به گزارش اصفهان زیبا؛ برخی خیال میکنند کاریکاتور یعنی بیان چهره شخصیتها به شیوهای مسخره و خندهدار. البته که این نوع تصاویر هم میتوانند کاریکاتور باشند؛ اما معنای اصلی کاریکاتور بسیار عمیقتر است. اگر آثار منتخب جهان در زمینه کاریکاتور را نگاه کنید، درخواهید یافت که این هنر حرفهای مهمی را در قالب کارتون و تصویر به مخاطب خود میزند. درواقع کاریکاتور قرار است یک هنر کاملا مفهومی و گاهی نیز انتقادی باشد. برای همین است که این هنر از سالیان دور تاکنون همواره موردتوجه مطبوعات، رسانهها، کتابهای مصور و مردم کوچه و بازار بوده است. درواقع کاریکاتور زبان مردمی هنر تصویرسازی است.
چندروز پیش بود که اسامی نفرات برگزیده جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران اعلام شد. در بین این نفرات، نام یک جوان اصفهانی بیش از سایرین توجه مرا جلب کرد؛ «محمد راعی» فرد برگزیده بخش کاریکاتور جوانان ایران. راعی مدرک کارشناسی گرافیک دارد و متولد سال 1378 است. تنها هفت سال از آغاز مسیر هنری راعی در حوزه کارتون و کاریکاتور میگذرد؛ اما این جوان اصفهانی توانسته است تا به امروز به افتخارات قابلستایشی در این رشته هنری دست یابد.
رتبه اول جشنواره کارتون مهاجرت انگلیس ۲۰۲۴، جایزه ویژه جشنواره کارتون 1.5 درجه روسیه ۲۰۲۱، جایزه ویژه تورهان سلجوق ترکیه ۲۰۱۹، مقام چهارم دی گئوس بلژیک ۲۰۱۹، جایزه ویژه لیمیرا برزیل ۲۰۱۹، جایزه و دیپلم افتخار جشن تصویر سالهای ۹۸،۹۹،۱۴۰۰، رتبه اول جشنواره فصل کارتون خانه کاریکاتور اصفهان ۱۴۰۰ و برگزیده جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ۱۴۰0 و ۱۴۰۳ مهمترین افتخارات محمد راعی در زمینه هنر کاریکاتور هستند. اولین نکته در کاریکاتورهای او، عمیقبودن این آثار است.
اینکه با دیدن کاریکاتور «درخت و چاه»، «کودک کار» و «ساعت و زندان» به فکر فرو میروید، نشان از عمیقبودن مفهوم آثار راعی و البته ذات جذاب هنر کاریکاتور دارد. خوشبختانه راعی در همین سالهای ابتدایی فعالیت خود نشان داده همانند بسیاری از کاریکاتوریستهای دیگر، دیدگاهی دغدغهمند و انتقادی نسبت به جهان و اتفاقات پیرامون خود دارد. این نکته بــرای موفقیــت در عرصــه کاریکاتور بسیار مهم است؛ همانگونه که هنرمندان بـزرگی همچون کامبیز درمبخش، مسعود شجاعی طباطبایی، ناجی علی و… به علت دغدغهها و مفاهیم موجود در کاریکاتورهای خود به شهرت رسیدند.بدونشک محمد راعی مسیر طولانی تا رسیدن به آنچه از کاریکاتور میخواهد در پیش دارد؛ اما آثار این هنرمند نشان از استعداد و توانمندیهای زیاد هنری در او دارد. قطعا بهادادن به این جوانان آیندهدار و حفاظت از مسیر هنری ایشان، وظیفه مسئولان هنری استان در حوزه هنری، شهرداری، مطبوعات و سایر نهادهای نزدیک به هنر است. «اصفهان زیبا» برای شناخت بیشتر این کاریکاتوریست جوان و واکاوی شرایط این هنر تأثیرگذار، مصاحبهای را با این هنرمند اصفهانی تدارک دیده است.
از تجربه حضور در صحنههای جهانی بگویید. حضور در این جشنوارهها غیر از جوایزی که کسب کردید، چه حاصل دیگری در روند هنری شما داشتهاند؟
یکی از مهمترین نتایج حضورم در جشنوارههای بینالمللی، دیدهشدن بهتر آثار و کمک به شناختهشدن من بین هنرمندان بزرگ دنیاست. اینکه آثار من توسط هنرمندان بزرگ داوری و انتخاب میشوند، افتخار بزرگی است. درواقع نظرات این هنرمندان تراز اول، متر و معیار مهمی برای هنرمندان جوان است. البته که معیارهای مهم دیگری هم تأثیرگذار خواهند بود.
برخی معتقدند هنرهایی مانند گرافیک و کاریکاتور شانس بیشتری برای دیدهشدن در سطح جهانی دارند. نظر شما بهعنوان جوانی که سابقه حضور در این رقابتها را دارد چیست؟
من هم معتقدم هنرهایی مثل کاریکاتور، طراحی پوستر، تصویرسازی و عکاسی از آنجایی که هنرهای فراگیرتر، قابلدرکتر و عمومیتری هستند، اقبال بیشتری برای دیده شدن در صحنههای بینالمللی دارند. یک نکته مهم دیگر این است که سالانه جشنوارههای متعددی برای اینگونه رشتههای هنری برگزار میشود.
جشنوارههای داخلی چطور؟ برای مثال همین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان که در آن برگزیده شدید. میتوانید این جشنواره را با رویدادهای بینالمللی که شرکت داشتید مقایسه کنید؟
اساسا قیاس جشنواره هنرهای تجسمی جوانان با سایر جشنوارهها بهنوعی اشتباه است؛ چراکه فرمت اجرای این جشنواره متفاوت است. در سایر جشنوارهها هنرمند آثارش را بر اساس موضوعی که دبیرخانه تعیین کرده ارسال میکند و داوری میشود؛ اما در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران، ابتدا هنرمندان جوان با ارسال نمونه آثار انتخاب میشوند و طی سه روز کارگاه، آثاری را با موضوع پیشنهادی اجرا میکنند و سپس این آثار داوری میشود. درواقع پروسه خلق اثر در چنین جشنوارهای بهصورت حضوری است.
در کل شرایط کاریکاتور در ایران چگونه است؟ خود شما آیا الگویی برای پیشرفت در کار هنری خود داشتهاید؟
فکر میکنم هنر کاریکاتور ایران در زمان «گلآقا» و «مجله طنز و کاریکاتور» در اوج خودش بوده؛ اما الان محدود به جشنوارههاست. کاریکاتور در حال حاضر گوشهگیر شده است. درواقع من آینده مبهمی را برای این هنر در ایران تصور میکنم؛ چراکه در حال حاضر هنرمندان جوان و مستعد اندکی را در این رشته هنری فعال میبینیم. تعداد این هنرمندان نسبت به گذشته کمتر شده و این موضوع خطرناکی است. من هیچگاه در این مسیر از یک شخص بهعنوان الگوی همیشگی خود پیروی نکردم و همیشه سعی کردم هر هنرمند قابلی را که میبینم، آن بخش از کار و شخصیتش را که میتواند به من کمک کند بهعنوان الگوی هنری خود انتخاب کنم.
چند کاریکاتور بسیار مفهومی از شما دیدم. به نظر میرسد شما کاریکاتوری را بیشتر میپسندید که حرفهای عمیق در خود داشته باشد. درباره این سبک از ایدههای خود بگویید. (از آثار خود مثال بزنید)
حقیقتا نمیدانم این نوع نگاه عمیق از کجا سرچشمه میگیرد؛ اما به یاد دارم از وقتی کاریکاتور را شروع کردم این نوع نگاه را داشتم و همیشه سعی کردم از زاویهای به مسائل نگاه کنم که کمتر دیده شده است؛ برای نمونه، اثری دارم که یک سیاستمدار را در حال سخنرانی نشان میدهد و دیالوگ باکس بزرگی جلوی صورتش است. روی دیالوگ باکس یک ماسک زده شده. این ماسک درواقع نشاندهنده صحبتهای مسموم و خطرناک آن سیاستمدار است. در این اثر شیوه برخورد من با موقعیت خیلی ساده است؛ ولی نتیجه آن، پیام عمیقی دارد که باعث به فکرفرورفتن مخاطب میشود. اساسا این خاصیت کارتون است که با نگاه متفاوت به موقعیتها و مسائل گوناگون، هم دیدگاهی انتقادی را عنوان میکند و هم مخاطب را به تفکر و نگاه متفاوت به مسائل وامیدارد.
درباره مفهوم کاریکاتور « زندان و ساعت»، «درخت و چاه» و «کودک کار» بگویید. برای جلوگیری از سختشدن رمزگشایی مفهوم این سبک از آثار، چه تکنیکهایی اهمیت دارند؟
اثر «زندان و ساعت» را در سال 13۹۸ خلق کردم و جایزه ویژه «تورهان سلجوق ترکیه» را در همان سال دریافت کردم. من در این اثر ساعتی را نشان میدهم که به جای اعداد، از چوبخط در آن استفاده شده و تلاش کردم فضایی را ایجاد کنم که احساس حضور در زندان را منتقل کند.
اثر «درخت و چاه» هم که جایزه ویژه روسیه ۲۰۲۱ را دریافت کرد به معضل کمآبی و خشکسالی اشاره دارد و شخصی را نشان میدهد که چاهی خشک را مانند درخت قطع میکند.در اثر «کودک کار» سعی کردم به مهمترین کمبودی که برای کودکان کار وجود دارد اشاره کنم. کودک کاری را نشان میدهم که در حال پاککردن شیشه یک اتومبیل است؛ اما درواقع آن شیشه، تختهسیاه مدرسه است و روی آن چند مسئله ریاضی نوشته شده.
من در این اثر سعی کردم مسئله اجحاف در آموزش به کودکان کار را نشان دهم و اینکه چگونه این کودکان از کودکیکردن و باسوادشدن محروم خواهند شد. بهطورکلی در کاریکاتورهای من باید عمیق شد تا به مفهوم و بنمایه اصلی اثر رسید. گاهی اوقات خود من وقتی به اثری از خودم بعد مدتها نگاه میکنم، متوجه مفهومی جدید در آن اثر میشوم که قبلا ندیده بودم. درواقع اعتقادی که دارم این است که به تعداد انسانها، برداشتهای متفاوتی از مفهوم یک کاریکاتور وجود خواهد داشت و این قانون درباره آثار من نیز صدق میکند.