به گزارش اصفهان زیبا؛ هنگامی که از نزدیکی دبیرستان بهشتآیین عبور میکنم، مثل همیشه، متوجه آن نقش پرمعنایی میشوم که بر دیوار این مدرسه، برجستهنمایی شده است. این نقوش، به ما سیر زمانی دنبالهدار یک زن را نشان میدهد که در ابتدا باردار است و شکمش به جلو آمده. سپس همان مادر را نشان میدهد که نوزادی را در آغوش گرفته است و سپس در تصویر دنبالهدار بعدی، راه رفتن را به کودکش یاد میدهد. سپس او را به مدرسه میبرد و …
وقتی این تصاویر پرمعنا را مینگرم، با خودم میگویم تا چه میزان درسهایی که داخل این دبیرستان، درس داده میشود و مطالبی که آنجا گفته میشود، به این طرح و نقش ربط دارد.
یک سؤال ساده که شاید با جواب به آن بتوان باب بسیاری از تغییرات را گشود:
آیا میخواهیم در آینده فرزندانمان را مادرانشان تربیت کنند یا کسانی دیگر تربیت کنند؟
تکلیف را مشخص کنید بالاخره میخواهیم نقش اصلی تربیت فرزند را به چه کسی بسپاریم؟ بچهها را چه کسی باید تربیت کند؟ پاسخ به این سؤال را نمیتوان بهوقت دیگر حواله داد.
اگر جوابتان، مادر است، یعنی نقش اصلی تربیت با مادر است، من به شما خواهم گفت آیا مادران فردا کسانی جز دختران امروز دبیرستان هستند و به دنبال آن، سؤال من از شما مشخصا این است کدام یک از درسهایی که این دانش آموزان میخوانند به فردای مادر شدن آنها کمکی میکند؟ شیمی، فیزیک یا زیستشناسی را میگویم.
بحث وجود تفاوت در دروس دختران و پسران بههیچوجه یک بحث اسلامی نیست و ربطی به مسائلی مانند حجاب و عدم اختلاط و این حرفها ندارد. نه یک بحث شرعی است نه بحث فقهی. این بحث صرفا یک بحث کارکردی است و به نقشهای آینده دختران و پسران بازمیگردد.
سؤال بسیار صریح و ساده است. آیا نقش دختر و پسر در آینده یکسان است؟ هرچقدر هم به یکسانسازی و برابری این دو معتقد باشیم این را باید بپذیریم یکی از این دو در آینده پدر میشود و دیگری مادر. این را نمیشود منکر شد. آیا نقش پدر و مادر در خانواده از جهات گوناگون یکی است؟ آیا این تفاوت نباید در آموزشها لحاظ شوند؟
بحث پیش روی ما یک بحث ساده و بدیهی است. ما معتقدیم نظام آموزشوپرورش باید دانش آموزان را برای نقشهای آیندهشان در اجتماع آماده کند.
یکی از مهمترین نقشهای دختران در آینده وظیفه مادر شدن است. ما معتقدیم که آماده شدن برای این نقش در دنیای امروز نیاز به آموزههای فراوان و اصولی دارد و در نهایت با یک مرور سریع میپذیریم که بسیاری از این درسهایی که دختران در دبیرستان میخوانند هیچ ربطی به نقش مادرشدنشان ندارد.
حال سؤال اینجاست تا کی باید نقشهای زنانه را دست کم بگیریم. نقشهایی که تنها در حیطه توانایی زنان است و این توانایی در این حیطهها در حد بسیار پایینتری به مردان داده شده است. آیا خانه داری و شوهرداری وظایف کوچکی است؟ آیا این وظایف در دنیای امروز نیاز به آموزش قبلی ندارند؟ آیا این آموزشها در دروس دانش آموزان لحاظ شده است؟ تا کی باید اینطور سطحی و کماهمیت به مسئله بچهداری و تربیت و پرورش او نگاه شود؟ چرا در زمان رژیم پهلوی در دروس بانوان درسهایی مانند خانهداری و مثل اینها لحاظ شده بود، اما اکنون در آموزشوپرورش ما کمتر به آنها پرداخته شده است؟ و اگر هم باشد آنقدر در درجه اهمیت پایینتر قرار میگیرند که انگار نیستند.
نتیجه چیست؟ میدانیم که دخترها در اثر فشار در کوتاهمدت شکنندهتر از پسرها نشان میدهند. نتیجه این همه نابه سامانی و فشار در شب امتحان چیست؟ حفظ کردن درسهایی که شما را برای نقش اساسیتان در آینده آماده نمیکند. شما شاید بتوانید مهندس نشوید و از دکتر شدن فرار کنید اما به شما باید بگویم که دخترها از مادر شدن و همسر شدن فراری نیستند.
اگر هم عدهای از این مهم گریزان باشند، باید دید مشکل از کجاست. میل طبیعی و فطری زنان به مادرشدن است. اما نظام آموزشی فعلی خود به اجبار، دختران این سرزمین را از نقشهای اولیه و مهم خود دور میکند. به آنچه احتیاجشان نمیشود تجهیزشان میکنیم و از آنچه میلشان است دورشان میداریم و بیهوده به خود افتخار میکنیم که دخترانمان از پسرانمان چیزی کم ندارند.
میان زن و مرد مشترکاتی فطری و انسانی وجود دارد و آموزشهای عمومی برای هر دو جنس الزامی است؛ اما زنان ویژگیهای خاصی هم دارند که دیگر نمیتوان در فرایند تعلیم و تربیت آنان، به آن بیتوجهی کرد. شاید روزی که دیر نشده باشد، بیدار شویم.