چهارباغ عباسی را اگر موجودی نشسته بر کرانه رودخانه زایندهرود ببینیم، سر آن دروازهدولت میشود و ته آن میدان انقلاب. ما در این نوشتار با مراجعه به روزنامهها و مطبوعات، علاوه بر اینکه سر و ته چهارباغ را میکاویم که چگونه و چرا ساخته شدند، به بدنه چهارباغ هم نظری میدوزیم. پارک مرکزی (هشتبهشت) و خیابانهایی که به چهارباغ منتهی میشوند نیز در این نوشتار ما بررسی میشوند.
این توصیف ملال آوری است از گردشگاهی که روزگاری زیباترین و مشهورترین گردشگاه آسیا بوده. گردشگاهی شاهانه که پاتوق اصلی مردم عادی شهر بوده است. اصفهانی ها در آن روزهایشان را به شب می رسانده اند و شبهای چهارباغ را تا صبح به خوشی می گذرانده اند. در کنار حوض هایش خاطره بازی ها می کرده اند و زیر سایه سار درختانش،گرمای ظهر تابستان را به خنکای عصر می رسانده اند.