یک «حسن» شهید شد و «حسنِ» دیگری متولد!

یک حسن کاظمی به شهادت رسید و حسن کاظمی دیگری متولد شد.

تاریخ انتشار: 11:28 - شنبه 1403/08/12
مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه
یک «حسن» شهید شد و «حسنِ» دیگری متولد!

به گزارش اصفهان زیبا؛ یک حسن کاظمی به شهادت رسید و حسن کاظمی دیگری متولد شد. درست توی همان شکل و شمایل. مثل پر سیمرغی که به ارث بماند، یا سیمرغی دیگر از وجودش شکل بگیرد.

صداش می‌زدند شیخ حسن. توی انجمن اسلامی مسجد محل عضو بود و به مردم قرآن درس می‌داد. به بزرگ و کوچک، پیر و جوان. اول پسرعمویم بود و بعد شد مرد سفره‌ عقدم. بودن من و حسن شاید به یک سال هم نکشید.

از او برای من یک حسن ماند، درست شبیه خودش. حسنی که به پای بندبند وجودش ماندم. شد حسن ابن حسن. اصرار عمو و زن‌عمویم بود که نامش را بگذاریم حسن. نام پدرش را. وگرنه خودش وصیت کرده بود که نام پسرمان علیرضا باشد.

شاید رزقِ دنیا بود که حسن کاظمی دیگری نفس بکشد از جنس خودش. وقتی آخر هفته رفته بودیم پای چشمه، دقت حسن را روی حلال و حرام و تربیت بچه فهمیدم.

زیر درخت بادام کلی بادام ریخته بود. جمع کردم توی دامنم. دامن گل‌گلی رز سرخ. دامن را بالا گرفتم. آمدم پیش حسن. تا گفتم از زیر درخت جمع کردم گفت «برگردان.» هاج‌وواج گفتم «عیبش چیه؟» گفت «معلوم نیست حلاله یا حروم. می‌خوای بچه‌ منو این‌جوری بزرگش کنی؟» آن موقع که این حرف را زد خودم هم نمی‌دانستم که نطفه کوچولویم شکل گرفته است.

وقتی که رفت جبهه تازه شکمم بالا آمده بود که حسن شهید شد. حسنی رفت و حسنی آمد. من میان این رفت‌وآمد آب شدم. من بودم و دار قالی که بزرگ شدن حسنم را می‌دیدیم…

راوی: همسر شهید حسن کاظمی

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

15 + بیست =