میدان دروازهدولت چگونه متولد شد؟
نام دروازهدولت برخاسته از دولتخانه صفوی است؛ اما بنا بر نقشهای که در سال 1302 خورشیدی از اصفهان برجای مانده است (نقشه سلطان سیدرضا) دروازهدولت فضایی خالی نبود. این نام فقط به انتهای چهارباغ و ابتدای ورودی دولتخانه اطلاق میشد.
خیابان چهارباغ تا محل دروازهدولت به همان عرض خود پیش آمده و به ناگهان در این محل به یک کوچه باریک و پرپیچوخم به نام «آغاباشی» ختم میشد. سمت چپ هم خیابان باریک «شاه» خودش را به زحمت به گوشه میدان میرساند.
از وقتی در دوران معاصر مدیریت شهری اصفهان تصمیم گرفت دستی به سر و گوش شهر بکشد و در میان بافتهای کهن محلههای شهر اصفهان خیابانکشی کند، با یک معضل بزرگ مواجه شد.
اینکه علاوه بر میدان نقشجهان، میدان دیگری در شهر وجود ندارد؛ خصوصاً در ابتدا خیابان چهارباغ عباسی، به عنوان مهمترین گذر شهری و جایی که ادارههای دولتی در اطراف آن پراکنده بودند، وجود یک میدان ضروری مینمود.
در سال 1307 خورشیدی این نقشه به ذهن مدیران شهر رسید که ابتدای خیابان چهارباغ عباسی را گستردهتر کنند و از آن حالت خفگی که بعد از خیابان دلگشای چهارباغ پیش میآید درآورند (به یاد داشته باشید که پروژه چهارباغ پایین در سال 1314 کلنگ خورد)؛ لذا اقداماتی شروع شد.
اطراف میدان تا حدودی خالی شد؛ اما درست وسط چهارباغ (احتمالاً جایی که اکنون پیهای کاخ جهاننما را یافتهاند) مغازههایی وجود داشت که مالک آن سردار اعظم معروف بود.
بههمینخاطر پشت این مغازهها آزادسازی شده بود؛ اما کسی جرئت نمیکرد به مغازههای سردار اعظم دست بزند. بهطورخلاصه نفوذ صاحبان قدرت مانع اجرای سریع پروژه دروازهدولت شده بود.
روزنامه اخگر که نگاه ویژهای به تحولات عمران شهری داشت، در سال 1307 با شجاعت این سؤال را مطرح کرد که مانع کار چه کسی است:
«آن چه میشنویم مدتی است از طرف اداره بلدیه مغازههای قسمت جهاننمای دروازهدولت، از آقای سرداراعظم خریداری شده که خراب و اراضی آن ضمیمه خیابان چهارباغ شود. اگر این راست باشد، یکی از اقدامات بسیار مفید اداره بلدیه است؛ ولی از طرف دیگر جای بسی تعجب است که هنوز این سد بزرگ را در مقابل کثرت عبور و مرور خلق و وسایل کثیرالعدد نقلیه این شهر مینگریم. معلوم نیست چه خبر است و این اوضاع یکبامودو هوایی اصفهان را به چه چیز تعبیر نمود؟ در موقعی که مشاهده میشود از یکطرف مغازههای مقابل این قسمت، خراب و چندین ذرع عقب مینشینند و از طرف دیگر مغازههای جنب آن نیز منهدم و بالغ بر پنج ذرع عقبتر میرود، آیا جای تعجب نیست که هنوز این سد پوسیده و شاید به عقیده بعضی سد آهنین، طریق عبور مردم بیچاره را مسدود مینماید؟ ما میخواهیم بدانیم آن کس که مانع خرابشدن مغازههای این قسمت است، کی است؟» (اخگر، 9 آذر 1307)
اقدامات آزادسازی دروازهدولت تا همینجا پیش رفت تا در تیرماه 1314 که کلنگ احداث خیابان چهارباغ پایین زده شد. از این پس موضوع ایجاد یک میدان در دروازهدولت، یعنی منطقه لولای دو چهارباغ با جدیت دنبال شد. یک سال بعد، در تیر 1315 نقشه ایجاد این میدان به تصویب وزارت کشور رسید.
«نقشه احداث یک میدان بزرگ در دروازهدولت، که چندی قبل بر حسب دستور حکمران محترم، مهندسین شهرداری تهیه نموده بودند و از طرف جناب آقای حکمران برای تصویب به وزارت داخله فرستاده شده بود، اخیراً تصویب و برای عملینمودن به اصفهان عودت داده شده است و بهطوری که اطلاع یافتهایم، درنظر است که بهزودی به ساختمان میدان مزبور اقدام نمایند.»(اخگر، 19 تیر 1315)
وقتی که نقشه تصویب شد، بلافاصله هفته بعد شهرداری اصفهان به صاحبان املاک آن اطراف اخطار کرد که هر چه زودتر به فکر تخلیه باشند.
«به منظور عملینمودن نقشه مزبور [میدان دروازهدولت] از طرف اداره شهرداری اصفهان به مالکین محوطه خیابان سپه و پیچ باغچهلستون و خیابان جدید چهارباغ واقع در دروازهدولت، اخطار شده که طبق ماده 2 از قانون توسعه معابر و بر حسب تصویب وزارت داخله، میدان جدیدی بهمنظور زیبایی شهر و رفع خطر پیچ فعلی در محل محوطه مزبور احداث خواهد شد و نظر به فوریت آن، مدت اجرای نقشه به مدت یک ماه از این تاریخ تقلیل داده شده است.
لذا صاحبان املاک و مستغلات برای کسب اطلاعات و تعیین خبره جهت تقویم مستغلات اماکن مزبوره از 5 بعدازظهر تا یکساعت بعدازظهر به دفتر مهندسی شهرداری مراجعه نمایند.»(اخگر، 22 تیر 1315)
در سال 1315 صوراسرافیل گزارش بلندبالایی به وزارت کشور نوشته و اقدامات خویش را در شهر اصفهان تشریح کرد.
او درباره دروازهدولت و اقداماتی که در اینباره انجام شده و طرح نهایی که بر روی کاغذ بود، در گزارش خود نوشت: برحسب تقاضای پیدرپی و مکرر اهالی[!] برای نیل به افتخار نصب یک مجسمهسوار اعلیحضرت همایون شاهنشاهی، پس از عرض تقاضا و تصویب وزارتخانه، مجسمه مزبور از طرف وزارت داخله بهوسیله سفارت دولت شاهنشاهی در پاریس به آقای مایار، مجسمهساز معروف فرانسه، سفارش داده شده و قسم اول آن نیز ارسال گردیده که دویستهزار ریال نصف قیمت آن را مدیران شرکتها، که شرکای آنها اغلب خود اهالی هستند، با طیبخاطر پرداخته و نصف دیگر نیز بر حسب تصویب مرکز در بودجه سال 1316 شهرداری منظور گردیده است.
او ادامه داد: بهترین محل که از برای نصب مجسمه در نظر گرفته شده و از حیث مرکزیت در درجه اول است، میدان جدید دروازهدولت میباشد که مخصوصاً بناهای آن در مقابل پرداخت 560000 ریال خریداری و خراب و تسطیح گردید و فعلاً یک میدان یکصدمتر در یکصدمتر تشکیل داده است که برحسب نظر «فریش» و مهندس شهرداری باید بهطور حتم اطراف آن عمارات دولتی از قبیل مالیه، عدلیه، ثبت اسناد، پست و تلگراف، شهرداری ساخته شود و امیدواریم که وزارتخانه [داخله] تذکرات لازمه را در این باب به وزارت مالیه و پست و تلگراف داده و اجازه خواهند داد که یک قسمت از اراضی و مستغلات برای ساختمان شهرداری از حالا خریداری و وجه آن در سال 1317 پرداخت شود؛ زیرا تعهداتی در سال 1316 وجود دارد که در سال 1317 وجود نخواهد داشت.
(اسناد سازمان اسناد ملی، 1495/ 291) از این گزارش چنین برمیآید که تا آن زمان یک زمین خالی صدمتر در صدمتر آزاد شده و قرار بود ادارههای دولتی از جمله شهرداری، در آنجا استقرار یابند. برای راضیکردن وزارت داخله و مدیران متملق تهران، مجسمهای هم از رضاشاه آنجا نصب میشد.
پنجسال بعد در فضایی که تا آن زمان آزادسازی شده بود، باغچههایی احداث شد: «چون در میدانگاهی دروازهدولت، که مرکز عبور و مرور جمعیت بسیار و از تفرجگاههای همگانی است، تاکنون اقدامی برای گلکاری و باغچهبندی قطعه زمین واقع در مقابل محل ساختمان شهرداری نشده بود، از طرف آن اداره با اینکه از موقع گلکاری گذشته بود، از چندی قبل اقدام به باغچهبندی و اخیراً گلکاری آن شده و صورت مصفا و زیبایی به میدان دروازهدولت دادهاند که حقاً شایسته تقدیر است.» (روزنامه اخگر، 8 خرداد 1320)
شهرداری صاحبِ خانهای در چهارباغ شد
شاید بتوان گفت مهمترین عنصر موجود در دروازهدولت؛ البته تا پیش از احداث ارگ جهاننما کاخ زیبای شهرداری اصفهان باشد. این عمارت از کجا و طی چه مراحلی ساخته شد؟ تا ساختهشدن و تکمیل این ساختمان چه آسیبی به منظر شهری و بهداشت عمومی شهر در آن نقطه وارد شد؟
«محلی که میدان دروازهدولت نام گرفت، آنقدر “خوشجا” بود که در همان سالها مقرر گردید ساختمان عظیمی برای شهرداری اصفهان در گوشه آن مکان ساخته و شهرداری اصفهان را در آن مستقر سازند. بنابراین نقشه ساختمان مذکور ریخته شده و پی آن کنده شد.» (اخگر، 27 خرداد 1319)
در ستایش این عمل و لزوم اجرای آن، روزنامه اخگر نوشت: «عمارت شهرداری اصفهان که مرکب از سه اشکوب و یکی از عمارات بسیار مهم و تازهساز ایران خواهد شد، طبق نقشه مصوب وزارت کشور در سال جاری به بنای آن مبادرت و عملیات ساختمانی آن قریباً آغاز خواهد شد.» (اخگر، 25 اردیبهشت 1320)
اما متأسفانه جنگجهانی دوم آغاز شده و مصالح ساختمانی بهشدت گران میشود. در آخر هم واقعه سوم شهریور 1320 و حمله متفقین به ایران، تقریباً همه کارهای عمرانی را در شهر معلق کرد. ساخت عمارت شهرداری نیز چنین سرنوشتی پیدا کرد.
یک سال بعد اوضاع کاخ شهرداری چنین بود: «کاخ شهرداری که چندسال است کندوکوب شده و تپههای عظیمیاز خاکهای آن در وسط شهر تشکیل شده و دور آن را بهتازگی تختهبندی نمودهاند… امروز مخارج ساختمان آن چندبرابر نسبت به دوسال قبل ترقی نموده.»(اخگر، 7 اردیبهشت 1321)
ساختمان کاخ شهرداری دهسال بعد آماده شد. در خرداد 1333 در زمان شهرداری مدنیپور، بالاخره شهرداری اصفهان از خانهبهدوشی بهدر آمده و خود صاحب خانه شد.
در خبر مربوط میخوانیم: «پس از چندسال که از شروع به ساختمان کاخ جدید شهرداری میگذرد، درهفته آینده قسمتی از دوایر شهرداری به کاخ جدید انتقال خواهد یافت. به هر صورت این طلسم در زمان آقای فولادوند، استاندار، شکسته شد و پس از سالیان دراز بنایی که ممکن بود در ظرف یکسال ساخته و آماده گردد، متجاوز از دهپانزده سال طول کشیده و ختم گردید.» ( چهلستون، 10 خرداد 1333)
امروز عمارتی با ایوان زیبا که مشرف به دروازهدولت است و ستونهای قطور هخامنشی که یادآور معماری رضاشاهی است، بهعنوان ساختمان شهرداری اصفهان در گوشه میدان دروازهدولت، جایگاه ویژهای برای مدیریت شهر ترسیم کرده است.
توقف آزادسازیهای دروازهدولت
برای تکمیل داستان دروازهدولت ناچاریم کمی به عقب برگردیم. این پروژه که با آزادسازی آن حدود توأم بود، با پروژه دیگری به نام «پارک مرکزی شهر» گره خورده و سرنوشت همگونی مییافت.
گزارش مورداشاره در بالا که صوراسرافیل به تهران داد، برنامههای دولت را برای دروازهدولت آشکار میکرد؛ اما با وجود این همه تمهیدات و با این پشتوانه محکم که طرح در وزارت کشور به تصویب رسیده بود، پروژه دروازهدولت با رفتن صوراسرافیل از استانداری اصفهان در سال 1316 دستخوش تغییر و ابعاد آن بسیار محدود شد.
علت آن در جایی ذکر نشده بود تا زمانی که در دهه 50 موضوع احداث پارک مرکزی شهر در دستور کار مدیران شهرداری قرار گرفت. در این زمان امیرقلی امینی یادی از گذشته کرده و طی مقالهای پشتپرده ساختهنشدن میدان دروازهدولت را برملا کرد. بر اساس مطلب او، معلوم میشود که استاندار بعدی، یعنی امیرنصرت اسکندری، تلاش کرده است که آن پروژه را ملغی کند.
انگیزه او برای این کار در حکومتهای استبدادی نایاب نیست؛ هدف اسکندری خرابکردن مدیر قبلی و همچنین خودشیرینی بود. او میخواست آن پروژه را مضر جلوه بدهد تا خودش را در دستگاه استبدادی آن روز شخص مهمی نشان دهد.
به این ترتیب میدان دروازهدولت آنطور که باید اجرا نشد و قسمتهایی از مرکز شهر که میتوانست آزادسازی شود، آزادسازی نشد. شاید از همه مهمتر کوچه جهانبانی بود که درست در جای خیابان باغ گلدسته در جنوبشرقی میدان قرار داشت. اینطور که از مطلب برمیآید، مقرر بوده است که مغازههای ابتدای خیابان چهارباغ عباسی و چهارباغ پایین نیز در این پروژه آزاد سازی شوند.
آسیب تعلیق پروژه علاوه بر زشتی منظر قلب شهر، آن بود که هزینه آزادسازی محل آنقدر زیاد شده بود که کمر شهرداری اصفهان و مدیریت شهری در زیر بار آن خم شد و نتوانست آن را تکمیل کند. انجام پروژه بهدلیل بالارفتن قیمت املاک در آن نقطه مرغوب شهر، بسیار برای مدیریت شهری گران تمام شد.
حتی بخشی از این پروژه به سالهای بعد از انقلاب اسلامی کشیده شد. افشاگری روزنامه اصفهان که در سال 1353 صورت گرفت، از فرازوفرود پروژه دروازهدولت آگاهیهای جالبی بهدست میدهد. «نقطه الهام» مقاله امیرقلی امینی، ستونی در روزنامه اطلاعات بود تحتعنوان «چهلسالپیش» که روزنامه مذکور اخبار چهلسال قبل خود را بازچاپ مینمود.
امیرقلی امینی از این شکایت داشت که در بهترین و توریستیترین نقطه شهر، پروژه چهلساله هنوز تکمیل نشده و سالهای سال است نخالههای ساختمانی و عمارتهای نیمهویران خودنمایی میکنند. این طرح باعث شده بود نزدیک به یکدهه منطقه مرکزی شهر اصفهان بهصورت یک ویرانه باشد.
امینی به دستاندرکاران هشدار میدهد که نکند باز هم توطئه مشابهی تکرار شود و مدیران دهه50 (استانداران) برای خرابکردن همدیگر، طرح بزرگ پارک مرکزی شهر را گروکشی کنند.
مقاله روزنامه اصفهان: «عباس مسعودی در روزنامه اطلاعات در ستون چهلسالپیش به نقل از شماره 23 تیر 1315 روزنامه اطلاعات نقل کرد که “از اصفهان خبر میدهند که میدان بزرگی در دروازهدولت احداث خواهد شد. نقشه احداث میدان مزبور از طرف شهرداری اصفهان تهیه و موردتصویب مقامات مرکز واقع شده و بهزودی نقشه مزبور اجرا خواهد شد.” موضوع تأسف من از دوجهت بود: اول اینکه چرا این رسم یا خصیصخ ننگین، بین اکثریت مأمورین، مخصوصاً مأمورین عالیرتبه ما نفوذ دارد که وقتی مصدر کاری میشوند سعی دارند طرحها و برنامههایی را که مأمور سلف آنها ترسیم نموده، هر اندازه هم مهم و سودآور باشد، در هر مرحلهای از پیشرفت هم قرار داشته باشد، آن را نادیده بگیرند و حتی گاهی گزارشهای مغرضانهای مبنی بر اشتباه و حتی مضربودن آن طرح یا برنامه به مقامات بالاتر بفرستند و با تمامقوا سعی کنند که از اجرای آن خود داری نمایند. دوم اینکه چرا طرحی را که مرحوم صوراسرافیل با نظر مهندس نیمسکر، که طراح احداث چهارباغ پایین و بسیاری از خیابانهای سابق شهر اصفهان بود، برای احداث میدان دروازهدولت ترسیم کرده بود، یکی از زیباترین و باشکوه ترین میدانهای اصفهان میشد، باید به موقع اجرا گذارده نشود؟ موضوع احداث میدان دروازهدولت که روزنامه اطلاعات زیر عنوان “میدان بزرگ اصفهان” خبر آن را درج کرده است، از این قرار بود که ضلع شرقی این میدان طامی باغ چهلستون و ضلع غربی آن با خرابکردن مغازههای ضرابی و اسکندر آرام و صرافخانه افشار تا عمارت ثبت اسناد پیش میرفت. ضلعهای شمالی و جنوبی در همین حدکنونی قرار میگرفت؛ ولی مغازهها و گاراژ و قهوهخانه و غیره ضلع جنوبی که از مستغلات مرحوم محمودیه بود، از قرار هر متر چهل الی پنجاه ریال خریداری و دودستگاه عمارت برای ادارات ثبت و دادگستری ساخته میشد و در ضلع شمالی نیز عمارت دفتر کارخانه برق، که متعلق به مرحوم عطاالملک دهش بود، به همان قیمت خریداری و دودستگاه عمارت برای دارایی و پست و تلگراف در آن احداث میگردید و از وسط میدان هم مجسمه بزرگی از رضاشاه برپا گردیده و اطراف آن گلکاری و چمنکاری میشد و عمارت باشکوهی هم برای شهرداری از اراضی باغ چهلستون در ضلع شرقی میدان برپا میشد. این طرح پس از مطالعات بسیار و جلب رضایت آقایان محمودیه و عطاالملک تنظیم و به وزارت داخله و دربار شاهنشاهی ارسال و موردموافقت هم وزارت کشور و هم دربار شاهنشاهی واقع گردید؛ ولی چون احداث خیابانهای چهارباغ پایین و خیابان هاتف و غیره شهرداری را مقروض ساخته بود، بنا بود در سال 1317 به موقع اجرا گذارده شود که متأسفانه مرحوم صوراسرافیل به تهران احضار و امیر نصرت اسکندری به جای او منصوب گردید. با کمال تأسف آن قدرت و نفوذی را که مرحوم صوراسرافیل در وزارت کشور و وجههای را که در دربار شاهنشاهی داشت، اسکندری نداشت و به همین جهت عاجز از آن بود که بتواند بودجه گزافی را که آن موقع از هفتصد یا ششصدهزار تومان تجاوز نمیکرد، برای اجرای این طرح تهیه کند؛ ولی به عقیده من اگر اسکندی میخواست و پایداری میکرد، امکان داشت بودجه آن را تأمین کند؛ ولی همان طور که گفتیم ضعف روحی، موجب شد که اسکندری با طرح مرحوم صور مخالفت بکند؛ ولی چون مجسمهای را که قبلاً در ایتالیا ساخته شده بود نمیتوانست نادیده بگیرد، مجبور شد آن را در میدان 24 اسفند روبهروی پل چهارباغ نصب کند و از این راه علاوه بر اینکه بهترین جای نصب مجسمه را که در وسط شهر و همان میدان دروازهدولت بود تغییر داد و منظره زیبایی را هم که خیابان چهارباغ از روی سیوسهپل داشت و دورنمای باشکوهی را که حدود یک یا دوکیلومتر در نظر عابرین روی پل جلوهگر میساخت از انظار محو نمود.». (اصفهان، 2 شهریور 1354)