به گزارش اصفهان زیبا؛ دوران تحصیلی خود را در مدارس مختلف دولتی اصفهان سپری کردم و حالا دو سال است که فضای دانشگاه و آموزش عالی برایم جایگزین فضای مدرسه و آموزشوپرورش شده است. درست است من دیگر در آن حالوهوا نیستم اما یک تفاوت در یکی از مدارس دولتیام هنوز بر زندگی من و خیلی از دانشآموزان آن مدرسه مؤثر بوده است.
یک امکان که اگر در آن زمان خاص اتفاق نمیافتاد، اتفاقات خوبی را برای ما دانشآموزان گذشته در آینده رقم نمیزد. داستان از این قرار است. هنگام ثبتنام در یکی از مدارس دولتی اصفهان در مقطع راهنمایی علاوه بر فرمهای ثبتنام فرم دیگری به والدین و دانشآموزان داده شد. در این فرم علایق، استعداد و توانمندیهای دانشآموزان ثبت میشد. ابتدا فکر میکردم این فرم هم مثل فرمهای دیگری است که تنها کارکردشان پرشدن به دست مردم است. کمی که از سال تحصیلی گذشت، دانشآموزان طبق فرمی که پرکرده بودند، در گروههای مختلف گروهبندی شدند.
حتی برای مواردی مثل سرود، گروهی از دانشآموزان تشکیل شد که فقط علاقهمند به این کار بودند. یکی از این دانشآموزان هم من بودم. مدرسه به علاقه ما توجه نشان داده بود و پس از ساعت تحصیلی معمول، با یک مربی در مدرسه مشغول تمرین میشدیم. این اتفاق سبب شده بود هم ما دانشآموزان به سرود فقط بهعنوان یک کار موردعلاقه نگاه نکنیم و در این زمینه بهوسیله مدرسه آموزش ببینیم و هم مدرسه توانست برای برنامههای خود بهجای دعوت از گروههای سرود مختلف از پتانسیل دانشآموزان خود استفاده کند. همچنین مدرسه دانشآموزان را به همایشها و مراسمهای مختلف میفرستاد. علاوه بر اینها ما با شرکت در مسابقات مختلف برای مدرسه موفقیت کسب کرده بودیم.
در آن مدرسه برای مهمترین مراسم که اشخاص مهمی هم دعوت میشدند باز هم اولویت با استفاده از دانشآموزان مدرسه بود. این اتفاق متفاوتی بود در برابر مدارس دیگر که برای برنامهها و فعالیتهای خودشان نه دانشآموزی وجود داشت نه نظر دانشآموزی. مدارسی که در آن دانشآموز طعم مسئولیتپذیری را نمیچشید.
در همین گروهبندیهایی که طبق فرمهای روز ثبتنام پرکرده بودیم فعالیتهایی به عهده ما بود و انجام این فعالیتها سبب شد تا متوجه شویم آیا توانایی کارهای گروهی را داریم یا نه، اصلا کار گروهی به چه معناست، برنامهریزی یعنی چی، هماهنگ کردن افراد چگونه صورت میگیرد و اصلا صبور بودن را حالا درک کرده بودیم. دوستان من متوجه استعدادهای خود مثل نویسندگی شده بودند، برخی از آنها که فکر میکردند باید وارد یک رشته شوند، با فعالیتهای مدرسه فهمیدند که نظر اشتباهی داشتند. شاید اگر این فرصت در مدرسه ایجاد نشده بود، اکنون به جمع کسانی پیوسته بودیم که از راه آمده خود پشیمان شدهاند.
مسئولیت دادن به دانشآموزان، فرصت دادن به آنها و بهرهگیری از آنها برای فعالیتهای مختلف مدرسه یک فرصت دو سر سود است. از سود این اتفاق برای مدرسه و دانشآموزان که بگذریم یک نکته مهم قابلتوجه است. اگر یک دانشآموز در سن نوجوانی با انجام فعالیتهای مختلف متوجه استعداد خود شود، فرصت پرداختن به آن را دارد؛ اما اگر این استعداد در دوران جوانی با فعالیت در تشکلها، کانونها، برنامهها و… دانشگاه شکل بگیرد، فرصت اندکی برای پرورش آن دارد؛ همچنین اگر دانشآموزی در دوران نوجوانی متوجه علاقه خود شود زمانی که به دوران جوانی برسد، به یک مرحلهای تا هدف خود رسیده است؛ اما اگر از جوانی شروع به فعالیت کند چه زمانی به نتیجه خواهد رسید؟