منطبقبودن پیام اثر با موضوع جشنواره اهمیت زیادی دارد
مهناز یزدانی با بیان اینکه در سال هشتاد به عرصه کارتون وارد شده، میگوید: تا سال نودوسه حرفه اصلی من انیمیشن بود و در کنار آن به صورت ناپیوسته کارتون نیز کار میکردم؛ ولی از سال نودوسه بهصورت مستمر و حرفهای به کارتون مشغول شدم.
مهمترین ملاکهای داوری از نظر او منطبقبودن پیام اثر با موضوع جشنواره، بیان پیام در قالبی طنازانه و در صورت امکان بدیع و اجرای قابل قبول است. یزدانی در پاسخ به این پرسش که بهترین کارتونی که تاکنون دیده چه بوده است میگوید: تا به حال به اینکه کدام کارتونی که تا به حال دیدهام بهترین بوده فکر نکردهام. الان که سعی کردم کارتونهایی که دیدهام را به یاد بیاورم، اول از همه کمیکی از کینو درباره تنهایی آدمها در مقابل چشمم نقش بست. دانشمندی در آزمایشگاه اکسیر رهایی از تنهایی را کشف میکند و با خوشحالی بیرون میدود تا چنین خبر بزرگی را به همه مردم شهر بدهد و اما در شهر جز او هیچکس نیست. او همچنین برگزاری چنین مسابقاتی را انگیزهبخش دانسته و آنلاینبودن جشنواره فعلی را امتیاز آن محسوب میکند و ادامه میدهد: این قبیل رقابتها اگر جوایز نقدی خوب و بازتاب رسانهای گسترده و استمرار داشته باشد، آبستن پویش و خلق آثار جدید میشود.
این کارتونیست در پایان میگوید: به نظر من آنچه هنرمند میخواهد در قالب اثر هنریاش بیان کند، از همه چیز مهمتر است. با پختهترشدن و عمیقترشدن نگاه او به دنیا پیامش هم عمیقتر و پختهتر و در نتیجه اثر هنریاش غنیتر و به بیانی بهتر میشود. پس مطالعه میکند و با نگاه باز و موشکافانه زندگی را تجزیه و تحلیل میکند و ایدئالش این است که بتواند از هنرش به عنوان ابزاری برای بیان ماحصل افکار و نگاه و تجربیاتش از زندگی بهره ببرد. اگر موفق به خلق چنین اثری شود، به نظرم اثر خوبی خلق شده است. این هنرمند میتواند کارتونیست، نقاش، فیلمساز و … باشد. گاهی ایدهها فدای اجرای بد میشوند.
جشنوارهها باعث میشوند خودمان را بسنجیم
مجتبی حیدرپناه، کاریکاتوریست موفق کشور ودیگر داور رقابت فصلی کاریکاتور اصفهان نیز با بیان اینکه از سال ۸۶ به طور جدی وارد دنیای کارتون شده و در حال حاضر هم مدیر هنری اپلیکیشن «آیقصه» است، از حضور در داوری این دوره مسابقه فصلی کاریکاتور اصفهان ابراز خرسندی میکند و وجودچنین جشنوارههایی را در ارتقای سطح کیفی آثار تولید شده مؤثر میداند.
او سپس ملاکهای داوری در این دوره جشنواره را اینطور ذکر میکند: در داوری این جشنواره دو معیار برای داوری در نظر گرفته شده بود؛ یکی ایده که پیام جشنواره را برساند و در کنار آن اجرا که بتواند در بهترین حالت پیام را منتقل کند. همین اتفاق گاهی باعث میشد بعضی آثار با ایدههای خوب به خاطر اجرای نامناسب به مرحله نهایی نرسند و گاهی ایدهها فدای اجرای بد شوند. حیدر پناه در پاسخ به این پرسش که مسابقاتی مثل مسابقات فصلی کارتون چقدر میتواند در پیشرفت کاریکاتوریستها یا علاقهمند شدن جامعه به کارتون مؤثر باشد، اینطور میگوید: جشنوارهها باعث میشوند خودمان را محک بزنیم و تواناییمان را بسنجیم. در کنارش کارهای بقیه را ببینیم و با نگاههای متفاوت نسبت به آن موضوع بیشتر آشنا شویم. اما نکته تأملبرانگیز و جالب توجه در برگزاری این دوره مسابقه فصلی کارتون برای حیدرپناه این است که کارتونیستهای متعدد از جاهای مختلف به یک ایده مشترک رسیده بودند که فقط اجراهایشان متفاوت بود و خیلی شبیه به هم به یک موضوع نگاه کرده بودند. او تصویر زیباترین کارتونی را که دیده اینطور شرح میدهد: کارتونی که الان خاطرم هست و مربوط به موضوع جشنواره نیست، اثر کریستوف گروندیل لهستانی هست که تصویری از پیکره ونوس بدون دست است. در کنارش پیکره ساموتراس که سر و دست ندارد و در کنار این دو مجسمه سربازی بدون دست و پا ایستاده است.
این کاریکاتوریست موفق و داور مسابقه کاریکاتور اصفهان هم توصیهای برای کارتونیستشدن یا طراحی کارتونهای بهتر به اهالی کارتون دارد: تجربهکردن و متفاوتدیدن ایده بسیار اهمیت دارد؛ به طوری که هرچقدر بتوانیم متفاوتتر از بقیه فکر کنیم، ایدههای نابتری به ذهن میآیند و در کنارش هرچقدر دستمان را در اجرا قویتر کنیم، مطمئنا ایدههایمان را به بهترین حالت به مخاطب منتقل میکنیم.سخن پایانی و خواست حیدرپناه اما استمرار چنین رویدادهایی است: امیدوارم این برنامه و رویداد ادامهدار باشد و برای کارتونیستها اتفاقهای خوبی را رقم بزند؛ چون تنها در حالت تداوم و برقراری همیشگی چنین رویدادهایی میتواند نتیجهبخش باشد.