پایداری
من مانده‌ام؛ چند ترکش و یک ریه ویران!
۱۴:۰۴ - سه شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱

من مانده‌ام؛ چند ترکش و یک ریه ویران!

«دوازده سالگی» می‌شود برایش نقطه «رفتن»؛ آن‌هم با شناسنامه برادر بزرگ‌ترش. می‌گوید پدرم مخالف جدی رفتنم به جبهه توی آن سن و سال بود، «اما من رفتم»! «می‌رود» و وقتی برمی‌گردد، چندین و چند ترکش و ریه‌ای متلاشی شده و یک جفت چشمی که جز سیاهی، چیزی نمی‌بیند، برای روزها و ماه‌ها و سالهای پیش رویش به همراه می آورد.

NONE
۱۱:۵۸ - یکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰

«حسینِ» رزمندگان اصفهانی؛ «امیدِ» فرماندهان جنگ

فرمانده 29 ساله لشکر امام‌حسین(ع) از روزهای آغازین جنگ تحمیلی، در جبهه جنوب حضور داشت و طلایه‌دار عملیات‌های موفقیت‌آمیز آن دوران بود. در اتاق جنگ، «حسین خرازی» جزو اولین امیدها و نوک پیکان حمله محسوب می‌شد. شهید خرازی با هفت سال تجربه نبرد و فرماندهی در جبهه‌ها، گوشه جدیدی از اخلاق، شجاعت، ایمان و ذكاوت را به نمایش گذاشت. روایت‌های زیادی از منش و فرماندهی شهید حسین خرازی وجود دارد كه اصفهان زیبا آنلاین بر اساس گلچینی از این روایت‌ها، سیری كوتاه بر جنبه‌های شخصیتی این فرمانده جوان داشته است:

NONE
۱۷:۰۲ - سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

لبخندِ به جامانده از پدر

خودش را اینگونه معرفی می‌کند: «من زهرا سادات حجازی؛ فرزند ارشد سردار حجازی هستم.» 36 سال دارد و متولد اصفهان است اما اصفهان‌نشینی نداشته و از همان اوان دوران کودکی همراه خانواده در شهرهای همدان، مشهد و حالا سال‌هاست در تهران اقامت دارد. بیست و نهم فروردین ماه بود که پدرش سردار سیدمحمد حسین‌زاده حجازی یکی از سرداران خدوم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانشین سپاه قدس، در اثر جراحات به جا مانده از جنگ تحمیلی، عروج شهادت گونه کرد و پیکر مطهرش دو روز بعد در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی ما با زهراسادات حجازی است؛ گفت‌وگویی که اگرچه قرار بود حضوری و در اصفهان انجام شود اما کرونا و دوری مسافت اجازه نداد و این همراهی به صحبت و گفت‌وگوی یک ساعته در فضای مجازی ختم شد.

NONE
۱۳:۲۹ - یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰

«بیسیم‌چی» با مردی با چفیه سرخ آمد

شماره نخست بیسیم‌چی در دوره جدید آغاز فعالیتش، خردادماه در 60 صفحه منتشر شد. به گزارش اصفهان زیبا آنلاین، شماره نخست بیسیم‌چی با یادمانی ویژه از سردار شهید حاج محمود شهبازی؛ فرمانده اصفهانی سپاه همدان و از فاتحان خرمشهر همراه بود.

NONE
۱۶:۳۵ - دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰

برای وطنی با تنی نیمه‌جان که جانمان است

دهخدا مُهجَه را خون دل معنا می‌کند، آسان‌ترش می‌شود خونِ قلب. همان جمله طلایی زیارت اربعین در کلام مولایم حسین (ع) «و بذل مهجه فیک». حرف از وطن که می‌شود، خونت را می‌گذاری وسط. خون قلبت را برای خاکی که برایش سال‌ها خون دل‌ها خورده‌ای. اینک حرف از خرمشهر است، وطنی با تنی نیمه جان که جانِ همه ما است.