به گزارش اصفهان زیبا؛ زیست شبانه یا زندگی شبانه که چند وقتی است مطرحشده، به مجموعه سرگرمیها و تفریحهایی اشاره دارد که از اواخر شب تا نخستین ساعات صبح در شهر اتفاق میافتد. دیکشنری کمبریج در تعریف واژه «nightlife» که معادل انگلیسی زیست شبانه است، به همین تعریف اشاره دارد. مشابه این تعریف در فرهنگ لغت مریام وبستر نیز آمده و زیست شبانه را معادل فعالیت و سرگرمیهایی در نظر گرفته است که در شب بهوسیله کسانی انجام میشود که دنبال تفریحها و سرگرمیهایی مثل کلابهای شبانه و گردش در بارها هستند.
تهران بیدار
بنابراین زیست شبانه بیشتر به جنبهای از زندگی اشاره دارد که معطوف به سرگرمی و اوقات فراغت و تفریحهای فردی است؛ برخی از مسئولان نیز در راستای افزایش نشاط و شادی در جامعه، احساس تکلیف کردند و این طرح را در نقاط مختلف کشور برای اجرا به تصویب رساندند؛ بهگونهای که خبرها حاکی از این است که اجرای طرح زیست شبانه از ساعت 22 شب تا 3 بامداد در جزیره کیش کلید خورده است.
اما اولینبار در تهران بود که شورای شهر آن در سال 97 شهرداری را ملزم کرد تا برای زیست شبانه در تهران لایحهای به شورا ارائه دهد. این لایحه بعد از تغییر نام به «تهران بیدار»، سرانجام در سال 99 به تصویب شورای شهر تهران رسید؛ بااینحال این طرح به دلیل شیوع گسترده کرونا هیچوقت به اجرا نرسید.
به موازات تهران، اصفهان نیز طرح زیست شبانه را در همان سالها در دستورکار قرار داد؛ بهگونهای که علی صالح درخشان، معاون وقت گردشگری ادارهکل میراثفرهنگی و گردشگری اصفهان، به ایرنا گفته بود که بنا دارد گردشگری شبانه را بهعنوان یک دستورکار در شورای سیاستگذاری گردشگری مطرح و ارائه کند؛ اما از اجرای این طرح در اصفهان نیز تاکنون خبری بیرون نیامده است؛ بااینحال از ابتدای مهر طرح زیست شبانه در کیش کلید خورد و ذوقی، سرپرست معاونت گردشگری سازمان منطقه آزاد کیش، اعلام کرد اجرای طرح زیست شبانه در جزیره آغاز شد و فاز نخست آن در سه منطقه اجرا میشود؛ به این ترتیب، از ساعت 22 تا سه بامداد، علاوه بر انواع غذاهای خیابانی، انواع تفریحها و ورزشهای دریایی بدون موتور و سبک، لیگ بازیهای هیجانی مانند مافیا، تخته و شطرنج بههمراه موسیقی خیابانی برگزار خواهد شد.
آنطور که به نظر میرسد، این تمایل وجود دارد که در آینده این طرح نیز بهتدریج در سایر نقاط ایران بهخصوص در شهرهایی که دارای جذابیتهای تفریحی، سیاحتی و گردشگرانه هستند، اجرایی شود و این شهرها به شهرهای 24ساعته تبدیل شوند.
زیست شبانه تفریحی
در کنار بررسی این طرح در عرصه مدیریت شهری، در چند سال اخیر در پژوهشهای دانشگاهی نیز به این مقوله پرداخته شده است. یکی از این پژوهشها، زیر نظر مهرانگیز شعاع کاظمی، استاد دانشگاه الزهرای تهران، با عنوان «سبک زندگی مبتنی بر زیست شبانه» انجام شده است.
در بخشی از چهارچوب نظری این مقاله، از دیدگاه زیمل استفاده و بیان شده است: «در نظـر زیمل، رهایـی فـرد از حصار جامعه سنتی کـه آزادی فرد را در قالب همبستگی گروهی محصور کرده بود، نویدبخش بــروز فردیت است… سبک زندگی همان تلاش انسان بـرای یافتن ارزشهای بنیادی یا بـه تعبیری، فردیت برتر خود در فرهنگ عینیاش و شناساندن آن بـه دیگران اسـت؛ بهبیاندیگر، انسان برای مفهوم مدنظر خود (فردیت برتر) صورتهای رفتاری ویژهای را برمیگزیند.» پس به نظر نویسنده، طرح زیست شبانه که در راستای ایجاد سبک زندگی جدید است، بخش مهمی از تجلی رفتارهای فردگرایانه فردی در عرصه اجتماعی به شکل فردیت برتر است.
زیست شبانه برای سود
نویسنده معتقد است که در بسیاری از شهرهای دنیا، به دلیل پیچیدگیهای جامعه امروز و نبود امکانات و روابط اجتماعی مناسب برای رفع همه نیازها در روز و همچنین درامانماندن از مشکلات و عوارض ترافیک در گلوگاه و نقاط پرجمعیت، ایجاد بستر برای شهرهای 24ساعته و شبانه را بهعنوان راهحل در نظر گرفتهاند.
به نظر نویسنده، برنامهریزان بهدنبال این هستند که با فراهمآوردن امکانات و بسترهایی برای شهر شبانه، اقتصاد محلی و پویایی شهر را افزایش دهند. بر اساس تجربههای جهانی، فعالیتهای شبانه باعث تقویـت تجارت محلی و بهبود ساختار اقتصاد منطقهای و فراهمکردن زمینه فعالیتهای مضاعف برای جامعه شده است.
زیست شبانه؛ راهحل مشکلات خانوادگی
در نتیجهگیری این پژوهش، با وابستهدانستن سبک زندگی شبانه به روانشناسی و ذهنیت افراد، آورده شده است؛ میزان تطابق ویژگیهای شخصیتی هر یک از زوجین میتواند در پذیرش فرهنگ سبک زندگی شبانه و افزایش رضایتمندی آنها از زندگی مؤثر باشد. بهطورکلی، نتایج این پژوهش تأیید میکند اهمیت به سبک زندگی شبانه، میتواند به هریک از زوجین در بهکارگیری شیوههای حل تعارض کمک کند و این امر به تغییر در میزان رضایت از زندگی زناشویی منجر خواهد شد.
به نظر این پژوهش، افرادی که سبک زندگی شبانه را انتخاب کردهاند، درحقیقت به راهحلی خلاقانه برای کاهش تعارضها و راهی برای بهترزیستن، دستیافتهاند؛ چون زمان شب و ساعتهای عصرگاهی و رها از کارهای روزمره میتواند باعث افزایش سرزندگی و تقویت حس بـاهـمبـودن شـود و محدودیتهای ناشی از کمتر کنارهمبودن را جبران کند.
به اعتقاد نویسنده این پژوهش، به دلیل اینکه بخش مهمی از روز، صرف حل مشکلات معیشتی میشود و گاهی این زمان تمام روز را در بر میگیرد، ساعات شب جزء جدانشدنی اوقات فراغت خواهد بود و در این چهارچوب، زیست شبانه معنی پیدا میکند.
از طرف دیگر، زیست شبانه بعد معنوی زندگی را نیز ارتقا خواهد داد؛ البته نویسنده این بعد از زیست شبانه را با آیینهای اعتقادی و دینی در اسلام مثل برگزاری مراسم شبانه در ایام محرم و ماه رمضان و شبهای قدر همانندسازی کرده است و این همانندسازی را ناشی از جایگاه شب در دین اسلام میداند.
در زیست شبانه جامعه کجاست؟
از چند نظر مباحث و نتایج این پژوهش قابلنقد است: اول اینکه، آنچه بهعنوان زیست شبانه مطرحشده، مجموعهای از تفریحها و سرگرمیهایی است که قرار بوده در عرصه عمومی اتفاق بیفتد؛ بنابراین مبنا قراردادن میل و انتخاب فردی برای اجرای این سبک زندگی، قابلقبول نیست. ازآنچه بهعنوان زیست شبانه قرار است رخ دهد، تمام جامعه متأثر خواهد شد؛ بنابراین باید دید در کل، اجرای چنین طرحهایی برای کل جامعه محلی، مطلوب است یا خیر!
دوم اینکه، اتخاذ چنین سبک زندگی و ترویج آن بهعنوان راهحلی برای برخی از معضلهای زندگی امروزه مثل ترافیک یا رفع بهتر احتیاجها در نبود روابط اجتماعی، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه این کار بهمثابه پاککردن صورتمسئله است. معضلهایی که شهرهای امروز دارند، ناشی از سبک شهرسازی تجاری و ناهمگونی در توزیع خدمات و امکانات است و با تغییر سبک زندگی از زیست روزانه به شبانه، نهتنها این مشکلات حل نخواهد شد، بلکه مشکل بزرگتری نیز که ناشی از عدم آسایش و آرامش در بخشی از ساعات شبانهروز است، به مشکلات قبلی اضافه میشود.
بازار، شب را هم تصرف میکند
نویسنده این پژوهش معتقد است که این سبک زندگی محوریتی اقتصادی دارد و بر اساس تجربههای جهانی، موجب افزایش کارایی و پویایی زندگی شهری میشود. این نوع نگاه سومحورانه به امر مهمی مثل سبک زندگی نتیجتا معضلهایی را به بار خواهد آورد که هماکنون نیز جامعه مدرن با آن روبهروست؛ یعنی درگیرکردن تمام زمان و عرصه زندگی به فعالیتهای کسبوکار و تجاری. اگرچه سبک زیست شبانه به این بهانه در عرصه عمومی در حال مطرحشدن است که بخشی از کمبود اوقاتفراغت در زندگی فردی را پوشش دهد، درنهایت این عرصه نیز مثل سایر حوزهها، توسط سازوکار بازار تصاحب خواهد شد و زمان زیست عادی افراد که امروزه به دلیل کار زیاد، به بازار اختصاص پیداکرده، در صورت رواج زیست شبانه بهکل در قلمروی اقتصادی تعریفشده و زیست خانوادگی و اوقاتفراغت بهطور تقریبی نابود خواهد شد.
بوم محلهها به خطر میافتد
از طرف دیگر، بهطورمعمول زیست شبانه باید در نقاط معدودی از شهر برپا شود و این مناطق جنبه عمومی و روباز دارد؛ مثل چهارباغ یا میدان امام یا در کناره زایندهرود. این کار موجب میشود افراد از همه مناطق شهر برای حضور در زیست شبانه به یک یا چند نقطه مشخص از شهر سرازیر شوند؛ درنتیجه محلهها بهسرعت، محوریت فرهنگی و بومی خود را از دست میدهند و چند نقطه از شهر دچار ناهمگونی و تعارضهای فرهنگی زیاد خواهد شد؛ درنتیجه آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که قبلا و تا حدی به دلیل محدودیتهای شبانه قابلکنترل بود، در ساعت نامحدود شب تا صبح، غیرقابلکنترل میشود.
شبزندهداری با زیست شبانه فرق دارد
همانندسازی آیینهای دینی و مذهبی با سبک زیست شبانه، مردود است؛ به این دلیل که آیینهای مذهبی مثل شب قدر یا شبنشینی در ایام ماه رمضان که در شب انجام میشود، جنبه عبادی دارد و نوعی خلوتگزینی برای معبود محسوب میشود؛ درصورتیکه در زیست شبانه محوریت با تفریحهای جمعی و کارهای تجاری است؛ شبنشینیهایی نیز که در سنت مرسوم مردم ایران وجود دارد، جنبه آیینی دارد، نه تجاری.
آیینها، محور زیست شبانه بودند
در این راستا، علی آنیزاده، پژوهشگر مرکز افکارسنجی صداوسیما، پژوهشی با عنوان «زندگی شبانه در فرهنگ مردم ایران» انجام داده که در آن مدعی است، زندگی شبانه جمعی در جامعه سنتی ایران، اغلب با اجتماعهای شـبانه ایرانیان با جنبههای فرهنگی و اعتقادهای آنها گره خورده است؛ بهگونهای که میتوان ادعا کرد زیست شبانه آنها قائم به آیین و مناسبت بوده است. او شبنشینیهایی را که در سنت فرهنگی ایرانیان رایج بوده است، به شش دسته تقسیم میکند که عبارتاند از: شبنشينی آموزشی، شبنشينی اقتصادی، شبنشينی التذاذی، شبنشينی اضطراری، شبنشينی عبادی و شبنشينیهای آیينی.
آنیزاده میگوید: «آیینها پایه و اساس پویایی فرهنگی و فعالیتهای اجتماعی هستند و در طول تاریخ در پیوند با فضاهای خارجی بودهاند؛ ازاینرو، منظری که بهواسطه آیینها ساخته میشود، منظر آیینی نامیده میشود. در مناظر آیینی ازآنجاکه عموم دسترسی به فضا دارند و مشارکت و تعامل در آن اتفاق میافتد، زمینه حیات اجتماعی ایجاد میشود و با افزایش فعالیتهای مشترک میان مردم، محیطی سازنده و مناسب برای رشد خلاقیتهای اجتماعی، اعتلای فرهنگ گفتوگو و احساس همدلی و تعلق بهوجود میآید.»
دورهمی خانوادگی نه پاتوقگردی
به نظر این پژوهشگر، زندگی شـبانه در فرهنگ سنتی ایران، تعریف متفاوتی با زیست شبانه شهری دارد. در فرهنگ مردم ایران، سپریکردن ساعات شبانه، بهویژه در گذشته، بیشتر در قالب شبنشینیها و دورهمیهای خانوادگی انجام میشد؛ غیر از مناطق گرمسیری ایران که زیست و فعالیتهای اجتماعی شبانهشان، مرهون مساعدبودن هوا در بازه زمانی شب است، زمستان و شبهای ماه مبارک رمضان، بهترین فرصت برای ضیافتهای شبانه بود.
اما در مقابل، نویسنده معتقد است که در حیات شبانه نوین، عامل سرزندگی اجتماعی شبانه، ایجاد پاتوق و قرارهای شبانه برای گروههای مختلف، با پایگاههای اجتماعی متفاوت است که این مهم در شبنشینیها با گفـتوگـو و انتقـال تجربه بزرگان بـه جوانان اتفـاق میافتد.
زیست جدید اقتصادی نه زیست شبانه
آنیزاده با مقایسه شبنشینی در گذشته و زیست شبانه امروزی میگوید: «امـروزه، اگرچه مراکز هنری و فرهنگیای همچون سینماها، تماشاخانهها، موزهها و گالریهـا در ساعات پایانی شب بار اصلی فعالیتهای فرهنگی شبانه را به دوش میکشند، در شـبنشینی سنتی، امور هنری و تفریحـی بیشـتر در کانون خانواده و در قالب ارزشهای فرهنگ اصیل ایرانی، همچون کتابخوانی، شاهنامهخوانی، نقالی، دوبیتیخوانی و تفـأل و نیز با توجه به حالوهوای مجلس، سن، موقعیت و نسب خویشاوندان، صورت مـیگرفت.»
او با اشاره به پایه اقتصادی شهرهای 24ساعته بیان میکند: «24ساعته سودآوری، پایه اقتصاد شبانه را طرحریـزی مـیکنـد؛ درصورتیکه در شبنشینی ایرانیان خردهفعالیتهای اقتصادی بهانهای بـرای همزیستی مردم در قالب همیاریهای محلی و انتقال تجربههای شغلی و هنری بود.»
فعالشدن گروههای جدید اجتماعی
آنچه از مقایسه این دو پژوهش بهدست میآید، این است که شهرهای 24ساعته امروزی همراه با زیست شبانه، بیش از آنکه برای پرکردن خلأ اوقاتفراغت خانوادهها و ایجاد حس همدلی و درکنارهمبودن اعضا، مطرح شده باشد، بیشتر جنبه اقتصادی دارد؛ به این معنا که زیست شبانه بهانهای خواهد بود برای سودآوری اقتصادی.
درحالیکه شبنشینیهایی که در گذشته در قالب جمعهای خانوادگی یا محلی ایرانیان رخ میداد، اگر هم صورت تجاری یا اقتصادی داشت، با هدف انسجام اجتماعی و برگزاری یک آیین سنتی انجام میشد و حضور در چنین شبنشینیهایی به معنای حضور در اجتماعی بود که معنا و هویت خاصی را برای شرکتکننده بههمراه داشت؛ اما زیست شبانه امروزی قرار نیست افرادی با هویت اجتماعی بامعنا بسازد یا معنای مشترکی را خلق کند؛ بلکه فقط به تفریحهای شبانهای اختصاص دارد که در بسیاری از موارد در طول زیست روزانه انجام نمیشوند؛ به همین دلیل اجرای طرح زیست شبانه پیامدهای اجتماعی زیادی بههمراه دارد؛ بهگونهای که به گروههایی که در لایههای نهان جامعه و در مکانهای کمترآشکار فعال هستند، این امکان را میدهد تا عرصه عمومیتری را برای فعالیتهای خود پیدا کنند و از نقاط کور شهر به نقاطی بیایند که در شب فعال شدهاند و با تحتتأثیر قراردادن زیست شبانه شهروندان دیگر، بیهنجاری خود را جایگزین هنجارهای آنان کنند.