به گزارش اصفهان زیبا؛ مدرسه صدربازار سالهاست جایگاه برگزاری مهمترین دروس خارج فقه و اصول در اصفهان است و ازاینحیث مهمترین مدرسه علمیه اصفهان در دوران معاصر بهحساب میآید؛ تختفولاد هم صدها سال است مزار عالمان و عارفان بسیار بوده. هدف از این مصاحبه، کشف رابطه میان تختفولاد و مدرسه صدر بازار است. به همین علت سراغ حجتالاسلاموالمسلمین مجید جلالی رفتیم که مدیر حوزه علمیه صدر بازار است و توانمندی بالایی در رجالشناسی و شناخت علمای اصفهان دارد.
پیش از هر چیز برای ما مختصری از سابقه مدرسه صدربازار بگویید.
در ۱۲۲۰ هجریقمری مرحوم محمدحسینخان صدراصفهانی که بهاصطلاح وزیر فتحعلیشاه قاجار و اصفهانی هم بود، مدرسه صدربازار را بنا گذاشت؛ یعنی تقریبا ۲۲۶ سال قبل. البته مرحوم محمدحسین صدراصفهانی، یک مدرسه صدر خواجو در خیابان چهارباغ خواجو و خود چهارباغ خواجو تا پل خواجو را به سبک صفویه که چهارباغ عباسی را درست کرده بودند، ایجاد کرد. از مکینه خواجو تا خواجو دو طرف خیابان را درختکاری کرد؛ یک مدرسه صدری هم در نجفاشرف در بازار روبهروی حرم مولا امیرالمؤمنین(ع) به نام صدر ساخت و در آن مدرسه به خاک سپرده شد.
اگر اشتباه نکنم اصفهان در دوره صفویه بیش از 200 مدرسه علمیه داشته است.
مدرسه چهارباغ را شاه سلطانحسین ساخت و شاهانه هم بنا کرد. مدارس ملاعبدالله و جد بزرگ و نیماورد و کاسهگران را هم در دوران صفویه ساختند؛ اما در بین مدارسی که در دوران صفویه ساختند، مدرسه صدری که برای قاجاریه بود، مرکز تجمع بزرگان و علما شد؛ مخصوصا از زمانی که مرحوم جهانگیرخان قشقایی به این مدرسه آمد.
ما را با اولین دوره از شخصیتهای مطرحی که در این مدرسه ظهور کردند، آشنا کنید.
دو نفر از بزرگان علما و حکما و فلاسفه در مدرسه صدر بودند؛ البته کنار صدها عالم دیگری که در مدرسه صدر بازار حضور داشتند. اولی، جهانگیرخان از ایل قشقایی بود. او از ایلی که بین دهاقان و سمیرم ساکن بودند، به اصفهان آمد. در سواری و تیراندازی مهارت داشت و تار میزد. آمده بود در بازار که تارش را درست کند. «مرحوم طرب»، جد جلالالدین همایی، به او گفته بود: «ای کاش میرفتی در این مدرسه صدر و سهتار دلت را درست میکردی!»
او آمد و با دیدن طلبهها و فضای مدرسه مجذوب شد.۴۰ساله بود که وارد مدرسه شد. ۲۰ سال زانو زد و درس خواند و ۲۰ سال آخر عمرش معروف به جهانگیر شد؛ یعنی از کل ایران در محضر او حاضر میشدند؛ ازجمله مرحوم آقانجفیقوچانی که از قوچان قدیم خدمت ایشان آمد و زانو زد.
آیتاللهالعظمای بروجردی و آیتالله نائینی و آقاضیاءالدین عراقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و بزرگان زیاد دیگری از سراسر ایران خدمت جهانگیرخان و آخوند کاشی آمدند؛ حتی از اردبیل و خوی و ارومیه در بین شاگردان این دو بزرگوار داریم.
معمولا نام جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی را با هم میشنویم. آیا عالم دیگری هم در این مکان نامش مطرح بوده است؟
این دو بزرگوار در کنار مرحوم آیتاللهالعظمی ابوالقاسم دهکردی اصفهانی که از بزرگان علما بود، در این مدرسه نزدیک چهلپنجاه سال تدریس میکردند. مرحوم آقای آسید ابوالقاسم دهکردی که قبرش در زینبیه است، بیشتر فقه و اصول و تفسیر و رجال میگفت. آخوند کاشی هم فصوص و اسفار میگفت.
جهانگیرخان درس شرح لمعه میگفت و در کنار آن شرح منظومه حاجیسبزواری درس میداد. به قول مرحوم استاد جلالالدین همایی، فلسفه را از آن حالت بدنامی درآورده بود و علاوه بر آن، بسیاری افتخار میکردند که در درس جهانگیرخان، هم فقه و هم فلسفه میخوانند.
جهانگیرخان و آخوند، از بزرگان و علمایی بودند که تا آخر هم در همین مدرسه حضور داشتند و ازدواج هم نکرده بودند. حجرههای این دو بزرگوار معلوم و مشخص است.
و اگر بخواهیم از علمای متأخر نام ببریم…
البته غیر از آخوند و جهانگیرخان که در مدرسه صدر حجره داشتند، بزرگان دیگری هم در تختفولاد داریم؛ مثل مرحوم حاجآقا رحیم ارباب (اعلیاللهمقامه) که او هم شاگرد هر دو استاد، اما بیشتر شاگرد آخوند بود. از شاگردان این دو بزرگوار افراد سرشناسی در مدرسه صدر تلمذ کردهاند؛ مثل آیتاللهالعظمی بروجردی و مرحوم آیتالله سید محمدرضا خراسانی که رئیس حوزه اصفهان بودند و سال ۵۶ فوت کردند. ایشان در تکیه فاضلاصفهانی یا فاضلهندی صاحب کشف اللثام در تختفولاد مدفوناند.
در کنار این نامها باید از آیتالله سید حسین خادمی نام ببریم که بین سالهای ۵۶ تا ۶۳ زعیم حوزه علمیه اصفهان بود و در حرم امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.
از دیگر بزرگانی که در تختفولاد مدفون است و از عالمان مدرسه صدر بهحساب میآید، باید به مرحوم آیتالله نورالدین اشنی اشاره کنیم که در تکیه ابوالمعالی مدفون است.
آیا آیتالله سید محمدباقر درچهای را هم میتوان به این فهرست اضافه کرد؟
او بیشتر در مدرسه نیماورد تدریس داشت. سید محمدباقر درچهای از مراجع بزرگی است که در تکیه کازرونی مدفون است. او بههمراه برادرش سید محمدمهدی و مرحوم شیخ عبدالکریم گزی و مرحوم عالم نجفآبادی از بزرگانی هستند که در تکیه کازرونی مدفوناند. شیخ عبدالکریم گزی کتابی به نام تذکرهالقبور دارد که در آن، علمای مدفون در تختفولاد را بهخوبی نام برده است.
درواقع باید با صراحت بگوییم در مدرسه صدر کسانی تدریس کردهاند که عالیترین کرسی تدریس در اصفهان را داشتهاند.
بله، اسامی متعدد است. از بزرگان دیگر، مرحوم آیتالله شهید شمسآبادی را داریم که حجره او الان در مدرسه مشخص است و در مدرس هم تدریس داشت.
مرحوم آیتالله سید محمدعلی صادقی هم زمانی رئیس حوزه علمیه اصفهان بود. بعد از آیتالله خادمی عدهای او را نفر اول میدانستند. مزار آیتالله صادقی در کنار آیتالله ارباب در تکیه شهداست.
آیتالله حسنعلی صافیاصفهانی درست در کنار مقبره علامه مجلسی دفن است. او زعیم حوزه اصفهان و از مدرسان بزرگ بود که در مسجدجامع اصفهان نماز میخواند.
از میان شخصیتهای سیاسی معاصر هم نامی در میان مشاهیر مدرسه صدر پیدا میشود؟
مرحوم آیتالله شهید مدرس (رضوانالله تعالی علیه) هست. او در کاشمر دفن است و میدانید که رضاشاه او را در تبعید به شهادت رساند.
گویا شهید مدرس شاگرد جهانگیرخان قشقایی بوده و او شهادت مدرس را پیشگویی کرده است. کدام شخصیتها از خط فلسفی جهانگیرخان در حوزه اصفهان بودند؟
در ابتدا حکیم محمد خراسانی بود؛ سپس صدرالدین کوپایی. این دو بزرگوار نیز در تختفولاد آرمیدهاند. شخصیت فیلسوف دیگری که از شاگردان خان بوده و در تختفولاد دفن است، شیخ محمود مفید است. البته برادرش شیخ علی مفید هم مطرح بود. قبر شیخ محمود داخل بقعه آقامحمد بیدآبادی و قبر شیخ علی جنب این بقعه است. او سالها در مدرسه صدر، اسفار و علوم عقلی را در عالیترین سطح تدریس
میکرد.
آخرین شخصیت برجستهای که در این مدرسه تدریس مفصلی داشت، چه کسی بود؟
آیتاللهالعظمی شیخ حـسین مظاهری، رئیس حــوزه علمیه اصفهان که از سال ۷۴ به اصفهان تشریف آورد و محل تدریسش مدرسه صدر بازار بود.
از بزرگان دیگری که این سالهای اخیر در مدرسه تدریس کردند، آیتالله سید جلالالدین طاهری بود که نماینده ولیفقیه و نماینده حضرت امام و امامجمعه اسبق اصفهان بود. او هم در تکیه شهدای تختفولاد دفن است.
آیا چهرههای شاخص دیگری هم در ذهن دارید که از قلم افتاده است؟
فراوان. باز از بزرگانی که در مدرسه صدر بودند و در تختفولاد مدفون هستند، مرحوم استاد جلالالدین همایی است که هم ادیب و شاعر بود و هم مورخ و اصفهانشناس و درجه اجتهاد داشت. بزرگان دیگری داشتیم؛ مثل علامه شیخ محمدرضا نجفی که در تختفولاد اصفهان در تکیه محمدتقی رازی یا مادرشازده آرمیده است.
او استاد حضرت امام خمینی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله مرعشی بود و قبرش پایین پای جدش صاحب هدایتالمسترشدین شیخ محمدتقی نجفی واقع است. او صاحب کتاب نقد فلسفه داروین است. این کتاب عالمانهترین اثر در نقد فلسفه داروین است که توسط یک مجتهد شیعه نوشتهشده.
آیا تابهحال برای پررنگترشدن پـیوند سرزمین تختفولاد با مدرسه صدر بازار اقدام یا اقداماتی انجام شده است؟
یک اقدام مشخص این است که بر سردر هر حجرهای در مدرسه صدر عکس یکی از علما نصب شده و توضیحهایی درباره آن شخصیت ارائه شده است تا طلاب و فضلای امروز حوزه علمیه اصفهان بدانند چه شخـصیتهای گهرباری در گذشته در این مدرسه تحصیل داشتهاند.
درباره پیوند این دو مکان شریف هم باید عرض کنم با همکاری مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تختفولاد تـابهحال دو جلسه بهصورت مشخص در مدرسه صدر بازار برگزار شده است.
جلسه اول، مربوط میشد به آیتالله شیخ محمدرضا نجفی که تمرکز آن روی بررسی کتاب نقد فلسفه داروین بود. این نشست، کاملا تخصصی بود که رویکرد این علامه اصفهانی و بزرگ حوزه علمیه اصفهان در مواجهه با یکی از تهدیدهای مدرنیته موردموشکافی قرار گرفت.
جلسه دوم، حکمت جهانگیر نام داشت که به بررسی شخصیت جهانگیرخان قشقایی با محوریت تدریس فلسفه میپرداخت.
اما جلسه سومی که باید در ادامه این جلسهها گذاشته شود، مکتب فکریفلسفی شاگردان جهانگیرخان قشقایی است، شاگردانی که بخشی از آنان در حوزه اصفهان و بخشی در مناطق دیگر مؤثر بودند؛ برای مثال، یکی از آنان فاضل تونی است که در تهران کرسی درس داشته. شخصیت مطرح دیگر آیتالله محمدعلی شاهآبادی است که استاد عرفان نظری امام خمینی(ره) بود.
با تشکر از اطلاعات ارزشمند شما. برای ما مشخص شد که میان مدرسه صدر بازار و تختفولاد اصفهان پیوند عمیقی برقرار است. این مسئله بر شرافت این سرزمین میافزاید.
معروف است که تختفولاد اصفهان بعد از وادیالسلام نجفاشرف، شریفترین قبرستان است و هیچ مدفنی اهمیتش بهپای تختفولاد نمیرسد. حضرت آیتالله بهجت دومرتبه از قم به اصفهان آمد؛ شوق زیارت آقامحمد بیدآبادی را داشت.
وقتی مرجعی عارف مثل ایشان چنین شوقی دارد، یعنی حتما اینجا جایگاه مهمی است.
ما از آیتالله فیاض که از مریدان آقای بهجت است، پرسیدیم که آیتالله بهجت چرا به آقامحمد بیدآبادی اینقدر علاقه دارد؟
آقای فیاض گفت که ایشان معتقد است دست آقامحمد بعد از 200 سال در عالم برزخ خیلی باز است؛ حتی اخیرا شنیدم گاهی اوقات آیتالله ناصری قبلا میرفت آنجا و بیتوته میکرد. یا در نمونهای دیگر مرحوم آیتالله سید ابوالقاسم دهکردی در منبرالوسیله گفته است: طریقه معرفتالنفس در سیر به بقعه تختفولاد بهوسیله نوری از عالم غیب، به قلب من تابش کرده و خاروخس شبههها را برطرف کرد.
مرحوم سید جمالالدین گلپایگانی که در این مدرسه تحت امر و نظارت دو استادش آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی بوده است، میفرماید: «استادانم، یعنی این دو بزرگوار فرمودند بهخصوص از شنبه تا چهارشنبه فقه و اصول بخوان و پنجشنبه و جمعه برو تختفولاد.»
او از رفتن به تختفولاد به جایی میرسد که چشم برزخیاش باز میشود. حکایتش را علامه طهرانی در معادشناسی نقل میکند: «در شب جمعهای آقای گلپایگانی چند لقمه غذا میخورد و میبیند میتی را به حجره آوردند. چشم و گوش برزخی او باز میشود. یکمرتبه میبیند ملائکه عذاب شروع کردند به گرز آتشین زدن. او از ترس این منظره با اشارهای در را باز میکند و در برف برمیگردد و یک هفته از دیدن این صحنه مریض میشود و آخوند کاشی و جهانگیرخان او را مداوا میکنند.»




