شاه عباس
گذری در کوچه‌پس‌کوچه‌های جلفا
۱۱:۰۴ - یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳
منشی کلیسای وانک در کتاب «تاریخ جلفای اصفهان» چه آورده است؟

گذری در کوچه‌پس‌کوچه‌های جلفا

کتاب «تاریخ جلفای اصفهان» از آثار مهم تاریخ‌محور نگاشته‌شده درباره‌ منطقه‌ جلفای اصفهان است که در سال‌های 1880 تا 1881 در جلفای اصفهان به طبع رسیده است.

مرمرینه های مسجد
۱۱:۳۷ - چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
میراث اصفهان: مسجد امام (ره)

مرمرینه های مسجد

در سفرنامه شاردن، سیاح فرانسوی، آمده است: «هنگامی که در ساخت مسجدجامع عباسی با کمبود سنگ مرمر مواجه شدند، شاه عباس دستور می‌دهد این کمبود را با برداشتن سنگ‌های مسجدجامع عتیق جبران و سنگ مسجد را تامین کنند.

فیروزه ای ترین غیبت معمار
۲۲:۵۶ - سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
چهره های اصفهان: استاد علی اکبر معمار اصفهانی

فیروزه ای ترین غیبت معمار

«استاد علی‌اکبر معمارباشی اصفهانی» معمار مسجدجامع‌عباسی است که طراحی آن را شیخ بهایی برعهده داشته است.

معماری صفوی یا معماری معناگرایی
۱۱:۲۹ - چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲

معماری صفوی یا معماری معناگرایی

بعد از آنکه اصفهان توسط شاه‌عباس صفوی به‌عنوان پایتخت انتخاب شد، او در طول 42 سال حکومت خود، پیوسته به عمران و آبادی کشور، به‌ویژه شهر اصفهان به‌عنوان پایتخت، پرداخت.

NONE
۰۸:۳۵ - دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹

روایت‌های مکتوب از جلفای نوی اصفهان

جلفا شهرکی در جنوب اصفهان بود که اکنون جزئی از شهر شده است و هیچ مرزی آن را از شهر اصفهان متمایز نمی‌کند. فقط اگر خوب به آسمان نگاه کنید، گنبد کلیساهایی که در میدان جلفا دور هم جمع شده‌اند،  تغییر سبک معماری و تغییر زبان بعضی اهالی را نشان می‌دهد. به تابلوی سردر مغازه‌ها که نگاه کنید خط ارمنی را می‌بینید. اینجا جلفای اصفهان است. محلی که از دیرباز، شاید از همان سال‌های تأسیس، یکی از مراکز گردشگری اصفهان بوده است. این مطلب به معرفی یکی از کتاب‌های مهم درباره تاریخ جلفا می‌پردازد.

NONE
۰۸:۵۳ - پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹

همه اصفهانی‌ها باید قدردانش باشند

من در 1347 از تلویزیون ملی دعوت‌نامه‌هایی دریافت کردم و از فرانسه به ایران بازگشتم و بلافاصله در تلویزیون ملی مشغول به کار شدم. فضای خوبی بر تلویزیون ملی حاکم بود؛ چرا که بیشتر آدم ها از اروپا، به‌خصوص فرانسه، آلمان و تعدادی هم از انگلستان دعوت به کار شده بودند و به نوعی کاربلد بودند.
با این حال از عکاسی خبری نبود. در آن زمان واقعا وضعیت عکاسی ایران فاجعه بود.وقتی به ایران آمدم، آقای ممیز استاد مسلم گرافیک ایران و دوست مشترک من و آقای بختیار ، من را به دفترش دعوت کرد. از خانه ما که سر چهارراه حقوقی بود تا دفتر آقای ممیز، پنج شش دقیقه پیاده‌روی بود.