مصورالملکی، احیاگر خیال در دوران افول نگارگری

قلب طلایی هنر در سینه نصف جهان!

«محمدحسین مصورالملکی» نام و نمادی بزرگ در تاریخ ایران و اصفهان است.

تاریخ انتشار: 10:17 - چهارشنبه 1403/12/22
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
قلب طلایی هنر در سینه نصف جهان!

به گزارش اصفهان زیبا؛ «محمدحسین مصورالملکی» نام و نمادی بزرگ در تاریخ ایران و اصفهان است. این هنرمند نه‌تنها به‌عنوان یک نگارگر مهم در تاریخ مکتب نگارگری اصفهان شناخته شده؛ بلکه در چندین رشته هنری دیگر نیز صاحب جایگاه ویژه است! شاید کمی غیرقابل‌تصور باشد؛ اما این هنرمند اصفهانی در زمینه طراحی فرش، آواز، قلمدان‌سازی، شعر و نقاشی نیز آثار متعددی را برای نسل‌های آینده به جا گذاشت.

تلاش در مسیر کمال هنر نصف جهان

هنر، زبان بی‌زمانی است که روح یک تمدن را به آیندگان منتقل می‌کند. در میان هنرمندان بزرگ ایران، نام حاج محمدحسین مصورالملکی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌های هنر معاصر ایران می‌درخشد. او نه‌تنها یک نقاش، طراح و مینیاتوریست چیره‌دست بود؛ بلکه به‌عنوان حافظ میراث هنری ایران، نقش بی‌بدیلی در احیای هنرهای سنتی ایفا کرد. مصورالملکی در سال ۱۲۶۸ شمسی در اصفهان، شهر هنر و فرهنگ، متولد شد و در سال ۱۳۵۶ شمسی درگذشت. او در طول زندگی پربارش، هنر ایرانی را به اوج کمال رساند و میراثی جاودان از خود به جای گذاشت.

حاج مصور؛ استاد تمام هنر ایران و جهان

استاد محمدحسین مصورالملکی، کسی که نامش با هنر نگارگری، شعر و قلمدان‌سازی در اصفهان گره خورده است، هنرمندی بود که در دوران افول مکتب نگارگری ایرانی، با تکیه‌بر میراث فرهنگی و هنری ایران و تلفیق آن با فنون غربی، سبکی خاص و فردی را بنیان نهاد.

او که در سال ۱۲۶۸ شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود، در سال‌های پرفرازونشیب تاریخ ایران، با هنر خود، پلی بین سنت و مدرنیته ایجاد کرد و نام خود را در تاریخ هنر این سرزمین جاودانه ساخت.

کودکی در کارگاه قلمدان‌سازی و آشنایی با دنیای رنگ‌ها

مصورالملکی در خانواده‌ای هنرمند دیده به جهان گشود. اجدادش همگی نقاش بودند و پدرش معتقد بود که «توی رگ‌های ما خون نیست، رنگ است.» او از کودکی در کارگاه قلمدان‌سازی پدر، با دنیای رنگ‌ها و نقش‌ها آشنا شد. در پانزده‌سالگی با ازدست‌دادن پدر، مسئولیت خانواده بر دوش او افتاد و او ناگزیر به ادامه کار پدر شد و به تأمین مخارج زندگی پرداخت. این تجربه، اگرچه تلخ و زودرس بود؛ اما او را بیش‌ازپیش با هنر و صنعت قلمدان‌سازی آشنا کرد و زمینه را برای ورود او به دنیای نقاشی و نگارگری فراهم ساخت.

تلاش برای احیای نگارگری ایرانی

مصورالملکی در دورانی پا به عرصه هنر گذاشت که «فرنگی‌سازی» به‌شدت در حال گسترش بود و به هنر نگارگری ایرانی که سرشار از اصول و مبانی خاص و رمز و رازهای فراوان بود، بی‌مهری می‌شد. با این حال، مصورالملکی با عشق و علاقه‌ای که به هنر اصیل ایرانی داشت، تلاش کرد تا با احیای این هنر، از نابودی آن جلوگیری کند.

این هنرمند با مطالعه آثار گذشتگان و بهره‌گیری از تجربیات خود، سبکی خاص و منحصربه‌فرد را در نگارگری ایجاد کرد که ترکیبی از وفاداری به سنت‌های ایرانی و نوآوری‌های مدرن بود.

درحالی‌که در زمانه حاج مصور، بسیاری از آثار نگارگری ایرانی تبدیل به پرتره‌هایی از پادشاهان و امیران گوناگون شده بود، این استاد نگارگری توانست آثاری با رنگ و بوی اصیل نگاره‌های دوره رضا عباسی و کمال‌الملک را خلق کند.

اثر «سعدی» یکی از این نگاره‌هاست که به زیبایی، تکنیک‌های دوران قبل از قاجار را نشان می‌دهد. این اثر با کمک‌گرفتن از نمادها و شیوه طراحی مکتب اصفهان، تبدیل به اثری تاریخی شد.

سفر به فرنگ و آشنایی با هنر غرب

به‌طورکلی شخصیت حاج مصور بسیار خاص و کم‌نظیر بود؛ به‌طوری‌که او با علاقه قلبی زیادی نسبت به اصفهان سخن می‌گفت و در طول زندگی خود به‌ندرت دیار خود را ترک کرد. در آن زمان متریال و شیوه نقاشی اروپایی در ایران هم دیده می‌شد و مصورالملکی هم برای آنکه بتواند تجربه بیشتری در سبک خود پیدا کند و همچنین تبدیل به هنرمندی ویژه شود، تصمیم گرفت با تجربه‌های هنری غرب نیز آشنا شود.

در ابتدای سلطنت رضاشاه، او از طریق روسیه، لهستان و بلژیک به پاریس سفر کرد و به مدت شش ماه در آنجا اقامت گزید. در پاریس، با آرتور پوپ، ایران‌شناس مشهور، و همسرش آشنا شد و در تصویرسازی کتاب معروف او درباره هنر ایران، همکاری کرد. این سفر، تأثیر بسزایی در دیدگاه هنری مصورالملکی داشت و او را با فنون و تکنیک‌های جدید نقاشی آشنا کرد. او پس از بازگشت به ایران، با تلفیق این آموخته‌ها با هنر سنتی ایرانی، سبکی نو در نگارگری ایجاد کرد که هم اصالت داشت و هم مدرن بود.

تابلو «تخت‌جمشید»؛ شاهکار مصورالملکی

شکوه تخت جمشید همیشه انگیزه‌ای برای خلق آثار هنری گوناگون بوده است؛ اما اینکه حاج مصور در آن زمان و در بین آن شرایط سخت سیاسی سراغ این سوژه می‌رود، پیام‌های بسیاری دارد. به‌طورکلی از میان آثار متعدد مصورالملکی، تابلوی «تخت جمشید» جایگاه ویژه‌ای دارد.

این تابلو که به گفته خود او «تمام ذهنش را انباشته از تخت جمشید کرده بود»، حاصل سال‌ها تحقیق و مطالعه او درباره این بنای تاریخی باشکوه است. مصورالملکی برای ترسیم این تابلو، بارها به تخت جمشید سفر و با باستان‌شناسان و حفاران معروف در این منطقه مشورت کرد.

مصور در این تابلو، علاوه‌بر تصویرسازی دقیق از بنای تخت جمشید، بیش از چهارهزار چهره را نیز به تصویر کشیده است. مصورالملکی معتقد بود که تفاوت میان کاخ تخت جمشید و تابلوی او در این است که «آن ویران شده؛ ولی این سالم است.» او با وجود پیشنهادهای وسوسه‌انگیز برای خرید این تابلو، از فروش آن خودداری کرد و به فرزندانش نیز وصیت کرد که این اثر هنری را به‌عنوان یک میراث ملی حفظ کنند.

آثار ماندگار استاد درجه یک هنر ایران

شکوه و عظمت بناهای گوناگون مانند مسجد و کاخ در آثار مصورالملکی ستودنی است. شاید اثر «مسجد خیالی» او شباهتی با نگاره‌های قدیمی‌تر داشته باشد؛ اما اثر «تخت جمشید» یک نگاره نو با اصول معماری و نقاشی مدرن بود. درواقع حاج مصور جزو کسانی بود که برای نخستین بار «پرسپکتیو» را وارد نگارگری ایرانی کرده و آن را به شیوه جدید نمایان ساخت.

این هنرمند علاوه بر تابلوی «تخت جمشید»، آثار برجسته دیگری نیز خلق کرده است که ازجمله آن‌ها می‌توان به تابلوی «صحنه جنگ بین‌الملل دوم»، «تابلو سعدی»، «تابلو چوگان‌بازی در میدان نقش‌جهان»، «تابلوی شیخ صنعان و دختر ترسا»، «تابلو بنای کاخ چهلستون» و «مجلس پذیرایی شاه‌عباس از ولی محمدخان فرمانروای ترکستان» و «تابلو صلح حیوانات» اشاره کرد. مصورالملکی در طول زندگی پربارش، جوایز و افتخارات بسیاری دریافت کرد. ازجمله مدال طلای نمایشگاه بین‌المللی بروکسل در سال ۱۹۵۸ و دکترای افتخاری در سال ۱۳۴۹ شمسی. آثار او موردتحسین شخصیت‌های بزرگی مانند روزولت، وینستون چرچیل و چیانک کای شک قرار گرفت.

مصورالملکی و شوق آموزگاری

مصورالملکی در سال‌های پایانی عمر خود به آموزش نقاشی و نگارگری در مدرسه اُرت کلیمی‌ها، کالج انگلیسی اصفهان و هنرستان هنرهای زیبای اصفهان پرداخت. یرواند نهاپتیان، یسایی شاجانیان، شکرالله صنیع‌زاده، محمدتقی ذوفن و امیر هوشنگ جزی‌زاده ازجمله شاگردان برجسته او بودند. با این حال، به‌دلیل سانحه‌ای که باعث کم‌توان‌شدن دست راستش شده بود، نمی‌توانست به‌خوبی هنرش را آموزش دهد و بیشتر به‌صورت شفاهی راهنمایی می‌کرد.

دل‌بستگی به دیار نصف جهان

این هنرمند دل‌بستگی عجیبی به زادگاهش، اصفهان، داشت و کمتر از این شهر قدم به بیرون می‌گذاشت؛ به همین دلیل، شهرت او به‌اندازه شایستگی‌هایش در غرب گسترش نیافت. نشریه سازمان یونسکو درباره او نوشته است: «او بزرگ‌ترین نقاش ایران است؛ اگر شهرتش به غرب راه نیافته، بدان خاطر است که مصورالملکی دل‌بسته زادگاه خویش، اصفهان است و کمتر از این شهر قدم بیرون گذاشته است.» مصورالملکی در تاریخ ۲۴ دی‌ماه ۱۳5۶ شمسی درگذشت و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

میراثی از هنر مصورالملکی

استاد محمدحسین مصورالملکی با هنر خود، میراث گران‌بهایی برای هنر ایران به‌جا گذاشت. او نه‌تنها با احیای نگارگری ایرانی از نابودی این هنر جلوگیری کرد؛ بلکه با تلفیق سنت و مدرنیته، سبکی نو در نگارگری به وجود آورد که الهام‌بخش هنرمندان بسیاری شد. آثار او، همچنان موردتوجه و تحسین قرار دارند و نامش به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ ایران، جاودانه خواهد ماند.

مصورالملکی، هنرمندی بود که با عشق به هنر و تلاش برای احیای میراث فرهنگی ایران، توانست نام خود را در تاریخ هنر این سرزمین جاودانه سازد. او با آثار خود، پلی بین گذشته و آینده ایجاد کرد و به نسل‌های آینده نشان داد که چگونه می‌توان با حفظ اصالت‌ها، به نوآوری و خلاقیت پرداخت.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

دو × پنج =