به گزارش اصفهان زیبا؛ یکی از مزیتهای رقابتی در شهرهای امروزی که زمینه جذب شهروندان را برای زیستن در آن شهر فراهم میکند، ایجاد محیط و فضای مناسب برای زیست متعالی است؛ از همین رو رسالت شرکت عمران شهرهای جدید این است که شهرهای جدید مطلوب را بهعنوان بستری برای تحقق زیستپذیری اسلامی ایجاد کند که شهروند از زندگی در آنها احساس رضایت و آسایش کند.
احساس رضایت شهروندان از زندگی در شهرهای جدید بر اساس رویکردهای نو شهرسازی مبتنی بر محوریت انسان، هویت و انگارههای ایرانیاسلامی است، که بر این اساس اولویت برنامهریزی باید بهگونهای باشد تا مهمترین عامل تأثیرگذار بر احساس رضایت، که تأمین نیازهای اولیه انسان بوده، موردتوجه قرار گیرد. در این میان با توجه به اینکه موضوع تأمین حس عدالتجویی، عدالتمحوری و تحقق ابعاد مختلف عدالت در محیط شهری امری است که موردسفارش مؤکد مکاتب مختلف ازجمله دستورات دین مبین اسلام است، میتواند بهعنوان زمینه برنامهریزی موردتوجه قرار گیرد.
رویکردهای مختلفی نسبت بهضرورت و اهمیت ایجاد شهرهای جدید متصور است و کارکردهای متنوعی را برای ساخت شهرهای جدید میتوان برشمرد. اما با توجه به شرایط و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی نظامات اجتماعی ایران، برخی دلایل و ضرورتها اولویت بیشتری دارد. عدهای بر حل مشکل مسکن در کلانشهرها، برخی بر کاهش آلودگی هوا و ترافیک در شهرها، گروهی بر جذب سرریز جمعیت با هدف حفظ ارزش سرانههای کاربریهای گوناگون در شهرهای مادر و ایجاد شرایط جدید و مشابه و برنامهریزیشده برای جمعیت هدف بهعنوان دلایل احداث شهرهای جدید اشاره دارند. شرایط حاضر کشور علاوه بر اهمیت و نقشداشتن دلایل ذکرشده در مکانیابی و احداث شهرهای جدید نقش داشته است. همچنین توزیع جمعیت باهدف استفاده بهینه از منابع سرزمین و بهویژه دسترسی به منابع آب شرب، توزیع فضایی جمعیت، ملازمت با مکانیابی و استقرار فعالیتهای تولیدی و اقتصادی میتواند از دیگر اهداف ساخت شهرهای جدید باشد.
میتوان گفت نسل اول شهرهای جدید در شرایط و بستر اقتصادی و اجتماعی خاص خود طی شد و میتوانست بر پایه تجارب بینالمللی و با بهرهگیری و اتکا به دانش فنی و تخصصی داخلی و فناوریهای روز شرایط بسیار بهتری از وضع موجود داشته باشد. امروزه تفاوت معناداری بین شهرهای جدید و شهرهای معمول دیده نمیشود. ساخت و بافت شهری در شهرهای جدید و شهرهای معمول تفاوتی ندارد. وقتی از شهر جدید نام برده میشود این سکونتگاه باید واجد ویژگیها و مختصاتی باشد که آن را از شهرهای معمول متفاوت سازد و به عبارت دقیقتر، از منظر شاخص زیستپذیری برجستهتر باشد. شهروندانی که به دلایل گوناگون امکان زیست و زندگی در شهرهای بزرگ را ندارند، این سکونتگاهها را برای زندگی انتخاب کنند.
متأسفانه هنوز شهرهای جدید نسل اول این شاخصه را از خود به نمایش نگذاشتهاند: کمابیش اغتشاش فضایی و منظر دیده میشود، فضای سبز بر نمای ساختمانهای بلندمرتبه غالب نیست، مسیر دوچرخهسواری دیده نمیشود، دفع پسماندها به شیوه کامل سنتی است، خبری از فناوریهای نوین در ساختمانها و معابر و فضاهای عمومی نیست، به همان سبک و سیاق دهههای قبل تیرهای انتقال برق در فضای شهر خودنمایی میکند، توقف و توقفگاه خودرو هنوز در شهر شکل نگرفته و تبدیل به مشکل شده، آبیاری فضاهای سبز به همان روش قدیمی و با بهرهگیری از آب آشامیدنی است که در نسل دوم شهرهای جدید در دستور کار شرکت عمران است.
شاخصهای متعددی از شهر هوشمند و زیستبوم میتوان برشمرد؛ ولی با توجه به جمیع شرایط و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی کشور باید در گامهای آغازین بر تعدادی از آنها تأکید کرد و در گامهای بعدی به سمت توسعه و تکمیل آنها گام برداشت. به نظر نخستین گام که صرفهجویی و درآمد پایداری برای مدیریت شهر جدید به دنبال خواهد داشت، اجرای دالانه مشترک بهمنظور انتقال خطوط انرژی و دیتا در سطح شهر است که به نما و منظر شهر هم آسیب وارد نمیسازد. تفکیک آب شرب از آب خام و بازیافت آب خاکستری، دستگاه هوشمند آبیاری فضای سبز و دستگاه بهینه مصرف انرژی و هوشمندسازی ساختمان، اجرای طرحهای پیادهراهسازی و مسیرهای دوچرخهسواری و تشویق مردم به ورزش و تحرک، میتواند جزو نخستین اقدامات لازم برای نسل دوم شهرهای جدید باشد. شهرهای نسل دوم، شهرهای اقتصادی و فعالیتمحور هم خواهند بود.
ما شهرهای جدید را بهعنوان حامی و پشتیبان برنامههای اقتصادی و تولیدی کشور میدانیم. هویت، تداوم و استمرار شهرهای جدید موکول به وجود کانونهای تولیدی و فعالیتهای اقتصادی و تجاری در این شهرهاست. وجود کسبوکار است که به کالبد شهرهای جدید جان میبخشد؛ بنابراین نسل دوم شهرهای جدید به اهمیت شکلگیری و نهادینهشدن فعالیت اقتصادی توجه کافی وجود دارد. شهر جدید برای پویا و زایابودن و نقشداشتن در اقتصاد ملی ناچار است به کانونهای اقتصادی توجه جدی داشته باشد؛ وگرنه نمیتوان نام شهر بر آن گذاشت.