به گزارش اصفهان زیبا؛ در روزگاری که روایت از وطن نیازمند زبانی تازه است، هنرمندی ایرانی با نگاهی نو و بیانی مدرن، اثری آفریده که ایران را نه فقط بهعنوان وطن، بلکه به معنای مفهومی برآمده از ایثار، حقیقت و ایستادگی عاشورایی به تصویر میکشد.
در روزگاری که فرمها دگرگون شدهاند و مخاطب، معنای تازه میطلبد، تنها راه زنده نگه داشتن ریشهها، عبور دادن آنها از مسیر خلق امروزی است.در جهان متغیر امروز، آنچه تمدنی را زنده نگه میدارد، نه حفظ بیحرکت گذشته، بلکه دمیدن روح امروز در جان آن است.
پیوند میان مضامین سنتی ایران و زبان نوین هنر، نه عقبگردی نوستالژیک است و نه گسستی جسورانه، بلکه جریانی است ریشهدار و رو به آینده، تلاشی برای آنکه حافظه تاریخی این سرزمین در هیاهوی فرمهای معاصر، پژواک خاموش نماند و همچنین تلاشی آگاهانه برای آن است که هویت تاریخی این سرزمین، در چهرهای نو، همچنان الهامبخش بماند.
سنت، در این نگاه، نه میراثی ایستا، که جوهری زنده است؛ و هنر مدرن، بستری است برای تداوم خلاقانه آن…وطن، تنها خاک و مرز نیست؛ وطن، ریشهای است در جان مردمانش، در حافظه جمعی، در زخمها و شکوهها و در روایتهایی که نسلها با آن زیستهاند.
در فرهنگی که عاشورا بخش جداییناپذیر حافظه تاریخی آن است، هنری شکل گرفته که وطن را از منظر این حماسه بازخوانی میکند.
یک اثر معاصر، بیآنکه در بند قالبهای سنتی بماند، ایران را در پرتو مفاهیم عاشورایی بازتعریف میکند. در این اثر، وطن همچون قهرمانی زنده به تصویر درآمده؛ وطنی که برآمده از خون و حقیقت است، وطنی که در نبرد میان ظلم و حق، همواره سوی روشن را برگزیده است.
در این روایت بصری، مفاهیم فداکاری، ظلمستیزی و عدالتخواهی، تنها برگرفته از عاشورا نیستند؛ بلکه به ریشههای عمیق هویت ایرانی گره خوردهاند.
هنرمند، با بهرهگیری از زبان امروز و تصویرپردازی نو، وطنی را ترسیم کرده که همچنان ایستاده است؛ وطنی که از عاشورا الهام میگیرد تا خود را در آیینه مقاومت و ایمان باز شناسد.
سمانه کریمی، طراح گرافیک و کارتونیست با رویکرد اثر امروزی در خصوص وطن به خلق اثر پرداخته است. «اصفهانزیبا» با این هنرمند به گفتوگو پرداخته که در ادامه آن را میآوریم.
رشته ارشد و فوقلیسانس شما با هنر تفاوت دارد. شما از چه زمانی وارد کار هنری شدید؟
من در حال حاضر دانشجوی دکتری مطالعات رسانه هستم. مقطع کارشناسی را در رشته مهندسی نرمافزار تحصیل کردم و به دلیل اینکه از کودکی با هنر و نقاشی آشنا بودم، از مقطع ارشد به شکل آکادمیک وارد دنیای هنر شدم و به تحصيل در زمینه گرافیک مشغول شدم و ۸ سال سابقه تدریس در دانشگاه را دارم.
چه انگیزه یا دغدغهای باعث شد به سراغ خلق اثری در ارتباط با ایران و مفاهیم ارزشی بروید؟
فرهنگ محرم آنقدر با آداب و رسوم ایرانی در جایجای کشور آمیخته شده که از پس هزار سال، صدها آیین متفاوت با مضمون عاشورا ایجاد شده است و ما از بسیاری از این آیینها حتی خبر هم نداریم. من فکر میکنم محرم بخش بزرگی از فرهنگ و تار و پود ایران و ایرانی است و به نظرم بعد از جنگ ۱۲ روزه، این اتصال محکمتر هم شده است. چون بسیاری از داستانهای مظلومیت عاشوراییان را در زمان حاضر به چشم میبینیم.
در فرایند ایدهپردازی این اثر، چگونه به مفهوم نهایی رسیدید و چه چیزهایی الهامبخش شما بودند؟
زمانی که پای مضامین مذهبی و یا ایرانی اسلامی وسط میآید، معمولا ذهنیت اکثر طراحان به سمت خطاطی، تایپوگرافی و المانهای سنتی رفته و در ترکیب این موارد اتفاقات جذاب و ارزشمندی شکل میگیرد. اما من میخواستم کمی از این قالب فاصله بگیرم و از هنر امروزی یا حتی غربی برای بیان بصری کار الهام بگیرم.
در هنر مدرن، نشانهها ریزنقش و با رنگهای تخت هستند و گاهی مثل سبک کوبیسم یا انتزاعی از اشکال هندسی خام استفاده میشود. تلاش کردم ترکیب رنگها و المانهای ایرانی و محرم را به رنگها و اشکال ساده و مینیمال نزدیک کنم.
چه تعداد اتود یا پیشطرح برای رسیدن به نتیجه نهایی آماده کردید و چطور به نسخه نهایی رسیدید؟
بعد از جستجو چندین اثر در این سبک اتد زدم و بعضی المانها و رنگها را جابهجا کردم و سپس اجرای نهایی را با آبرنگ انجام داده و با فوتوشاپ بخشهایی از آن را اصلاح کردم.
چه ارزشها، مفاهیم یا پیامهایی در پسِ خلق این اثر وجود دارد که دوست دارید مخاطب حتماً آنها را دریافت کند؟
شاید مهمترین هدف من اتصال دو فرهنگ عاشورا و ایران از منظر هنر امروزی باشد و امیدوارم توانسته باشم این پیام را به مخاطب انتقال دهم. از طرفی امیدوارم مخاطب در برخورد با اثر، قالبهای مرسومی را که در ذهنش شکل گرفته بشکند و از منظری نو به مفاهیم ذکر شده نگاه کند.
این اثر در بستر چه رویداد یا فضای خاصی خلق شد و حالوهوای آن رویداد چه تأثیری روی روند کار شما گذاشت؟
رویداد «سبز سفید قرمز» با حمایت حوزه هنری و استاد مجلسی، بستر ارزشمندی برای دورهمی هنرمندان طراح و رشد و تولید آثار جذاب بود و من به عنوان عضو کوچکی درس پس دادم. در این رویداد، قرار بر طراحی محصولاتی به جهت استفاده در اربعین امسال بوده است و بنا بر این بوده که قبل از طراحی به نوع محصول فکر شود.
محصولاتی مانند پیکسل، بیرق و حتی لوازمالتحریر. تمایز این رویداد با بقیه رویدادهای دیگر در این بود که ما بنابر تولید پوستر نداشتیم و قرار بر تولید محصول بود، من ترجیح دادم اثرم برای محصولات متفاوت، کاربردی باشد و تعداد زیادی از هنرمندان دیگر هم این ترجیح را داشتند. هدف این رویداد پیوند ایران و محرم بود، تا تجلی وطن و وطنپرستی در پیادهروی اربعين باشد. البته بیشتر کارها، فضای سنتی داشتند و اغلب با مضمون ایران و امام حسین(ع) طراحی شدند.
در مرحله اجرای اثر، با چه چالشهایی مواجه شدید و چطور آنها را پشت سر گذاشتید؟
شکستن قالب مرسوم و رسیدن به قالبهای جدید ممکن است خوشایند بسیاری از هنرمندان یا پیشکسوتان و اساتید نباشد و من نیز چنین چالشی داشتم. هرچند بسیاری از افراد با اثر ارتباط برقرار کردند. در نهایت هدف من آزمون و خطایی بود که در بیان بصری اتفاق افتاد و قطعا موافقان و مخالفان خودش را دارد.
اثر شما در قالب چه محصولات کاربردی مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟
این اثر تصویری است که در قالبهای مختلف قابلیت اجرا دارد، ولی آنچه مد نظر من است استفاده به عنوان تیشرت، بیرقهای کوچکی که به کولهها آویزان میشود و لوازمالتحریر به خصوص طراحی دفترچه است.




