امسال اما تلاقی این روز با تحصن و حضور کشاورزان اصفهانی در دل زایندهرود خشک به روز اصفهان رنگ دیگری داده است. رنگی خاکستری از خشکی رود و آلودگی آسمان اصفهان که انگار با بازشدن ترک زمینش زیر پای مردمانش کمکم دارد فیروزهای دلنشینش را میپوشاند.
برخی هنرمندان و اهل فرهنگ که به داشتن دل نازک و روحیهای حساس شهرهاند و خیلیوقتها پیشتاز حضور در حرکتهای اجتماعی کنار مردم هستند، در این روزها حرکتهایی را در همراهی با اصفهان و احوالِ پرغصهاش انجام دادهاند.
پیام پور فلاح، کاریکاتوریست فعال اصفهانی، با کشیدن طرحی از تابلوی تازه اصفهان با عنوان «به اصفهان شهر بحران بیآبی و فرونشست خوش آمدید» در اعتراض به شرایط این روزهای اصفهان اقدام کرده است؛ مانند خیلی وقتهای دیگر که موضوعات روز و اجتماعی را دستمایه طرحهایش میکند.
همچنین اهالی تئاتر خط قرمز نوشته و کارگردانی محمد جواد صرامی، در اولین اجرای خود در شب گذشته میزبان برخی از کشاورزان اصفهانی بودهاند. این حرکت نیز از سوی این گروه تئاتر برای تکریم و همراهی با کشاورزان اصفهانی صورت گرفته است.
سروش دادیار و برادران سعیدی از خوانندگان اصفهانی هم در شب 30 آبان ماه و شبی که فردایش نام اصفهان را بر پیشانی دارد، در بستر زایندهرود خشک و چادر کشاورزان اصفهانی حاضر شده و به اجرای چند قطعه برای نشاندادن همبستگی و همراهی با کشاورزان اصفهانی پرداختهاند. حرکتی آرام و بیسروصدا در کنار مطالبه آرام و بیحاشیه کشاورزان اصفهان که میتوان امید داشت زودتر به نتیجهای که باید، برسد.
همراهی با کشاورزان و مردم اصفهان اما فقط از سوی هنرمندان شهر نبوده که جشن حافظ که هرساله با حضور اهالی سینما برگزار میشود، هم امسال رنگ اصفهان گرفت و در آن از مردم اصفهان و رود تشنهلبشان یاد شد.
مسعود کیمیایی فیلمساز شناختهشده در این جشن جایزه «علی معلم» را که به پاس یک عمر فعالیت هنری و سینمایی به او تقدیم شد به مردم اصفهان و آب خشکیده زایندهرود تقدیم کرد.
کیمیایی در متن پیام خود که توسط جواد طوسی برای حاضرین خوانده شد، نوشته بود:
«هرآنکه دوست من است در قلب و چشم من است.
خداوند روح علی معلم را در جای بلند بنشاند، رحمت خدا بر او.
این را که به من دادهای از سر عشق تقدیم میکنم به کف زمین بیآب زایندهرود، صدای مردم تشنه اصفهان.
آرزوی رودی پرآب و دلی شادمان برای مردم سرزمینم دارم.»
سروش صحت، هنرمند اصفهانی نیز در این جشن و در هنگام دریافت جایزهاش از مردم اصفهان و خوزستان یاد کرد و میتوان انتظار داشت در روزهای پیشرو این همراهی و همدلی از سوی تعداد بیشتری از هنرمندان هم با کشاورزان و مردم اصفهان ادامه یابد و چون مرثیهای غمگین بر بستر رود خشک و ساکنان این روزهایش جاری شود. همانطور که حرکت جدی، محکم و مصمم کشاورزان اصفهانی در روزهای اخیر هزاران نفر از مردم اصفهان را با خود همراه کرد.
حالا هم آن دسته از هنرمندان و اهل فرهنگ که مدتهاست طومار هنر برای هنر را در هم پیچیده و باطل میدانند برای اینکه تعهدی در ارائه هنریشان در پیوند با اجتماعشان باشد به میدان میآیند و سرود و مرثیه همدلی سر میدهند.
هرچند گاهی و از سوی برخی سلبریتی ها یا به قولی شاخهای اینستاگرام، بهرهبرداری آنان از این موضوعات، برای اجرای نمایش و شوآف در فضای مجازی یک برگ برنده و دلیل حضور است؛ اما باید به انجام حرکتهای اصیل و واقعیتر نیز در این روند دل بست و البته جای حرکتهای جدی از سوی سیاستگذاران فرهنگ و هنر در جهت انجام این همدلی برای انجام کار مداوم و ماندگار برای زایندهرود و آدمهایش را همچنان خالی دانست.
حضور خودجوش، همهجانبه و جدی کشاورزان اصفهانی نه برای حقابه پاییزه بلکه احیای دائمی زایندهرود در کنار موضوع وحشتبرانگیز فرونشست زمین، میتوانست بهترین ایده برای برگزاری رویدادهایی فرهنگی هنری متناسب با اصفهانترین روز اصفهان در مدیومها و قالبهای مختلف از ادبیات و سینما و تئاتر گرفته تا تجسمی و موسیقی و … در پاییز اصفهان باشد؛ مقدمهای هنرمندانه در قالب مرثیهای که امید را برای زنده نگهداشتن اصفهان فریاد بزند.
امید که اصفهان را در سالروز تولدش و هر رور تقویمش بیش از آنکه باید، دریابیم.