به گزارش اصفهان زیبا؛ در دوران قاجاریه، ادارات و نهادهای مخصوصی برای امر سلامت و بهداشت تأسیس نشده بود؛ فقط تشکیلات بلدیه یا شهرداری که از عصر مشروطه بر جای مانده بود، بخشی داشت به نام «حفظالصحه» که به امور بهداشت و درمان شهر رسیدگی میکرد.
این اداره برای بسیاری از اصناف «حساس» شهر نظامنامه تعریف کرد و در اصفهان نیز در 1311 نظامنامه حمامهای شهر بهوسیله روزنامههای محلی ابلاغ شد. مطابق این نظامنامه، هر حمام عمومی باید حداقل یک دوش داشته باشد. باید بگوییم این آغاز ماجرای بلدیه اصفهان و دوش حمامهای شهر بود. بعد از مدتی مدیریتشهری به سراغ حمامهای بلوکات اطراف شهر رفت؛ در آنجا نیز بخشداریها مسئول انجام امر شدند.
ما در این مقاله با مراجعه به چند سند، روند بهداشتیکردن حمامهای رنان، با تکیه به محله ماشاده را بررسی میکنیم. قبل از همه باید بگوییم در آن زمان رنان ازلحاظ تقسیمات اداری زیر نظر بخشداری سده بود.
غسل اموات در حمام و باقی ممنوعیتها
شاید عجیب به نظر بیاید، اما در آن روزگار اموات را هم در حمامها تغسیل میکردند؛ بنابراین مدیران بهداشتی خود را ناچار دیدند با این سنت غلط به مبارزه برخیزند. بازوی اجرایی این کار نیز شهرداریها بودند.در 1314 شهرداریها اقداماتی را برای ممانعت از این کار شروع کردند. مطابق سند موردمطالعه بخشداری سده (خمینیشهر فعلی) به بخش رهنان یا رنان عطف توجه و تلاش کرده این سنت غلط را در حمامهای آنجا براندازد.
در بهمن 1314 از سوی مدیر دبستان دولتی رهنان به حکمران اصفهان نامهای ارسال شد. آنها به حکمران اصفهان نوشتند: «آب حمامها کثیف است و چون از ورود مبتلایان به امراض کچلی و غیره در حمام جلوگیری نمیشود، علیهذا این آبها هم با همه میکروب امراض ساریه مخلوط و اطفال سالم نیز دچار این امراض میشوند و بهعلاوه چون غسالخانه در این قریه نیست و اموات خود را در آبِ حمام شستوشو میدهند، بدینجهت عموما دچار امراض گوناگون هستند» (سازمان اسناد ملی، اص، 593/339).حکمران به ادارات مربوط، ازجمله بخشداری سده که رهنان یکی از قرای آن بود، دستور پیگیری داد. مدیران بخشداری سده در قدم اول، پنج استاد حمامی رهنان (رنان) را در بخشداری گردآوردند و از آنها التزام گرفتند: «اولا، در هر 25 یوم یکمرتبه زیرآب خزینهها را بزنند و مرتب عوض کنند؛ ثانیا، اشخاص کچل را بههیچوجه در حمامها راه ندهند؛ ثالثا، لباس در حمام نگذارند شسته شود؛ رابعا، میت را مانع شوند از غسلدادن در حمامها» (سازمان اسناد ملی، اص، 593/339).
چندی بعد پزشک شهرداری سده نیز به قریه رهنان رفت و گزارشی از وضعیت بهداشتی آنجا به مقامات بالاتر ارسال کرد. او راجع به حمامها گفت: «آبهای حمامها را تماما فوری زیرآب زده شد و تجدید کردند و تمام حمامیهای قریه مزبوره ملتزم شدند که بعدها در حمام جنازه نشویند و در هر بیستوپنج روز یکدفعه آبهای حمامها را تجدید کنند و جلوگیری از واردین به حمام از کچلی و امراض مسریه کنند و هرگاه کسی مخالفت کرد، به بلدیه سده راپورت دهند و دو منجلاب حمام در وسط قریه مزبور قطعشده که اسباب و انتظار کلیه امراض گوناگون شده و میشود و بهعلاوه سرایت به آبهای چاه مشروب آنها کرده و عمده تقاضای اهالی از جهت این دو منجلاب حمام است» (سازمان اسناد ملی، اص، 593/339).
اما اموات را باید کجا بشویند؟ آنها سالها و بلکه قرنها اموات خود را در آن مکان تغسیل میکردند. این موضوع با مخالفتهایی مواجه شد. جمعی از مردم محله ماشاده به شهردار سده نوشتند: «با نهایت احترام به عرض میرسانیم این داعیان قریه رنان محله ماشاده[محلههای قدیمی رهنان شامل ماشاده، چهارشاه، زاجان، طاحونه و درب میدان است.] راجع به اینکه چون در قریه مذکور غسالخانهای بنا نشده و به جهت سردی هوا، غسلدادن متوفیات باعث مشقت و صدمه این بیچارگان است، تاکنون در گوشه حمام رنان که قدیما به جهت امر غسلدادنِ متوفیات مشخص است] انجام میشد [و فعلا اداره بلدیه التزام از حمامیهای قریه رنان گرفته که میت در حمام غسل داده نشود؛ علیهذا از آن مقام محترم تقاضامندیم که امر و مقرر فرمایید در همان مکان مسطوره حمام، متوفیات این فدویان غسل داده شود.»
شهردار هم در تاریخ 11/ 12/1314 به آقای سروش، پزشک شهرداری در پایین نامه نوشت: «با اطلاعاتی که از وضعیت قریه راجع به امر غسالخانه دارید، معلومات خودتان را راپرت کنید تا اقدام مقتضی به عمل آید. 11/12/14 امضا» (سازمان اسناد ملی، اص، 593/339).
پزشک صحیه بلدیه در گزارشی به تاریخ 12/12/1314 پیشنهاد کرد: «برای آسایش اهالی فعلا سنگ جنازهشویی که در حمام است، به محل رختشورخانه حمل کنند که آن آب از داخل قریه به خارج صحرا میرود و جنب همان قنات یک چاه حفر کنند که آب جنازه داخل چاه شود؛ برای آنکه آشامیده نشود. موقتا آن محل را غسالخانه قرار دهند تا آنکه بعدا برای غسالخانه و ساختمان آن یک محلی معین شود»(سازمان اسناد ملی، اص، 593/339).درهرصورت غسل اموات در حمامها جزو اقدامات ضدبهداشتی و ممنوعه محسوب شد.
بررسی اسناد نشان میدهد که حمامهای عمومی کانون بیماریهای واگیردار ازجمله کچلی بودند؛ بهخصوص اینکه مردم ناآگاه در همان حمام به درمان بیماری و زدودن پوست خود میپرداختند. حمامها محلی برای شستوشوی لباسها نیز بودند که باید این امر نیز غدغن میشد.از طرف دیگر، موضوع ممانعت از شستوشوی مردگان در حمامها به ۱۰ سال بعد ،یعنی 1328 نیز کشیده و در این سال شهرداری سده ناچار شد حمامیها و غسالهای شهر را جمع کند و از آنها تعهد بگیرد که مردگان را در حمامها نشویند. موضوع اصلاح سروصورت در حمامها هم یکی از نکتههای موردبحث در آن روزگار بود که دنبالکردن آن از نکتههای جالب تاریخ اجتماعی است. فرار مردم عوام از حمامهای دوشدار و عدم استفاده از دوش نیز از نکتههای بسیار قابلتأمل است که اسناد آن در زیر میآید.

نامه دبستان دولتی رنان درباره اوضاع غیربهداشتی این قریه سال 1314

تعهدنامه حمامیهای رنان درباره نظافت حمامها سال 1314

نامه بزرگان محله ماشاده به رئیس بلدیه سده




