به گزارش اصفهان زیبا؛ سیزدهمین دوره مناظرات دانشجویی، چند هفته قبل در سه مرحله استانی، منطقهای و کشوری برگزار شد و بیش از هزار گروه دانشجویی در آن شرکت کردند؛
رقابتی گسترده، اما در عین حال روایتگر پرسشهایی عمیقتر از صرفاً «برد» و «باخت».
در پایان، تیم «سوفار» از همدان عنوان برترین تیم کشور را از آن خود کرد؛ اما آنچه در هیاهوی این موفقیتها کمتر شنیده شد، قصههایی است از شکستهای پنهان و تلاشهای بینام.
مناظره دانشجویی به عنوان تمرین مهارتهای گفتوگو، شنیدن فعال و تفکر انتقادی در فضای آکادمیک، راهکاری اساسی برای تقابل سازنده آرا به جای تخریب شخصیت در جامعه امروز است.
برای اصفهان، این دوره تنها یک مسابقه نبود؛ بلکه تجربهای بود تربیتی، اخلاقی و شاید اجتماعی، که در دل خود، فهمی تازه از گفتوگو را به دانشجویان آموخت ؛ فهمی فراتر از داوریها، جامها و تریبونها.
اصفهان؛ همواره درخشان در میدان گفتوگو
در سالهای اخیر، نام اصفهان همواره در میان ستارگان مناظره دانشجویی کشور درخشیده است. در دوره یازدهم، تیم «جهاد علمی» از جهاد دانشگاهی واحد اصفهان به مقام نایبقهرمانی کشور رسید؛ اسماعیل شیری عنوان «سخنران برتر» را از آن خود کرد.
همچنین، سمیرا قاسمی، مدیر سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، لوح و تقدیرنامه «دبیر اجرایی برتر» را دریافت کرد. در دوره سیزدهم، ابراهیم کمالی، مدیر سازمان دانشجویان واحد صنعتی اصفهان، دبیر اجرایی برتر در مرحله مقدماتی شناخته شد.
این افتخارات، چیزی فراتر از جوایز و القاب هستند؛ چرا که آنها نشانههایی هستند از ریشهدار شدن فرهنگ استدلالورزی، گفتوگو و تفکر انتقادی در میان دانشجویان اصفهان.
اما امسال، مناظرات دانشجویی برای اصفهان از مسیری غریب پیش رفت.
تیم «واره» از اصفهان در ابتدا و نیز میانه راه، با حضوری مقتدرانه در مرحله استانی ظاهر شد؛ تیمی که از نگاه داوران، یکی از غنیترین و آمادهترین گروهها بود.
اما آنچه یک تیم را تا سکو میبرد، تنها قدرت استدلال نیست؛ بلکه اعتماد، همدلی و تعهد است. مناظره، پیش از آنکه جدال اندیشهها باشد، آزمون بلوغ جمعی است.
آنچه در ظاهر نمایان نبود، بحرانهایی بود که از درون تیم واره آغاز شده بود:
تنشهای درونگروهی و تزلزل در اعتماد متقابل. رقابتی که میتوانست به افتخاری دیگر بینجامد، به انصراف انجامید؛ تصمیمی تلخ که اصفهان را از حضور در مرحله کشوری محروم کرد.
در آوار ناامیدی، کسی که ماند و ساخت
با این حال، نقطه روشن این روایت، از دل انصراف و شکست، به چهرهای برمیگردد که راه متفاوتی را برگزید:
محمد طالبی، که در میانه فروپاشی تیم، جایی که بیشتر اعضا ترجیح دادند کناره بگیرند و در تلخی شکست فرو روند، او راهی دیگر را انتخاب کرد و آن، راه امید بود.
محمد، بهجای ترک میدان، با پذیرش چالشها و انعطاف در تصمیم، به تیم «سوفار» از همدان پیوست؛ تیمی که در نهایت قهرمان کشور شد. این تصمیم، فقط یک جابهجایی نبود؛ نوعی ایستادن و تاب آوری بود.
او یک سخنور صرف نبود، بلکه ستون روانی تیم شد، کسی که بحران را جذب و به انگیزه تبدیل کرد.
اغلب در هر تیم و جمع موفقی، کسی وجود دارد که بیشتر از آنکه دیده شود، میسازد؛ کسی که با آرامش، ناکامیها را به امید تبدیل
میکند.
اما باید به یاد داشت که مناظره فقط میدان رقابت نیست؛ بلکه مدرسه اخلاق است. جایی برای تمرین گذشت، انعطافپذیری و ماندن، وقتی ماندن سختترین گزینه است.
نشان خواجه نصیرالدین طوسی؛ سمبل امید، اخلاق و دانایی
در پایان این رقابت، «نشان خواجه نصیرالدین طوسی» به تیم قهرمان و محمد طالبی در این تیم اهدا شد؛ نشانی که تنها یک یادبود نیست، بلکه حامل مفهومی استوار در تاریخ اندیشه ایرانیست.
خواجه نصیر، چهرهای جاویدان در علم و فلسفه، در عصری پرتنش و پرتعارض، راه گفتوگو را برگزید.
او تنها یک منجم و متکلم برجسته نبود، بلکه سیاستورزی دانا بود که قدرت استدلال و گفتوگو را بهعنوان ابزار تعامل در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ ایران بهکار بست.
اهدای این نشان به قهرمان مناظرات، یادآور این نکته است که پیروزی در این میدان نه به تسلط، بلکه به درک، تعادل و گفتوگوی مؤثر راه میبَرَد.
و اینجاست که مناظره معنایی فراتر از رقابت پیدا میکند، که اگر آن را صرفاً جدالی برای پیروزی بدانیم، از گوهر آن دور ماندهایم.
مناظره تمرینیست برای ساختن، نه تخریب؛ برای شنیدن، نه فقط سخنگفتن؛ و برای دیدن راستی، در چشمان کسی که با ما همنظر نیست.
سیزدهمین دوره مناظرات دانشجویی با قهرمانی یک تیم به پایان رسید، اما آنچه باقی ماند، درسهایی بود که به زندگی نزدیکتر بودند تا به رقابت.
در جهان پر از آوا و صدا، گاهی باید گوش سپرد به آنهایی که میراث دار دانایی هستند و به هر روی شعله امید را زنده نگه میدارند.