به گزارش اصفهان زیبا؛ عرصه گسترده فعالیتهای شهرداریها باعث شده تعارضات این نهاد اثرگذار با مردم به شکلهای گوناگون، ظهور و بروز یابد. در این زمینه باید به این نکته مهم توجه داشت که این تعارضات همیشه ناشی از پایمال شدن حقوق مردم و یا اتخاذ تصمیمات نادرست از سمت مدیریت شهری نیست.
در بسیاری از موارد اجرای قوانین توسط شهرداریها، به یکی از علل اصلی به وجود آمدن تعارض با مردم تبدیل میشود. در حقیقت شهرداری برای بخش مهمی از اقدامات خود همواره در معرض به وجود آمدن تعارض با مردم و ایجاد نارضایتی است. بهاینترتیب تلاش جهت برطرف نمودن همیشگی تعارضات میان مردم و شهرداری بهمثابه توقف مسیر رشد و پیشرفت طبیعی شهر، تلاشی نافرجام است بلکه باید پیشرفت و توسعه کمی و کیفی شهر باتدبیر درباره چگونگی مدیریت این تعارضات ادامهیابد.
تعارضات مختلف شهرداری با مردم معمولاً به چند مفهوم و استعاره کلی راجع میشود که شناخت این مفاهیم و استعارهها میتواند مدیریت شهری را در مدیریت بخش مهمی از آنها و به حداقل رساندن آسیبهای آن یاریدهد.
یکی از وجوه مشترک تعارضات میان مردم و شهرداری، تصویری است که در ذهن مردم از شهرداری وجود دارد. در بخش مهمی از تعارضات، شهرداری نه بهعنوان متولی شهر بلکه بهعنوان یک عنصر ذینفع در اقدامات و پروژههایش شناختهمیشود. مثلاً شهرداری با ساخت یک میدان جدید در بافت فرسوده تلاشمیکند که مسیر خدمترسانی به مردم را هموار کند اما مردم در پسزمینه ذهنی خود هر اقدام شهرداری در این زمینه را با نیت سودجویی مشاهدهمیکنند. باید توجه داشت که این نوع نگاه در شهرداری نیز به گونه دیگری وجود دارد بهطوریکه مدیریت شهری هنوز برای خرید املاک مردم جهت اجرای پروژههای توسعه شهری، از واژه «آزادسازی» استفادهمیکند!
گویی میان مردم و شهرداری جنگی پنهان وجود دارد و شهرداری میخواهد املاک شهر را از دست دشمنان «آزاد» کند و اگر هزینهای هم در این راستا پرداخت میشود هزینهای است که در جیب دشمنان شهر میرود! گاهی بعضی از مدیران شهرداری با همین استدلال نهایت تلاش خود را جهت ارزانتر کردن فرآیند «آزادسازی» انجام میدهند.
این دقیقاً در مقابل نگاهی قرار میگیرد که شهر را متعلق به همه شهروندان میداند و شهرداری را بهعنوان متولی شهر، حافظ منافع مردم و نه سازمان شهرداری تصویر میکند. در زمانی نهچندان دور در اصفهان مرحوم امیرقلی امینی سردبیر روزنامههای «اخگر» و «اصفهان» بااینکه خود منتقد برخی از اقدامات بلدیه بود، خانهاش را وقف امورات شهر کرد و شهرداری را متولی امینی برای موقوفه خود دانست.
فراگیر شدن چنین نگاهی میتواند بسیاری از مشکلات شهرداریها را در تعارض با مردم حلکند اما این اتفاق بهصورت یکطرفه رخنمیدهد و نیازمند اقدامات متقابل شهرداری نیز هست. شهرداری باید با مناعت طبع به شهر و شهروندان نگاه کند و منافع خود را در تعارض با آنها تعریف نکند، این موضوع در مسائلی همچون درآمدهای ناشی از جرائم حاصل از کمیسیونهای ماده 100 شهرداری و یا تراکم فروشیها مصداق مییابد.
درواقع ناترازی میان درآمدها و هزینههای شهرداری، این نهاد را از یک متولی مهربان به یک پدر ناتوان و بداخلاق تبدیل میکند که قرار بوده فرزندانش را برای ارتقای مهارتهای شخصی به کار مشغول کند اما اکنون به خاطر نیازهای مالی به پسانداز آنان چشم طمع دوخته است.
یکی دیگر از وجوه مشترک در تعارضات میان مردم و شهرداریها فعال شدن گسلهای ذهنی تاریخی از طریق بازتولید استعارههای قدیمی است. شهرداری بهنوعی مدیریت شهر را بر عهده دارد و با امکانات و توان اجرایی، قدرت لازم را جهت عملی نمودن طرحهایش دراختیار دارد به همین سبب از جانب مردم همچون حاکم شهر دیده میشود.
از اینجاست که استعاره «حاکم ظالم» بهراحتی میتواند در نقاط تعارض با مردم به میدان بیاید و شهرداری را تحتفشار قرار دهد. باید توجه داشت تغییر و تحولات سریع در یکصد سال اخیر، شهرداری را هماکنون دارای سابقهای از تعارضات شکلگرفته با مردم کرده که بخشی از آنان به مرتبه روایی اذهان شهروندان رسوخ نموده و امکاندارد در بسیاری از وقایع مشابه، بازتولید و تکرار شوند. باید توجه داشت بخش مهمی از تعارضات شکلگرفته با مردم در جریان پروژهها و اقدامات خرد شهرداری شکلگرفته و به همین دلیل ابعاد روایی آن برای ما معلوم و مشخص نیست. شهرداری همزمان با احصای روایتهای تعارض و اصلاح رویههای تعارضبرانگیز باید فکری برای تغییر و یا تکمیل رو به اصلاح این روایتها کند. گستره وسیع تعامل شهرداری با مردم، چنین فرصتی را در اختیار شهرداری قرار میدهد بهشرط آنکه تدبیر لازم در استفاده از این فرصت وجود داشتهباشد.