گفت‌وگو با دکتر اسحاق طغیانی، استاد زبان و ادبیات فارسی درباره زوایای شعر سبک اصفهان

سبک اصفهانی؛ جهان تخیل‌آمیز شعر از صائب تا سهراب

در سال 1381، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی 27 شهریور، سالروز وفات محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار را «روز شعر و ادب فارسی» نام‌گذاری کرده است. بر همین اساس فرصت مغتنمی است تا به گوشه‌ای از دریای بی‌کران شعر و ادب فارسی نگاهی بیندازیم.

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
سبک اصفهانی؛ جهان تخیل‌آمیز شعر از صائب تا سهراب

به گزارش اصفهان زیبا؛ در سال 1381، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی 27 شهریور، سالروز وفات محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار را «روز شعر و ادب فارسی» نام‌گذاری کرده است. بر همین اساس فرصت مغتنمی است تا به گوشه‌ای از دریای بی‌کران شعر و ادب فارسی نگاهی بیندازیم و قطره‌ای از این اقیانوس درخشان و پر از مروارید را زیر ذره‌بین واکاوی و بررسی قرار دهیم.

اصفهان قدیم همواره مهد علم و فرهنگ و ادب بوده است و علاوه‌بر پروراندن علما و فضلا و اندیشمندان بسیار، شعرای تأثیرگذار و نامداری را نیز در دامن خود پرورش داده است. این تأثیرگذاری تا حدی بوده که اصفهان را دارای یک سبک و مکتب کرده و آوازه‌اش تا سرزمین‌های دوری همچون شبه‌قاره هند رسیده و ادبیات آن خطه را نیز دگرگون کرده است. شعرای پرشماری در سبک شعری اصفهان می‌سروده‌اند که معرو‌ف‌ترین آن‌ها صائب تبریزی است. شعرایی همچون کلیم کاشانی، جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی، میرفندرسکی، بیدل و عاشق اصفهانی از شعرای کلاسیک این سبک و جهانگیرخان قشقایی و سپیده کاشانی از شعرای معاصر سبک شعری اصفهان هستند.

به مناسبت روز شعر و ادبیات فارسی، با اسحاق طغیانی، دکترای زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه اصفهان که صاحب دو کتاب «نقش اصفهان در تحول شعر فارسی» و «تفکر شیعه و شعر دوره صفوی» است، در خصوص سبک شعری اصفهان، ‌ویژگی‌هایش و ارتباط آن با هویت مردم اصفهان گفت‌وگو کرده‌ایم.

اگر بخواهید سبک شعر اصفهان را برای یک مخاطب غیراصفهانی معرفی کنید، چه مولفه‌هایی را از مهم‌ترین عناصر و ویژگی‌های آن را بیان می‌کنید؟

در یک اثر هنری برتر و به خصوص شعر عناصری مانند تخیل، ابداع و نوآوری سبک، داشتن زیبایی کلام و پیام اهمیت دارند؛ اما در شعر سبک اصفهانی بیشترین تمرکز بر تخیل است که البته این هم در بسیاری از آثار براساس به کارگیری تمثیل شکل گرفته؛ به‌خصوص صائب تبریزی در این قبیل اشعار که به شعر تمثیل یا تک‌بیت مشهورند، یک تمثیل می‌آورد و بر اساسش یک نکته اجتماعی و اخلاقی یا ادبی را مطرح می‌کند.

اینجا افراطی در خیال‌پردازی صورت می‌گیرد که در بسیاری از موارد شعر و شاعران این سبک را دچار انحطاط ادبی کرده؛ به‌خصوص در اشعار شاعرانی مثل عرفی شیرازی، محتشم کاشانی، کلیم کاشانی، طالب آملی و حتی خود صائب که مشهورترین شاعر این سبک هست، این خیال‌پردازی به افراط کشیده می‌شود؛ مثلاً در شعر طالب آملی، خیال‌پردازی بیشتر مبتنی بر استعاره است و خود نیز می‌گوید: «نمک ندارد شعری که استعاره ندارد».

در سبک شاعران کلاسیک مثل نظامی و حافظ، این خیال‌پردازی حالت متوازنی دارد؛ ولی در سبک اصفهان، به خیال‌پردازی بیش از حد لازم توجه شده؛ زیرا شعرا بیشتر به دنبال این بودند که یک شعر صرفاً ادبی تولید کنند و به دنبال ارسال پیام اجتماعی و سیاسی و عرفانی نبوده‌اند و این دست از پیام‌رسانی‌ها به‌ندرت دیده می‌شود. این ویژگی به سبک شعر اصفهان آسیب زده است.

شعر این دوره دو ویژگی دیگر هم دارد؛ یکی شعرای بسیار و دیگری زیاده‌گویی در اشعار که آفت این دوره است و کمیت حرف اول را می‌زند. حتی صائب هفتادهزار بیت دارد و اگر نسخه‌های هند را نیز در نظر بگیریم، ‌اشعارش به سیصدهزار بیت می‌رسد که این‌ها از کیفیت کم می‌کند. در این دوره شاعری به نام غواص یزدی بوده که گفته است: «ز شعرم آنچه اکنون در حساب است، هزار و هفتصد و پنجَه کتاب است».

تقلید یکی دیگر از آفت‌های این دوره بوده که دامن همه شعرا را گرفته بود؛ تقلید از گذشتگان، معاصران و حتی از دوستان خودشان که کورکورانه بود. برای مثال، از نظامی در این دوره بسیار تقلید شد و هرکسی می‌خواست خودش را نشان بدهد، به تقلید از نظامی خسرو و شیرین و امثال این منظومه‌ها را می‌سرود.

درباره همجواری مدام دو اصطلاح سبک هندی و سبک اصفهانی بگویید. تفاوت این دو اصطلاح در چیست؟

آنچه امروز به عنوان سبک هندی معروف است، پایه‌هایش در اصفهان گذاشته و در شعر امثال کلیم کاشانی و صائب تبریزی بنیان‌گذاری شد. آن زمان حاکمان هند خیلی بیشتر از حاکمان عصر صفویه به شعر اهمیت می‌دادند و توجه به شعر و ادبیات و زبان فارسی در دربار پادشاهان گورکانی هند نوعی پرستیژ به شمار می‌آمد و شعرای بسیاری را جذب کردند.

بسیاری از شعرا از ایران به هندوستان رفتند و شعر و زبان فارسی را آنجا گسترش دادند و به همین دلیل، این سبک شعری معروف شد به شعر سبک هندی؛ ولی در اصل همان سبک اصفهانی است که دایره گسترده‌ای از اشعار را پوشش داد و به سبک هندی مشهور شد.

اگر بگوییم سبک اصفهانی، این شعر را به یک منطقه خاصی محدود کرده‌ایم؛ اما اصطلاح سبک هندی این دایره وسعت را از قاره‌ای به قاره دیگر گسترش می‌دهد؛ به همین دلیل منتقدان معتقدند که بهتر است از اصطلاح سبک هندی استفاده کنیم. بسیاری از شعرای آن دوره به نوعی با دربارهای هندوستان ارتباط پیدا کردند و به آنجا رفتند. فیاض لاهیجی گفته است: «حبّذا هند کعبه حاجات».

این در اشعار شاعران بسیاری همچون صائب دیده می‌شود. حتی کسانی که نتوانستند به هند بروند، با ارسال نامه ارتباطشان را با آن سرزمین برقرار کردند.

شعر معاصر چقدر از سبک اصفهان تأثیر پذیرفته؟ اگر شعر معاصر را بررسی کنیم، به رگه‌هایی از سبک شعری اصفهان پی می‌بریم؟

سؤال خوبی است. مشابهت‌های زیادی بین شعر معاصر ما و شعر سبک هندی وجود دارد. در شعر معاصر بیشترِ شاعران در پی این بودند که جنبه‌های ادبی کلام را مطرح کنند. مثلاً حمید مصدق می‌گوید: «باز كن پنجره را. تو اگر باز كنی پنجره را، من نشان خواهم داد به تو زیبایی را» و در خیلی از موارد شعرای معاصر تحت‌تأثیر سبک هندی بوده‌اند. حتی شعر شاعران بزرگی همچون سهراب سپهری از جهت تخیل، فوق‌العاده و البته دارای پیام‌های خاصی است و از این بابت او نیز تحت‌تأثیر سبک اصفهانی بوده است.

حتی گفته‌اند سهراب سپهری همیشه دیوان صائب را مطالعه می‌کرده و در پی نکته‌های ادبی ناب اشعار سبک هندی بوده است. آن جنبه‌های خیال‌پردازانه در شعر سهراب سپهری زیاد است؛ منتها در کنارش پیام خاصی را هم در نظر می‌گیرد که ما این پیام را در شعر سبک اصفهانی نمی‌بینیم. بنابراین، در بسیاری از اشعار مشابهت بسیاری بین سبک هندی و شعر معاصر اصفهان وجود دارد.

شما تا سهراب سپهری را به‌عنوان شعر معاصر مدنظر داشتید. شعری هم که امروز در اصفهان سروده می‌شود، آیا تأثیرپذیرفته از سبک اصفهان است؟

یکی از ویژگی‌های شعر و هنر برتر، ابداع و نوآوری است که در شعر سبک اصفهانی آن را خیلی کمتر می‌بینیم. شعرا بیشتر از مجموعه‌های ادبی شعرای کلاسیک و حتی شعرای عصر خودشان تقلید می‌کردند و تقلید به جایی رسیده بوده که ویژگی ابتکار را از دست داد. در شعر معاصر هم همین‌طور است. شعرای کنونی به دنبال نوعی ابداع و نوآوری هستند و در این مقام، ضمن اینکه از شعر کلاسیک هم بهره می‌برند، تحت‌تأثیر سبک شعر اصفهانی هم هستند. ابداعات اشعار معاصر امروز نیز بیشتر تحت‌تأثیر سبک ادبی اصفهان است.

صائب تبریزی به عنوان چهره شاخص سبک اصفهان چه نقشی در تثبیت این جریان داشته است؟

صائب از مشهورترین شاعران این دوره است که سبک اصفهانی را به حد اعتلا و باروری رساند. او شاخص سبک اصفهانی است و وقتی می‌گوییم سبک اصفهانی، شعر صائب به ذهن می‌آید. صائب یکی از استعدادهای درخشان تاریخ ادبیات است که حتی گفته‌اند بعد از حافظ، بزرگ‌ترین غزل‌سراست؛ منتها ویژگی شعر صائب مبتنی بر ابداع و ایجاز و تخیل است که نهایتاً به گفتن تک‌بیت منجر می‌شود.

اگر به غزلیات صائب نگاه بکنید، هر بیتش می‌تواند مستقل در بیت دیگری مطرح شود و انسجام معنایی بین ابیات وجود ندارد که در این خصوص از حافظ تقلید کرده است. صائب برای ابداع و نوآوری و تخیل، بیشتر از تمثیلات استفاده می‌کند؛ به‌طوری که مثلاً یک مصراعش تمثیل است و یک مصرعش نکته‌ای است که می‌خواهد بیان کند.

مثلاً جایی که می‌گوید «اظهار عجز پیش ستمگر ز ابلهی است، اشک کباب موجب طغیان آتش است»، در تمام اشعارش چنین تمثیل‌هایی را به کار گرفته که شعرش را به شعر تمثیل یا تک‌بیت معروف کرده است. منتها نکته‌های ادبی و ابتکارات و زیبایی‌هایی که در اشعار صائب دیده می‌شود، در اوج است و بسیاری از شعرا سعی می‌کردند به مقام صائب برسند.

چرا شعر اصفهان با تصویرسازی‌های دقیق از فضاهای شهری و زندگی روزمره همراه است؟

شاعران سبک هندی یا اصفهانی به جز صائب غالباً شخصیت‌های عمیق و فرهیخته‌ای نبوده‌اند و شاعرانی معمولی بوده‌اند که به جای اینکه به درون و معانی بپردازند و پیام‌رسانی کنند، پدیده‌های عادی را تصویرسازی و در شعر منعکس می‌کردند و سعی می‌کردند از تخیلشان استفاده کنند که زیاد هم در این خصوص موفق نبودند. در برخی اشعار، نکته‌های اجتماعی و دینی هم دیده می‌شود؛ اما کار اصلی‌شان نبوده و تصادفی رخ داده یا با دیدی فرعی به قضیه توجه کرده‌اند. عمده تفکر در شعر دوره صفویه این بوده که یک اثر ادبی صرف و مبتنی بر تخیلات ایجاد کنند.

در این دوره تفکر شیعه هم مطرح بوده و بسیاری از بزرگان شیعه از جهت تألیف کتب دینی مطرح بوده‌اند؛ ولی تفکر شیعه در شعر این دوره کم‌رنگ دیده می‌شود؛ چون شاعر این دوره به دنبال ارسال پیام‌های سیاسی یا اجتماعی یا… در شعرش نبوده؛ درحالی‌که در دوره‌های قبل، شعرای برتر مثل مولانا و فردوسی در اشعارشان پیام‌رسانی می‌کردند و ادبیات برایشان یک ابزار بود. به‌صورت آماری زیر پنج درصد از اشعار آن زمان شامل نکات اجتماعی بوده‌اند.

شعر اصفهان چه تأثیری بر شکل‌گیری هویت اصفهان داشته است؟ مردم اصفهان چقدر هویتشان را از مکتب شعری اصفهان گرفته‌اند؟

مردم اصفهان در حوزه هنر با نقاشی و صنایع دستی و شاید ارتباطاتی گرفته باشند. رونق شعر در دوره صفویه جدای از مناسبات سیاسی و اجتماعی بوده. به دلایل گوناگونی ارتباط شعر و مردم و حتی علما و دانشمندان مقداری قطع بود.

برخلاف دوره‌های قبل که شعرا و ادیبان اکثراً از علما و افراد متعهد بودند، در این دوره جدایی بین علم و شعر ایجاد شد؛ به‌طوری که برخی از علما سرودن شعر را دون شأن خود می‌دانستند و شعر منزلت پایینی داشت؛ چون ساحت شعر را به‌گونه‌ای در این دوره گسترده کرده بودند که هرکسی، حتی با استعداد کم، وارد این حیطه می‌شد و شعر جنبه مردمی پیدا کرده بود. این مردمی بودن به نفع شعر این دوره نبود؛ زیرا شعر از مقام ممتازش فروافتاد. حتی بسیاری از منتقدان، این دوره را دوره انحطاط شعر می‌دانند.

از دیگر ویژگی‌های شعر این دوره، حضور شاعران بسیاری بود؛ زیرا دروازه ساحت شعر گشوده شد و بسیاری جرئت کردند خودشان را در این ساحت به نمایش بگذارند؛ درحالی‌که تا پیش از آن، این‌طور نبود و به قول نظامی عروضی اگر کسی می‌خواست شعر بگوید، باید در انواع علوم و فنون متبحر می‌بود. نظامی از جهت علم و دانش و انواع علوم و عرفان و اخلاق و دیانت در اوج بود؛ همچنین مولانا و حافظ نیز در اوج بودند و حتی فردوسی حکیم بود.به همین دلیل، بین شعر و مردم از لحاظ تأثیرگذاری هویتی جدایی می‌بینیم.

در دوره‌های معاصرتر، توجهی به سبک هندی شده و از این جهت ممکن است ارتباطاتی ایجاد شده باشد؛ ولی در زندگی مردم نقشی پیدا نکرد. گهگاه ممکن است مردم دو بیت از صائب و دیگران را به‌عنوان تمثیل در گفتار و نوشته‌ها و در صحبت‌های عامیانه‌شان به کار بگیرند؛ اما تأثیر عمده و چشمگیری نداشته است.