
در شرایطی که بحران آب به یکی از جدیترین تهدیدهای زیستمحیطی و اقتصادی کشور بدل شده، استان اصفهان بهعنوان یکی از مناطق مرکزی و راهبردی ایران، بیش از هر زمان دیگر با تبعات این بحران دستوپنجه نرم میکند.

رئیس صنف کشاورزی شهرستان هرند با تأکید بر اهمیت تأمین آب در تابستان، اعلام کرد: جاریسازی آب در زایندهرود برای آبیاری باغها و درختان شرق اصفهان در فصل گرم سال یک ضرورت است و از مهمترین مطالبات کشاورزان منطقه بهشمار میرود.

چون سقف برداشت آب تا 60میلیون مترمکعب کشش دارد، زمانی که شروع به برداشت آب با عنوان شرب میکنند، ابتدا 15میلیون مترمکعب آب برداشت میشود و پس از آن برداشت 15میلیون مترمکعب آب به دوبرابر افزایش مییابد تا به مراکز صنعتی و دهکده گردشگری هم آبرسانی شود.

به دنبال بررسی مسائل و مشکلات حوضه زایندهرود و در راستای پیگیری استاندار اصفهان و معاونان بهمنظور بیان مطالبههای مردمی، روز گذشته احمد وحیدی، وزیر کشور به همراه علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو و جمعی از معاونان وارد اصفهان شدند.

وزیر نیرو و برخی در معرفی پروژه انتقال آب دریای عمان به اصفهان با عنوان تأمین آب شرب اصفهان آن را مطرح کردند؛ اما این پروژه مشکل آب شرب و مشکل آب کشاورزی اصفهان را رفع نمیکند.

کشاورزان اصفهانی که از ماهها پیش بهدنبال اخذ حقابه دست به تجمعاتی زده بودند، روز گذشته نیز دوباره روبهروی شرکت آب منطقهای اصفهان تجمع کردند و جاریسازی آب در زایندهرود از ۲۰ آبان به مدت بیش از یک ماه را خواستار شدند.

از ابتدای سال آبی جاری، کمبارشی شدیدی در کشور و استان اصفهان حاکم شد؛ بهگونهای که بر اساس آمار ایستگاههای هواشناسی، بارشهای امسال نسبت به متوسط بلندمدت ۳۰ درصد و نسبت به سال گذشته ۳۵درصد کاهش نشان میدهد. نتیجه این قهر آسمان با زمین و کاهش شدید بارشها، به خطر افتادن حیات باغهای استان بود؛ طوری که به گفته مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی اصفهان نیمی از باغهای مثمر این استان با حدود ۴۰هزار هکتار دچار خشکسالی شدهاند.



شیر و خون را در تیرماه سال صفر بر آسفالت سیاه خیابان استانداری روان کردند تا بگویند حاصل بیش از دودهه اعــتــراضهــای مــدنــی و عـلنــیشــان در بــازپــسگیــری حقابه زایندهرود بهجایی نرسیده است! کشاورزان شرق اصفهان، به تنگ آمده از نادیدهگیری حقوقحقهشان، هر بار در جایی و هرروز به نحوی دست به تجمع و اعتراض زدند؛ اما مسئولان هر بار آنها را نادیده گرفتند و با سخندرمانی به استقبال آنها رفتند؛ غافل از اینکه دیگر کارد به استخوان گاوِ ماده باردار رسیده و اینک، با شکمبهای دریدهشده در مهمترین خیابان اصفهان، دراز به دراز افتاده است. صدای هیاهو، صدای شلپشلپ پای معترضان در شیر و خون و صدای شعارهایی که دیگر محترمانه نیست و با احترام چیزی را طلب نمیکند و از روال طبیعی یک اعتراض مدنی خارج شده، مؤید این نکته است که باید کاری کرد.