هنرهای بصری و گرافیکی به عنوان ابزارهای قدرتمند در انتقال پیامها، احساسات و مفاهیم، در بسیاری از زمینهها به کار میروند. یکی از این زمینهها، هیئتها و مراسم مذهبی است که در آنها هنر به عنوان یک زبان مشترک برای بیان اعتقادات و ارزشهای دینی عمل میکند.
کتیبههای روضه در ایران، به عنوان نمادهای فرهنگی و مذهبی، با تاریخچهای غنی و پر بار، نقش بسزایی در انتقال مفاهیم دینی و فرهنگی ایفا کردهاند. این کتیبهها که از دوران صفویه تاکنون به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و اعتقادات مورد استفاده قرار میگیرند، نمایانگر پیوند عمیق هنر و مذهب در جامعه ایرانی هستند.
در این ایام جانسوز، در یکی از گذرهای خمینیشهر، پردهای باشکوه، با طرحی از واقعه کربلا نصب شده که رهگذران را به لحظاتی از سکوت و اندیشه دعوت میکند. این اثر روایتی است بصری از حماسهای که قرنها در جان مردم زنده مانده؛ اما آنچه این پرده را متفاوت میکند آن خلوصی است که از بطن آن و صداقت و صمیمیتی که از دل خالقش سرچشمه میگیرد.
یکی از مهمترین جلوههای نمایشی در ایران، تعزیه است. پرویز ممنون، پژوهشگر حوزه تئاتر و نویسنده کتاب «تاریخ تئاتر اصفهان» به بررسی تاریخی، هنری و میدانی تعزیه پرداخته است.
اثر نقاشی حسن روحالامین، با عنوان «سند» چیزی فراتر از هنر زمینی است. در این اثر فاخر، گویا زمینیان و آسمانیان همه با هم ندای «السلام علی عبدالله الرضیع الذی فج» را سر میدهند.
هنر خوشنویسی بهعنوان یکی از اصیلترین جلوههای فرهنگی و هنری ایران، همواره جایگاه ویژهای در ترویج مفاهیم دینی و فرهنگی داشته است. این هنر که از دیرباز با ارزشهای معنوی پیوند خورده، نهتنها شکوه بصری کلام الهی را به تصویر میکشد، بلکه پلی است میان زیبایی هنر و عمق ایمان.
با فرارسیدن ماه محرم، چهره شهرها تغییر میکند. بنرهای سیاه، پرچمهای عزاداری، کتیبهها، پلاکاردها و حتی دیوارنوشتههایی که در آنها نام امام حسین (ع)، واژه کربلا، عبارت «یااباعبدالله» یا ترکیبهایی چون «لبیک یا حسین» نقش بسته، نوعی فضای بصری خاص و شناختهشده میآفریند که با عنوان گرافیک محرمی قابل بررسی است.
در ساخت مسجد باشکوه ثامنالائمه کیش، اساتید اصفهانی با بهرهگیری از هنرهای اصیل ایرانی همچون گچبری، حجاری و گرهچینی، نقشی پررنگ و ماندگار ایفا کردهاند.
قلمزنی بر روی نقره نوعی از قلمزنی است که تنها در برخی از شهرهای ایران انجام میشود. اصفهان، تبریز و شیراز از مهمترین شهرهای صاحب سبک در قلمزنی روی نقره شناخته میشوند.
در شرایطی که کشور درگیر جنگ بود، هنرمندان با تمام توان و خلاقیت خود از جمله ایده «ایران خونمه» به یاری کشور و مردم شتافتند. از گرافیست گرفته تا نقاش و کاریکاتوریست، هر یک از این هنرمندان با آثار خود سعی داشتند به مردم تسلی خاطر بدهند و در دل آنها امید ایجاد کنند.
مکاتب هنری همیشه رویکرد زیباییشناسی ندارند، بلکه برخی از مکتبها در جریان حرکت جامعه و از بطن احساسات جامعه برآمدند. برای مثال جنگ جهانی دوم فقط یک نبرد سیاسی و نظامی نبود؛ این رویداد عظیم قرن بیستم، بستری شد برای زایش مکتبهای هنری که هم درد را فریاد زدند و هم به دنبال معنا و بازسازی بودند.
هنر «کاریکاتور» همواره برای جهان سیاست و رخدادهای اجتماعی، شگفتانههای ماندگاری داشته است؛ از روزنامهها و اعلامیهها گرفته تا مجلهها و نشریههایی که در دل خود انواع و اقسام کاریکاتورهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به نمایش میگذاشتند.