به گزارش اصفهان زیبا؛ تختفولاد اصفهان، از مهمترین گورستانهای تاریخی ایران و جهان، صرفا محلی برای تدفین نیست؛ بلکه گنجینهای زنده از هنر، معماری، حکمت، عرفان و فرهنگ است. قدمت این گورستان به قرون چهارم و پنجم هجری بازمیگردد و در طول تاریخ، بهواسطه مشاهیر بزرگی که در آن مدفون شدهاند، روایتگر هویت ایرانی و اسلامی بوده است. تختفولاد بهعنوان مکانی که نشانههای اقتصادی، اجتماعی و هنری دورههای مختلف را در خود جای داده، همواره موردتوجه پژوهشگران و علاقهمندان به میراثفرهنگی قرار گرفته است. در همین راستا، برنامه هفتصدوهشتادودوم شبهای بخارا با عنوان «شب تختفولاد»، فرصتی فراهم کرد تا کارشناسان برجسته و پژوهشگران در نشستی تخصصی به بررسی جنبههای مختلف این گورستان بپردازند و از کتابی ارزشمند درباره آن رونمایی کنند.
تختفولاد خود یک موزه است
در این نشست تخصصی سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزهها، نظرهای خود را پیرامون تختفولاد این چنین ایراد کرد: وقتی از گورستان صحبت میشود، باید از فضای خدماتی فاصله گرفت و گورستان را در کنار سایر بخشهای فرهنگی بهحساب آورد. در شهرها و زیست زندگیها گورستان اهمیت بسزایی دارد. وجود یک گورستان در بین مردم تعلقخاطر آنها را برمیانگیزد و پایبندی آنها را بیشتر میکند. پایگاههای اصلی و فضای پایدار گورستان تختفولاد نشان از تعلقخاطر و دلبستگی مردم داشته است.
شهر اصفهان باید دارای گورستان مهمی باشد که بعد از اسلام در چندین دوره مرکزیت مهم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شناختهشده است. به قول جناب مهندس عمرانی، تختفولاد خود یک روایتگر تاریخی بوده و یک موزه است. اگر افراد متعلق به هم نبودند، با مرگشان دفن میشدند؛ اما گورستان درواقع نشان از وضع اقتصادی طبقاتی و بسیاری از مفاهیمی دارد که درکشده است و به آن تعلق پیدا کردهاند. گورستان تختفولاد عظمتش به دوران بعد از اسلام مثل آلبویه و صفویه میرسد که گسترش و رشد این گورها نشان داده به صورتی بوده است که رشد دیگری را حذف نکرده، چون هر کس روایتی جداگانه داشته است. از دوران بعد از صفویه شاهد بیمهری به تختفولاد و تخریب آن بودهایم؛ بهخصوص در زمان ظلالسلطان.
شایان ذکر است؛ حتی اگر هیچ گردشگری در اصفهان صورت نگیرد، تختفولاد را باید بهعنوان اثر فرهنگی حفظ کرد. تختفولاد متأسفانه بعد از انقلاب دستخوش تغییر جدید شد؛ ولی خوشبختانه در این چند سال اخیر، مدیریت فرهنگی سازندهای پیدا کرده که باعث رونق بههمپیوسته تختفولاد فعلی شده است. ما نظیر این تختفولاد را در هیچ جایی نداریم و تلاش خواهیم کرد این گورستان بهعنوان یک موزه باقی بماند.
تختفولاد میتواند الگوی خوبی برای گورستانهای جهان اسلام باشد؛ چون مثل صفحات تاریخ بوده و یک فضای فرهنگی است و الان شاهد این هستیم که تختفولاد با مفهوم ساماندهی در معنای واقعی خودش شکل گرفته است. اگر هر کجا یک اثر وجود دارد، باید بگوییم تختفولاد مجموعهای از اثرهاست.
خواهان حداقل دخالتها در بنای میراثی تختفولاد هستیم
سخنران دیگر این مراسم ناصر نوروززاده چگینی، معاون مؤسسه فرهنگی ایکوموس ایران بود. او در سخنان خود به تاریخچه شکلگیری قبرستان تختفولاد پرداخت. گزیده سخنرانی او به این شرح است:
لازم است تشکر کنیم از زحمات ۴۰ساله حسین رایتمقدم در حفاظت از آثار تاریخی در قبال وظیفه بزرگی که برعهده خود داشتند. صحبتهای آنها دغدغه من هم بوده و همیشه توجه خاص تاریخی و اجتماعی به گورستانها نشان دادهام؛ بهطوریکه در هر سفر به گورستانها تصاویر آنها را ذخیره کردهام و صلهرحمی داشتهام.تختفولاد در دهه ۷۰ یعنی ۱۳۷۵ ثبت ملی شد و من افتخار میکنم که در امضای آن سهیم بودم. ما برای گورستانها دو شرح داریم: شرح زندگان و شرح مردگان. آیا باید شرح مردگان از بین برود؟
در سنت قدیم با زیارت ائمه و اهل قبور، گورستانها زنده میماندند و باعث خلق اثر هنری میشد و به نظر میرسد با اهمیت قائلشدن برای گورستانها میتوان اثر اجتماعی آن را در زندگی مشاهده کرد و نیز پژوهش را در این مجموعهها فراهم آورد. امروزه حفاظت به معنای حداقل دخالت در محیط است.
مرمتهای علمی را زنده کنیم
امروز بیشتر توجه ما به جسممان است و به جان کمتر توجه داریم. گورستان جایی بوده که مردم با یاد مردگانشان آمادگی بهتری برای زندگی مییافتند. اگر نوشته یک حجار هنرمند را بهعنوان یک موزه ارزشمند نگاه کنیم، تختفولاد را هم یک موزه خواهیم دید. مردم در گذشته بین قبور حرکت میکردند و حال، مردم امروزی روی قبور حرکت میکنند. در گذشته گورستان بخشی از توقع مردم بوده، نه چیز جدا افتادهای از شهرشان.
توجه به مطالعات شهری، باستانشناسی و تاریخی گذشته، حفظ میراثفرهنگی یک سرزمین را رقم میزند. سعی کنیم راههایی پیدا کنیم که نهفتههای تختفولاد را به اصفهان و دیگران بشناساند تا ارزشهای پنهان معنوی باقی بماند. تختفولاد تا قبل از صفویه و ایلخانی، بخش شمالی و شرقی اصفهان را تشکیل میداد.مناطقی چون پل شهرستان جی، قلعه تبرک، محله یهودیه و غیره گورستانهایی در دل سکونت مردم داشتند. در اواخر حکومت صفویه شاردن ۱۲ گورستان را بیان کرد که یکی از آنها تختفولاد بود.
تختفولاد در بین ۱۲ گورستان برتر شناخته شده است. در دوره ایلخانیان قسمت شرقی و شمالی اصفهان گسترش یافت؛ رودخانه زایندهرود هم بخش گسترشیافته میانی را تشکیل میداد. اصفهان در بخش دفن مردگان آزادتر بود؛ همانند باغ سعادتآباد و قبرستان ارامنه؛ اما امتداد آن تا فیض و تختفولاد مجموعه وسیعی را تشکیل داد. سلطان محمد خدابنده و اولجایتو و خانباباهای اولجایتو قبرستان تختفولاد را تأثیرگذار کردند.
در دوره ناصرالدینشاه این قبرستان در فضای باز قرار داشت. نویسنده جغرافیای اصفهان، میرزا حسنخان پسر میرزا ابراهیم تحویلدار به گورستانی اشاره کرده که در داخل شهر و فضای باز است؛ چون امامزادهها و… .
میرزا حسنخان از هشت تکیه هم یاد میکند. میرزا حسنخان جابرانصاری در کتاب اصفهان خودش به تکیههای اصفهان و محله جویباره و گورستانهایی در محوطه سنبلستان دردشت، آببخشان قسمتهای شمالی اصفهان، امامزادهها برای خاندان امامجمعهها و چلمون اشاره دارد. گورستانهایی چون شاهمیرحمزه در اواخر دوره قاجار و پهلوی (در سال 1363) تخریب شدند. ابتدا دفن ممنوع و سپس به ساختمانها تبدیل شد. تختفولاد گورستانی رشدیافته در بخش شمالی و شرقی اصفهان است که ازنظر اهمیت نسبت به گورستانهای دیگر، ویژه و ارزشمندتر بوده است.
تختفولاد تنها یک گورستان نیست
علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا نیز بنا بر روال همیشگی شبهای بخارا درباره موضوع جلسه سخنانی ایراد کرد. تختفولاد بهعنوان دومین قبرستان بزرگ جهان تشیع بعد از وادیالسلام در نجف، مهمترین گورستان ایران و بینظیرترین مجموعه معماری آرامگاهی در کشور موردتوجه علاقهمندان میراث فرهنگی، تاریخی، مذهبی، هنری و معماری است.
در توصیف این آرامستان گفته میشود: این سرزمین، گالری روباز شگفتانگیزی است که باید سربهزیر به دیدارش نائل شوید و تابلوها را نه بر دیوار که این بار، بر زمین ببینید؛ با نقوش گوناگون که هرکدام نمادی است از سخنی؛ نقوش اسلیمی، ابزارهای شغلی و آیینی و انواع خطوط، نسخ و نستعلیق و… قدم میزنید و حیرت میکنید. آفتاب که بلند باشد، میتوانید به سایه درختان پناه ببرید یا خنکای تکیهها را انتخاب کنید، تکیههایی که تکیهگاه تاریخاند و محل تأمل، مداقه و رازونیاز با معبود. «لسانالارض» و «بابارکنالدین» صدایش میزنند و اکنون «مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد».
تختفولاد نام مزارستان تاریخی شهر اصفهان است که به گواهی سنگ آرامگاهها و اشیای کشفشده، پیشینه آن را میتوان قرن چهارم و پنجم هجری دانست. وجود آرامگاه یوشع در تکیه لسانالارض، سابقه آن را حتی به پیش از اسلام نیز باز میگرداند. تختفولاد یک گورستان نیست؛ بلکه مجموعهای از تکیه، کاروانسرا، مدرسه، مسجد چله خانه و آبانبار است.
از ۱۳۶۳ شمسی خاکسپاری عمومی در این گورستان متوقف شد و پس از بازسازی در ۱۳۷۵ شمسی با شماره ۱۷۳۵ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.پژوهشگران، تختفولاد را به لحاظ قداست والا و تعداد بزرگان مدفون در آن، «وادیالسلام ثانی» مینامند.این آرامستان علاوهبر اینکه آرامگاه بیش از 1000 نفر از مشاهیر ایرانزمین است، بهعنوان یک سایت موزه گردشگری شامل زیباترین آثار سنگ آرامگاهها با نقوش بینظیر انسانی، جانوری، گیاهی، مشاغل و … است.
رونمایی از کتاب «نیمه پنهان شهر»
از دیگر بخشهای مهم این برنامه، رونمایی از کتاب «نیمه پنهان شهر» بود. این اثر حاصل گفتوگوهای محمدجواد مهدیان با اندیشمندانی چون ابراهیم فیاض، محمدتقی سبحانی و حسن معلمی، اصغر طاهرزاده، علی رهبر، محمدرضا ناصری، محمدحسین ریاحی، اصغر منتظرالقائم، محمود فروزبخش، محمدرضا زادهوش، اسدالله جوادی گورتانی، مهدی باقریسیانی، احمد رهدار، محمد قطبی، سید مهدی رجایی، علی صدراییخویی، سید مهدی امامیجمعه، سامان معصومی و سید داود بحرینیان است و به بررسی زندگی مشاهیر مدفون در تختفولاد میپردازد.
برگزاری شب تختفولاد، فرصتی ارزشمند برای بازشناسی این میراث تاریخی و فرهنگی بود. سخنرانیها و رونمایی از کتاب «نیمه پنهان شهر» نشان داد که تختفولاد نه فقط گورستانی تاریخی، بلکه منبعی بیپایان از هنر، حکمت و هویت ایرانی است. حفاظت و معرفی این گنجینه، وظیفهای بوده که نیازمند توجه همگانی است. تختفولاد همچون ققنوسی از دل تاریخ، میتواند الهامبخش امید و احیای هویت فرهنگی ایران باشد.