نحوی اعلان مبارزه مسلحانه کردهاند. از ساعت چهار بعدازظهر به خیابانها ریختند و تخریب و قتل و غارت و آشوب را در تهران و بسیاری از شهرستانها آغاز کردند. کمکم نیروهای سپاه و کمیتهها و حزبالهیها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم. صدای تیراندازی از چندین نقطه شهر به گوش میرسید. خبر از جراحت و شهادت عدهای نیز میرسید. جمعی از نمایندگان در دفتر من جمع شده بودند. نزدیک غروب، آقای {رضا} زوارهای مسئول ستاد امنیت آمد و نوار ضبط شده از ارتباطات تلفنی مرکز فرماندهی مجاهدین خلق با رابطهای آشوب خیابانی را آورد که برنامه وسیع تخریب و آشوب آنها را مشخص میکرد. اوائل شب، آشوبگران شکست خوردند و متفرق شدند، بدون اینکه کار مهمی از پیش ببرند؛ به جز تخریب چند ماشین و مرگ و جرح چند نفر از طرفین . شب را در مجلس ماندم» .
اگر آرشیو روزنامه کیهان در تاریخ 30 خرداد 60 را ورق بزنیم در صفحه دو این روزنامه بهصورت تیتروار تعداد کشتهها و مجروحین هر شهر در آن روز را میتوان مشاهده کرد.
تهران: مجلس ترحیم ۱۴ شهید سپاه و کمیته در درگیری ۳۰ خرداد برگزار شد.
رشت – رضوانشهر: مجروحیت ۳ بسیجی
مسجدسلیمان: یک نفر کشته
اراک: ۵ نفر مجروح
گیلان: ۵ کشته در درگیری روزهای اخیر
بیمارستان بندر انزلی نیز ۲ کشته و ۱۰ مجروح از درگیری شهرهای اطراف گزارش کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در ۳۰/۳/۶۰ گزارشی به این شرح ارائه کرده است:
قائمشهر: یک نفر بر اثر پرتاب کوکتلمولوتف به کیوسک روزنامهفروشی مجروح شد.
تهران: در اجتماع مردم در مدرسه شهید مطهری اعلام شد که تعداد شهدای حادثه ۳۰ خرداد ۲۴ تن و تعداد مجروحین بیش از ۲۰۰ تن است که حال ۳۵ تن وخیم است.
شیراز: سپاه پاسداران شیراز اعلام کرد که روز شنبه ۳۰ خرداد حدود ۴۰۰ نفر زخمی شدند که از این تعداد ۱۱۰ نفر بستری هستند و یک نفر به نام حسین محمدی شهید شد.
مشهد: دختران هوادار سازمان مجاهدین شکم جوانی را با تیغ موکت بری پاره کردند و وی را مجروح ساختند.
زنجان: ۸ مجروح در درگیریها
تأثیر آنچه در 30 خرداد 60 اتفاق افتاد سرنوشت سازمان مجاهدین خلق را برای همیشه دگرگون کرد. ورود به فاز مسلحانه تغییر خونبار یک ایدئولوژی را برای این سازمان به همراه داشت.