بازگشت به زندگی در «خون و جنون»

در دنیای تئاتر، آن دسته از روایت‌هایی که به ژرفای احساسات انسانی نفوذ می‌کنند، بیشترین تأثیر را بر مخاطب می‌گذارند.

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
بازگشت به زندگی در «خون و جنون»

به گزارش اصفهان زیبا؛ در دنیای تئاتر، آن دسته از روایت‌هایی که به ژرفای احساسات انسانی نفوذ می‌کنند، بیشترین تأثیر را بر مخاطب می‌گذارند. نمایش «خون و جنون» یکی از همین آثار است که با محوریت زنان، جنگ، فقدان و امید شکل گرفته است. این نمایش، داستان زنی را روایت می‌کند که در اوج ناامیدی، نیرویی برای ادامه زندگی می‌یابد و مفاهیمی همچون رنج، عشق و بازآفرینی را به تصویر می‌کشد. در گفت‌وگویی با پریسا جوهری، کارگردان و بازیگر این اثر، درباره ایده، پیام و چالش‌های اجرای این نمایش صحبت کرده‌ایم. آنچه می‌خوانید، گفت‌وگوی «اصفهان‌زیبا» با پریسا جوهری، کارگردان خوش‌فکر این نمایش است.

نمایش «خون و جنون» بر چه مضمون و درون‌مایه‌ای استوار است؟

تم و درون‌مایه نمایش «خون و جنون» حول محور سرنوشت زنانی شکل می‌گیرد که در دل حوادث ناگوار، ازجمله جنگ، عزیزان خود(همسر، فرزند یا دیگر اعضای خانواده) را از دست می‌دهند. اما آنچه این نمایش را متمایز می‌کند، پرداختن به پیامدهای پس‌ازاین فقدان است؛ اینکه این زنان چگونه با درد و رنج از دست دادن کنار می‌آیند. درواقع نمایش تلاش دارد تصویری ملموس از تنهایی، اندوه و چالش‌های روحی و اجتماعی این زنان ارائه دهد.

ایده اصلی نمایش «خون و جنون» چگونه در ذهن شما شکل گرفت؟

زمانی که متن را خواندم، متوجه شدم که شخصیت اصلی، زنی به نام سمیه است که در مسیر زندگی‌اش با چالش‌های عمیقی روبه‌رو می‌شود. او نه‌تنها در زندگی پس از ازدواج با دشواری‌هایی مواجه است، بلکه در جریان جنگ، همسر و دخترش را از دست می‌دهد. این فقدان چنان سنگین است که او را به ورطه ناامیدی مطلق می‌کشاند، تا جایی که ادامه دادن برایش بی‌معنا می‌شود. زندگی‌اش به مرز فروپاشی می‌رسد، اما درست در همان لحظه‌ای که همه‌چیز را ازدست‌رفته می‌بیند، حقیقتی تکان‌دهنده را کشف می‌کند؛ او از همسر شهیدش باردار است.

این آگاهی همچون نوری در تاریکی بر زندگی او می‌تابد. این نقطه تحول در داستان برای من بسیار تأثیرگذار بود؛ بازگشت از عمق ناامیدی به امید، از دل تاریکی به روشنایی. همین مفهوم بود که مرا مجذوب کرد و باعث شد تصمیم بگیرم این متن را برای اجرا انتخاب کنم. از یک‌سو، این نمایش بازتابی از رنج زنانی است که عزیزانشان را در حوادث تلخ ازدست‌داده‌اند و از سوی دیگر، تصویری از امید و احیای دوباره را به نمایش می‌گذارد. به نظرم این قصه، علاوه بر روایت درد و فقدان، پیام قدرتمندی درباره توانایی انسان در بازسازی خود و یافتن معنای تازه‌ای برای ادامه مسیر زندگی دارد.

این نمایش چه بازخوردی از سوی مخاطبان دریافت کرد و واکنش تماشاگران چگونه بود؟

بازخوردها بسیار مثبت و دلگرم‌کننده بود. تماشاگرانی که نمایش را دیدند، عمیقا تحت تأثیر قرار گرفتند و بسیاری از آن‌ها اذعان داشتند که تا پیش‌ازاین، هرگز به عمق رنج و درد خانواده‌های شهدا، به‌ویژه همسران و فرزندانشان، توجه نکرده بودند. آن‌ها می‌گفتند که نمایش به آن‌ها نشان داد این خانواده‌ها، باوجود سربلندی و افتخار، درد و خلأیی عمیق را تجربه می‌کنند.

این نمایش فرصتی ایجاد کرد تا مخاطبان با زاویه‌ای انسانی‌تر به این موضوع نگاه کنند و درک عمیق‌تری از احساسات و چالش‌های این خانواده‌ها به دست آورند.

در بطن نمایش «خون و جنون» چه پیامی نهفته است؟

پیام اصلی این نمایش تأکید بر تداوم زندگی، امید و نیرویی است که در دل سخت‌ترین لحظات، انسان را به ادامه راه فرامی‌خواند. نمایش نشان می‌دهد که هرچند فقدان و رنج، بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی است، اما زندگی همچنان جاری است و حتی در تاریک‌ترین لحظات، نوری برای ادامه مسیر وجود دارد.همچنین، نمایش به‌نوعی بر این باور تأکید دارد که حضور خداوند، هرچند ناملموس، در لحظات دشوار احساس می‌شود. شاید نتوان او را به چشم دید یا لمس کرد، اما نشانه‌های او در دل‌ زندگی و در وجود خودِ انسان یافتنی است. این نمایش به مخاطب یادآوری می‌کند که در درونی‌ترین لایه‌های وجود، جایی برای امید و نیرویی برای برخاستن دوباره وجود دارد؛ حتی اگر در نگاه اول همه‌چیز ازدست‌رفته به نظر برسد.