به گزارش اصفهان زیبا؛ یکی از مسائل مهمی که نیاز است والدین درمورد نوجوان خود بدانند، رشد مغز و چگونگی اثرگذاری آن بر شناخت نوجوان است.
مغز انسان تا حدود بیستوپنجسالگی، بهطور چشمگیری رشد میکند و تغییرات مهمی در ساختار و عملکرد آن رخ میدهد.
یکی از مسائلی که میتواند بر تقویت و یا تضعیف این اتصالات اثرگذار باشد، روابط نوجوان و همچنین ادراک و تجربیاتی است که در این سن با آن مواجه میشود. توسعه قشر پیشانی در نوجوانی که مسئول تفکر منطقی برنامهریزی و تصمیمگیری و کنترل رفتار است، در این دوره بهشدت درحال رشد و تغییر است.
این توسعه به نوجوان کمک میکند تا تواناییهای تحلیلی و استدلالی خود را تقویت و بحثهای پیچیدهتری را دنبال کند؛ به همین دلیل است که نوجوانان در این سن قادر به تفکر انتزاعیتر میشوند. این پدیده به آنها فرصت میدهد تا مفاهیم پیچیدهتری را درک و از دیدگاههای مختلف به مسائل نگاه کنند.
از طرفی، تغییرات هورمونی در دوران نوجوانی میتواند بر احساسات و رفتارها تأثیر بگذارد و نوجوانان ممکن است در بحثها بیشتر تحتتأثیر احساسات خود قرار بگیرند؛ درنتیجه بحثهایی که انجام میدهند، هیجانیتر میشود و والدین را دچار چالش میکنند.
در این هنگام اکثر والدین تنها به این موضوع فکر میکنند که فرزند من عصبانی و خشمگین است و یا فقط علاقهمند است که با ما مخالفت کند. در بسیاری از موارد، عدم آگاهی والدین از تغییرات جسمانی و بیولوژیکی و تأثیر آن بر رفتار و شناخت نوجوان باعث میشود تا آنها عملکرد خوبی در مواجهه با رفتار نوجوان خود نداشته باشند و بحث به دعوا تبدیل شود.
زمانیکه والدین بدانند اینگونه رفتارها جزئی از مراحل رشد فرزند اوست، مواجهه درستتری با رفتارهایش خواهند داشت که به توسعه تفکر انتزاعی و رشد استدلال نوجوان کمک خواهد کرد. در ادامه چند راهکار جهت بهبود عملکرد والدین بیان میشود:
آگاه باشید و تفکرتان را تغییر دهید: منِ والد باید بدانم که بحثکردن از ویژگیهای سنی نوجوان من است و دوم اینکه بحثها با درونمایه هیجانی و گاهی مخالفتآمیز و عیبجویانه همراه است. پس اگر نوجوان من نشان از این دارد، او کاملا سالم و در حال طیکردن مراحل رشد است.
بهجای محکومکردن از بحثها استقبال کنید: یکی دیگر از ویژگیهای مهم این سن، حساسیت به انتقاد است. پس زمانیکه نوجوانتان بحثی را آغاز میکند، بهجای انتقادکردن و محکومکردن فرزندتان و گفتن جملاتی شبیه به «دوباره شروع کرد!»، «خسته نمیشی اینقدر حرف میزنی؟!» یا «وای سرم رفت!»، از صحبتکردن با او استقبال کنید. میتوانید برای شروع از این جملات استفاده کنید: «انگار این موضوع خیلی برات جالبه» یا «دوست دارم بیشتر برام توضیح بدی».
گوش دهید و نصیحت نکنید: بهعنوان یک مشاور، از زبان نوجوانان بسیاری شنیدهام که میگویند گوشی برای شنیدهشدن حرفهایمان وجود ندارد. اگر والدین بتوانند بدون نصیحتکردن و به جای گفتن جملاتی مثل «من میدونم یا تو؟»، «آخه بچه، تو مگه چقدر زندگی کردی؟»، «بهنظر من تو باید فلان کار رو انجام بدی»، «تو اگر میخواهی این موضوع رو بفهمی باید به حرف من گوش بدی!» همدلانه با او صحبت کنند و به او بگویید «پس تو اینطور فکر میکنی»، «میتونی بیشتر برام توضیح بدی؟»، «من متوجه شدم که تو این استدلال رو برای این موضوع آوردی؛ ولی یه سؤال برام پیش اومده» و در نتیجه او را برای جستوجوکردن تشویق کنند، روابط بین والدین و فرزندانشان خیلی بهتر خواهد شد.
به جای دفاعکردن، صبور باشید: نوجوانان در این سن بهدلیل سرعت رشد و به دستآوردن اطلاعات زیاد، طبیعی است که خود را باهوشتر و داناتر و عالمتر از والدین و دیگر بزرگترها بدانند و همین موضوع باعث میشود که از والدین خود عیبجویی و یا با آنها مخالفت کنند.
پس به توقعات غرورآمیز و نظرهای عیبجویانه فرزندتان صبورانه پاسخ دهید و به ویژگیهای مثبت او بیشتر توجه کنید و با او در این مسیر همراه شوید تا دنیا و افراد را آمیزهای از محاسن و معایب ببیند.