در عوض، گفتوگو یا تکگویی مخرب، آسیبهای فراوانی از جمله ناراحتی، سردشدن روابط یا قطع آن و فهمنشدن کلام و اندیشه همدیگر را به دنبال دارد. بیتردید، صِرف سخنگفتن با یکدیگر گفتوگو صورت نمیگیرد.
گفتوگو چه درباره مباحث علمی باشد، چه گپوگفتی دوستانه یا خانوادگی، برای سالمپیشرفتن نیازمند رعایت آداب است. گفتنی است که در بیان امیرالمؤمنین، علی (ع)، سفارش به گفتوگو برای بارورشدن اندیشه وجود دارد: «رایزنی کنید تا اندیشه درست متولد شود.»
میدانیم که ارتقای اندیشه فقط با تعاملات علمی یا پرداختن به موضوعات اجتماعی و فرهنگی صورت نمیگیرد. گاهی، گوشدادن به کلام عادی دیگران نیز همین دستاورد را به دنبال دارد.
بهخصوص گوشدادن به بزرگترهای جمع که اندیشهای پختهتر بر اساس تجربهای بیشتر دارند؛ چنانکه در روایت است: «اندیشه انسان به اندازه تجربه اوست.»امام صادق(ع) میفرمایند: «سه چیز نشانگر رأی درست است: خوشبرخوردی و خوب گوشدادن به سخن و خوب پاسخدادن.»
این روایت به آدابی از اصول گفتوگو اشاره میکند که در ادامه آن را بیان میکنیم. پنج رفتار در گفتوگو لازم است:
بهزبانآوردن همه مطلب با بیانی شیوا:
ما نمیتوانیم در حین گفتوگو، سخن و اندیشهمان را نارسا و بدون شفافسازی بیان کنیم و انتظار داشته باشیم که مخاطبمان قصد ما را دریافت کرده باشد. میتوان این مؤلفه را مصداق «گفتار نیک و نرمی در سخن» در کلام ائمه(ع) تلقی کرد.
گوشسپردن بدون مقاومت نشاندادن:
گوشدادن واقعی نیازمند شکیبایی و توانایی و حوصلهبهخرجدادن در درک اندیشه و احساس دیگری است. گوشدادن مانع پیشداوری میشود. گوشدادن واقعی، یعنی اینکه در حین صحبت طرف مقابل، در ذهن دنبال پاسخدادن به او یا داوریکردن او نباشیم.
بنابراین، سخن او را هم بهدرستی دریافت میکنیم؛ چنانکه امام علی (ع) میفرمایند: «هرکه خوب گوش کند، زود بهرهمند شود.» همچنین، نباید از طولانیشدن سخن ابراز خستگی کنیم.
بلکه همراه و همدل او شویم و صمیمانه او را بشنویم. امام (ع) در این باره نیز میفرمایند: «از بزرگواری است که انسان برای گوشسپردن ناله دردمند، صبر داشته باشد.»
احترامگذاشتن:
از چند بُعد میتوان درباره احترامگذاشتن سخن گفت. یکی اینکه به موضع فکری طرف مقابل آگاهی کامل پیدا کنیم و بدانیم فهم کامل ناممکن است؛ پس بر فهم خود از سخن مخاطبمان پافشاری نکنیم.
چنین برخوردی آثار بدی در کیفیت روابط دارد و حتی بنا به موقعیت ممکن است آثار بدتری نیز بر آن مترتب شود؛ دوم اینکه، سخن مخاطبمان را بهدلیل مخالفت با او کمبها و نابخردانه یا… محسوب نکنیم.
احترامگذاشتن به اندیشه مخاطب و پذیرش او موجب اعتماد بین مخاطبان با هویتهای اجتماعی متفاوت میشود و افراد میتوانند ابراز وجود کنند و شناخته شوند. در سیره رسول خدا (ص) و امام رضا (ع) آمده است که ایشان هنگام سخنگفتن دیگری تا پایانیافتن کلامشان، به سخنانش گوش میدادند و سخن او را قطع نمیکردند.
سوم اینکه، تمام توجهمان را به مخاطبمان بدهیم و عوامل حواسپرتی را از خودمان دور و ارتباط چشمیمان را با او حفظ کنیم.
کنارنهادن فرضیهها و قضاوتها و جزماندیشی:
کنارنگذاشتن فرضیهها و قضاوتها و جزم بر سخنان خود موجب میشود در چهارچوب تفکر خود زندگی کنیم و از قالبمان بیرون نیاییم. در این صورت، حتما متوجه منظور مخاطبمان نمیشویم.
شایان ذکر است که شناخت و آگاهی از الگوهای ذهنی خودمان، گام نخستین برای پذیرفتن سخن دیگران و ایدههای جدید و تعلیق فرضیهها در فرایند گفتوگوست.
پرسشگری:
اصل پرسشگری حین گفتوگو، چه در گفتوگوی معمولی باشد و چه در گفتوگوی علمی و رسمی، کاربرد دارد. در حالت اول، ما را بیشتر به فهمیدن مخاطبمان نزدیک میکند و در حالت دوم، پرسشگری ما را به ایدههای جدید در فرایند اندیشهمان میرساند.