نخستین دوره جشنواره عکس «نیمه پنهان» به همت مجتمعهای سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان وابسته به شهرداری اصفهان و با هدف ثبت عکاسانه تخریبها، ناملایمات و مشکلاتی که زیبایی، اصالت و ماندگاری ابنیه و آثار تاریخی اصفهان را تهدید میکند، برگزار شد. در بخشی از متن فراخوان این رویداد درباره رویکرد این جشنواره آمده است: «با همه لذتبخش بودن شنیدنِ اطلاقِ لقب زیباترین به شهری که ساکنش هستیم سوالی هم مطرح میشود. آیا هنوز بهجرئت میتوان گفت که اصفهان جزو زیباترین شهرهای دنیاست؟
شهر با کوچهها و خیابانهایش، با آمد و شد مردم و اهالی شهر، با داستانهای متنوع، با رفتارهای اجتماعی قابل تحلیل و… قلمرو جذاب و وسوسهانگیز عکاسان بسیاری است. عکاسی خیابانی یکی از محبوبترین و فربهترین ژانرهای عکاسی هنری و حرفهای است و عمدتاً به اتفاقات و روابط شهری و شهروندی در کوچه و خیابانها […]
استاد رضانور بختیار را بهمنماه ۱۳۸۰ در جلسه نخست اولین روز دانشگاه دیدم. معمولا اولینها واضحتر در خاطر میمانند. بهآرامی وارد کلاس شد و درست رفت کنار پنجره بزرگی که مشرف به عمارت عالیقاپو بود. از ما خواست تا یکییکی خود را معرفی کنیم و از علایق و تجربهها و آرزوهایمان بگوییم. بهروشنی به خاطر دارم که پرده مخملی بزرگ پنجره را کنار زد و با دستش عالیقاپو را نشان داد و گفت: سالها پیش همینجا، زمانی که دانشآموز مدرسه سعدی بودم، از پنجره همین کلاسها هرروز این منظره را تماشا میکردم.
وقتی برای یافتن راههای درست و مطمئن راهی انگلستان شوی و پس از طی مشقات و مشقِ بسیار و آموختن به وطن بازگردی و بیش از نیمقرن از عمر گرانبهایت را صرف عکاسی از مناظر و شهر و مردم و آثار معماری و تاریخی و صنعت و اجتماع کنی، دور از انتظار نیست که مجموعهای شگرف و باشکوه در شاخههای مختلف عکاسی فراهم کرده باشی که چون سندی است برای شهر و دیار این مرزوبوم بهسان داشتن آلبومی خانوادگی از زوایا و سفرها و فرهنگ و داشتهها و زیباییها و غیره در وسعت یک شهر و سرزمین.
گفتوگو با رضانور بختیار صرفا مواجهه با یک عکاس نیست؛ بختیار قسمتی از حافظه تاریخ معاصر ایران است. او تکهای از تاریخ، در یک پازل بزرگ است، پازلی که تکههای دیگرش را باید با کسانی مانند عباس کیارستمی، مرتضی ممیز، جواد مجابی، نعمت حقیقی و دهها نام ازایندست، که دوستان او هستند، کامل کرد. سالهای کودکی او در اصفهان، شهر رؤیایی و سوررئالی گذشت که در این سالها دیگر نشانی از آن باقی نمانده است.
عکاسی، باغ و شانس زندگی من است. باغی که وقتی سالهای دور لحظهای در آن باز شد، پایم را لایش گذاشتم و با فشار خود را به درونش هل دادم؛ همانطور که آینده مانند باغ زیبایی است که برای بعضیها یک لحظه در آن باز میشود و آنهایی که هوشیارترند پایشان را لای در میگذارند، سپس با فشارخود را درون آن باغ هل میدهند.این تعبیری است که در کتاب «مردی با دوربین عکاسی» که شرح زندگی و کارش است، به کار میبرد. حالا در آستانه 80سالگی هرچند آردش را بیخته و الکش را آویخته، اما هنوز دست از علاقه و تفرجش در باغ عکاسی نکشیده است.
«چشمهای شش عکاس اینجاست، شما بعد از ماهها، حضور آنها و آنچه روبهرویشان بوده را میبینید. آنها هم، به واسطه آنالوگبودن دوربینشان، تصاویری که ثبت کردهاند را با تأخیر دیدهاند و کنار شما میایستند. اینها همانی است که پیشاز شنیدن صدای شاتر و لحظه سیاهشدن همهچیز پیش چشم، میخواستند نگهش دارند؟ آنها هرگز در گذشته و به آن مکان برنخواهند گشت. آیا شما هم شاهدان این غافلگیری و گاهی افسوس هستید؟»این بخشی از استیتمنت نمایشگاه گروهی پراش است. نمایشگاهی که در نوع خودش میتواند جریان تازهای را در عرصه نمایشگاه عکس اصفهان رقم بزند.
آیین اختتامیه نخستین جشنواره ملی عکس «مثبت شصت» با حضور برگزیدگان اصفهانی و عوامل اجرایی با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در سالن گردهماییهای موزه هنرهای معاصر اصفهان برگزار شد. در این اختتامیه که به صورت زنده از صفحه اینستاگرام جشنواره و همچنین کانون عکس اصفهان پخش شد، نفرات برتر معرفی شدندو از کسانی که حضور داشتند و عوامل اجرایی جشنواره تقدیر به عمل آمد. گفتنی است، نخستین دوره جشنواره «مثبت شصت» با تمرکز بر مقوله سالمندی و سالمندان و با همکاری بنیاد فرزانگان محبت ایرانیان، خیریه محمدامـیـن(ص) اصفــهــان، مــعاونــت اجــتــمــاعی ســازمــان فــرهــنگــیاجتماعی شهرداری اصفهان و شورای ملی سالمندان به سرانجام رسیده است. وحید مؤمنزاده دبیر اولین دوره جشنواره بود و شهرام احمدزاده ترکمانی، پژمان نظرزاده آبکنار و حامد آقاجانی کار داوری آثار را برعهده داشتند.
«هرگز پشیمان نیستم. اگر دوباره به دنیا بیایم باز هم عکاس میشوم. با نگاه به گذشته به خود افتخار میکنم که هفتاد سال پیش یک پسربچه اصفهانی در شهری کوچک بودم و تصمیم گرفتم عکاس بشوم و با آنکه همه مخالف من بودند، با عزم راسخی که داشتم تصمیمم برای عکاس شدن را عملی کردم. به هرحال نمی توانم انکار کنم که زمان هم در موفقیت من یکی از عوامل اصلی بود.اینکه از کشور خارج نشدم و ماندم هم باعث خوشحالی ام است.من امکان مهاجرتم به غرب بیشتر از خیلی هایی بود که رفتند؛ اما من و همسرم ماندیم و در همین جا زندگیمان را مجددا ساختیم.البته در لحظاتی از زندگیام شانسهایی هم داشتم که به خوبی از آن استفاده کردم.نویسندهای می گوید: “آینده مانند باغ زیبایی است که برای بعضی ها یک لحظه در آن باز میشود و آن هایی که هوشیارتر هستند پایشان را لای در میگذارند و سپس با فشار خودشان را به درون آن باغ هل میدهند.برای خیلی ها آن در باز است.اما آن را نمی بینند.”
نمایشگاه عکاسی «مثبت شصت» حاصل نگاه عکاسان سراسر کشور به مقوله سالمندی و جامعه سالمندان بود. این نمایشگاه که آثار منتخب نخستین دوره جشنواره ملی عکس «مثبت شصت» در آن به نمایش درآمد، با همکاری «بنیاد فرزانگان محبت ایرانیان»، «خیریه محمدامین (ص) اصفهان»، معاونت اجتماعی سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان و شورای ملی سالمندان به سرانجام رسید و در موزه هنرهای معاصر اصفهان آن را برگزار کرد. برای پرسش از جزئیات روند اجرایی و کیفیت آثار حاضر در جشنواره «مثبت شصت» با وحید مؤمنزاده دبیر جشنواره، شهرام احمدزاده ترکمانی داور جشنواره و همچنین حامد آقاجانی مدیرعامل «بنیاد فرزانگان محبت ایرانیان» و یکی از داوران جشنواره گفتوگویی ترتیب دادیم.
نمایشگاه گروهی «از قاب دیگری 2» مجموعه عکسهای هنرمندان جوانی است که در قالب «عکاسی فاین آرت» آثاری را خلق و در کنار هم به نمایش گذاشتهاند. آثاری از مرتضی ابراهیم پور، علیرضا احمدی فر، مهدیه افشار، غزاله دومیرانی، امین سعادت، سعیده فراهانی، یوسفی یوسفی با کیوریتوری بابک حقی در این نمایشگاه به نمایش درآمده است. این نمایشگاه که ابتدا در گالری شمیده تهران برپا شده است حالا به اصفهان و گالری اکنون آمده است. برای با خبر شدن از حال و هوای نمایشگاه با بابک حقی عکاس و مدرس عکاسی و کیوریتور این نمایشگاه و همچنین مرتضی ابراهیم پور و غزاله دومیرانی از عکاسان نمایشگاه «از قاب دیگری 2» گفتوگو کردیم.