«مدینهایست عظیمه از شهرهای مشهور. از هر جنس خوبیها را جامع، پاکی خاک و صفای هوا و عذوبت ماء و صحت ابدان و حسن صورت و حذاقت در هر علم و صناعت. بهمرتبهای که گویند که هرچه استادان اصفهان در تحسین آن کوشند، اهل صناعت جمیع بلاد از راستکردن مثل آن عاجز آیند.»
دهمین کنفرانس ملی و سومین کنفرانس بینالمللی برنامهریزی و مدیریت شهری با محوریت مسکن و بازآفرینی و با حضور جمعی از مدیران کشوری، استادان دانشگاه و صاحبنظران این عرصه در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
توسعهمندی در شهری تاریخی همچون اصفهان باید با سنت تاریخی و فرهنگی مردم هماهنگ باشد که در طول دهههای گذشته، نهتنها این هماهنگی رخ نداده، بلکه فشار توسعه سریع و صنعتی موجب شده است به مرور هویت تاریخی مردمان این دیار نیز رو به اضمحلال برود.
اینکه یک مدیر شهری رؤیاهای شیرینی برای شهر در سر داشته باشد و برای تحققشان تلاش کند، نهتنها مذموم نیست، بلکه مطلوب هم هست. اما قبل از اینکه برای تحقق تکتک این رؤیاها و برنامهها دستبهکار شود، بد نیست خودش را با سؤالات مختلفی به چالش بکشد.
آیا میتوانیم عبارت «شهر تاریخی» را برای اصفهان به کار ببریم؟ چشمانداز زیست این شهر چگونه «است» و چگونه «باید باشد»؟ برای پاسخ به این پرسشها، این هفته با محمدعلی ایزدخواستی گفتوگویی انجام دادم.