
روحیات شاه و خصوصیتهای فردی او در شرایط بحرانی بسیار آسیبپذیر و سست بود. شاهد این ادعا عملکرد او در بازههای مشخص دوران حکومتش، به مواقع بروز بحرانها مسلم و مشخص است. از زمانی که او با رفتن اجباری پدرش و با سیاستهای محمدعلی فروغی بر تخت سلطنت نشست، تاج شاهی بر قامت جوانش سنگینی میکرد و در حد یک مدیر برای بهبود بحرانهای کشور در شرایط بعد از جنگ جهانی نبود.










دیگر چیزی به حضور رسمی جو بایدن به عنوان رئیسجمهور منتخب مردم آمریکا در کاخ سفید باقی نمانده است. در کشور ما نیز سؤالات بیشماری در این باره مطرح است که با بایدن چه باید کرد؟ آیا او با دولت فعلی یا بعدی ایران مذاکره خواهد کرد؟ سیاستهای ایران در قبال دولت جدید آمریکا چیست؟ و سؤالات دیگری که از دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا پرسیده شده است. محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات اصولگرا و سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک در گفتوگو با «اصفهانزیبا» از آینده روابط پرتنش میان ایران و آمریکا میگوید.










کتاب «تسخیر» نخستین روایت توسط یک ایرانی (معصومه ابتکار) است که در 4 نوامبر 1979(13 آبان 1385) شاهد اشغال سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام و آغاز بحران 444 روز گروگانگیری بوده است. او که در آن زمان دانشجوی سال اول دانشگاه پلیتکنیک تهران بود، از عناصر فعال جنبش سیاسی به شمار میرفت و از برنامهریزی، سازماندهی و اجرای این حرکت بااطلاع بود. درواقع اشغال سفارت آمریکا به دست گروهی از دانشجویان کشور را باید در چهارچوب تحولات سیاسی و اجتماعی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بررسی کرد. چراکه اقدام این تعداد از دانشجویان کشور آنچنان با مفاهیم انقلاب اسلامی و تحولات پسازآن پیوستگی داشت که امام خمینی (ره) از آن بهعنوان انقلاب دوم یادکردند.










میگوید به واسطه تسلطش بر زبان انگلیسی در حلقه تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در آمد و مسئولیت ترجمه اسناد سفارت بر عهده او و دیگر دوستانش قرار گرفت. او 40سال پیش به همراه دیگر همکلاسیهایش که نام خود را «دانشجویان پیرو خط امام» گذاشته بودند برای نشان دادن اعتراض خود به آمریکا مبنی بر پناه دادن شاه مخلوع ایران وارد سفارتخانه این کشور در تهران شدند و هرگز تصور نمیکردند 444روز در آنجا بمانند و اقدام اعتراضیشان از سوی بنیانگذار انقلاب، به انقلاب دوم مردم ایران تعبیر شود و برای 40 سال آینده روابط ایران و آمریکا متأثر از این اقدام دانشجویی دستخوش چنین تحولات عظیمی شود.










اقدام دانشجویی تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 58 تحولی عظیم برای کشور ایران، ملت ایران، دانشجویان پیرو خط امام و انقلاب پدید آورد که هنوز بحث آن میان محافل سیاسی و حتی جمعهای عامیانه غیرسیاسی داغ است و برداشتهای بسیار متفاوتی از آن وجود دارد. محمد ابراهیم اصغرزاده آن زمان دانشجویی انقلابی بود و مدتی نیز به علت فعالیتهایش در زندان کمیته مشترک به سر برده بود و اقدام سیاسیانقلابی برای او و همفکرانش یک دغدغه اساسی به حساب میآمد. تسخیرسفارت آن چنان عظیم بود که دانشجویان را از یک انقلابی ساده به قهرمان تودهها و حرکتشان به انقلابی دیگر تبدیل شد. در گفتوشنودهای دانشجویان در سالهای بعد از تسخیر سفارت این نکته روشن است که هیچکدام تصوری از طولانیشدن تسخیر به مدت 444 روز نداشتند و این اقدام از بطن یک نگرانی تاریخی برخاسته بود.










۱۳ آبان ماه در تاریخ معاصر ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا با سه رویداد سیاسی بسیار تاثیرگذار پیوند خورده؛ سه رویدادی که دارای وجه مشترکی بودند و آن اعتراض به نفوذ قدرت خارجی در ایران و لزوم استقلال حاکمیت بود.پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که آمریکا در وقوع آن سهم و نقش اصلی را بازی میکرد، به مرور حضور و تأثیرگذاری دولت آمریکا در سیاستها و تصمیم گیریهای کشور پررنگتر و نمایانتر میشد، تا آنجا که پهلوی دوم گمان میکرد بدون پشتوانه و حمایت دولتهای آمریکا و انگلیس هیچ امکانی برای بقا ندارد.










کمتر از 100 روز مانده تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ تلاش میکند با همه برگهایی که احتمال بردش را بالا میبرد، بازی کند. توافق با ایران، ایجاد سازش بین صهیونیستها و فلسطینیان، ادعای حل مسئله سوریه و این اواخر، امضای توافقنامه میان رژیم صهیونیستی و امارات از جمله تلاشها و ادعاهایی است که رئیسجمهور آمریکا در ماههای گذشته داشته تا بتواند یک چهار سال دیگر را در کاخ سفید بماند.










در گروه سیاست «اصفهانزیبا» در ادامه سـلسله گفـتوگوهایمان با سیاستمداران اصلاحطلب و اصولگرا در رابطه با آنچه در این روزهـای کشــور میگذرد، ایـن بار با سید مصطفی هاشمیطبا، سیاسـتمدار اصلاحطلب و البته زاده اصفهان گفـتوگو کردیم. هاشمیطبا از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ ایران بود؛ ولی بااینکه از نامزدی انصراف نداد، اعلام کرد به حسن روحانی رأی خواهد داد. او در دولتهای محمدجواد باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع و در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیتبدنی بوده است.










جامعه ایران پس از پشت سر گذاشتن تجربیات سخت، حالا به دو پرسش اساسی و بغرنج برخورد کرده است که زاویهدید اشخاص سیاسی به این پرسشها میتواند پاسخی برای عبور از بحران و شناخت بهتر جریانهای سیاسی باشد. با اقتصاد ایران چه باید کرد؟ با آمریکا چه باید کرد؟ دو پرسشی که بیش از چهل سال است در جامعه سیاسی ایران نسخههای متفاوتی برای آن پیچیده شده اما هنوز راهکار مشخص و درستی برای آنها ارائه نشده است. شناخت جنس مبارزه ما با آمریکا اولین قدم برای برخورد صحیح با این مسئله است که حقیقتا این جنگ برای چه و از چه زمانی آغاز شده است و تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا اساسا آمریکا یک مشکل است؟